جوان آنلاین: رضا کیانیان اولین قدم درکسب تجربه بازیگری را مطالعه تجربیات بازیگران دیگر دانست و گفت: یکی از راههایی که میتوانید بدانید دیگران چگونه بازیگر شدند، خواندن مصاحبه و کتابهایی است که بازیگران درباره خودشان نوشتهاند، تا متوجه شوید آنها چگونه با سختی وارد دنیای سینما شدهاند و چه مسیر دشواری را طی کردند.
من هنوز بعد از این همه سال از تجربیات دیگران در نوشتهها شان استفاده میکنم.
کیانیان با اشاره به یکی از کتابهایش به نام «شعبده بازیگری» گفت: بازیگری سه ستون دارد؛ «روایت، کودکانه زیستن و شعبده». اول اینکه بتوانید خوب روایت کنید؛ و طوری روایت کنید که مخاطب را جذب کنید و مهمتر از گفتن، شنیدن است. باید بیاموزی خوب بشنویم و خوب ببینیم.
با بازیگری بر خجالتی بودنم غلبه کردم
وی گفت: من در کودکی خجالتیترین عضو خانواده بودم و حتی گاهی از خجالت داخل صندوقچه خانه پنهان میشدم و با بازیگری توانستم بر این خجالتی بودنم غلبه کنم.
کیانیان اصل مهم دیگر در بازیگری را منحصربهفرد بودن دانست و گفت: یکی از مولفههای بازیگری این است که پشت بایدها و نبایدها پنهان نشوید. در بازیگری نباید شبیه بقیه باشید بلکه باید منحصربهفرد باشید تا بتوانید هر نقشی را بازی کنید. همه یگانهاند، هیچ دو تا یی در جهان وجود ندارد. یگانگی خودت را پیدا کن! اگر میخواهید بازیگر شوید در هر سنی ابتدا باید خودتان را بشناسید و ماسکهایی را که سالیان سال بر صورت شما گذاشته شده بردارید.
وی با بیان اینکه در بازیگری کودکانه زیستن بسیار مهم است، ادامه داد: کودک از کسی واهمه ندارد، کودک بی پرده زندگی میکند. کودک خودش است، کودک دیگری نیست. کودک به همه چیز را کنجکاوانه نگاه میکند. یک بازیگر هم باید به همین شکل بی پروا عمل کند. وقتی وارد یک محیط جدید میشوید آن جا را خوب ببینید، باید جامعهتان را خوب تماشا کنید. به نظر من روایت کردن، کودکانه زیستن و شعبده کردن در بازیگری سه اصل اساسی ست.
کیانیان با بیان اینکه طراح صحنه، طراح لباس، فیلمنامه نویس، گریمور و ... نیز بوده، خاطرنشان کرد: یادم میآید در سریال مختارنامه طراح صحنه، تخت بزرگی را برای نقش من طراحی کرده بود و از من خواست تا آن را ببینم، گفت این تخت را برای تو ساختم نه عبدالل زبیر. همچنین با عبدالله اسکندری درباره گریم این نقش پانزده روز صحبت کردیم و به نتیجه رسیدیم. بینیام را آنگونه که میخواستم اجرا کرد. آقای میرباقری وقتی من را از پشت سرم در آیینه گریم دید گفت چرا بینی اش کج است؟ گفتم برای این که هر زمان به بینیام مینگیرم به یاد راه راست بیفتم. ایده دادن خود بازیگر برای نقشش اهمیت دارد.
قرار بود در فیلم کیمیا اقای انتظامی بازی کند
وی با ذکر خاطرهای از فیلم «کیمیا» ساخته احمد رضا درویش نیز گفت: آقای درویش با من تماس گرفت و گفت برای فیلم جدیدم نقشی داریم که متعلق به یک فرد پولدار است و به دلیل اینکه من پولدارها را نمیشناسم قرار بوده عزت الله انتظامی آن را بازی کند و خودش به ما ایده بدهد، اما او سر فیلمبرداری «کشتی آنجلیکا» رفته ما این نقش را برای شما درنظر گرفتهایم و من برای این نقش ایدههایی دادم که درویش آنها را پذیرفت و این چنین ایدههایی را من اسمش را شعبدهبازی میگذارم و نتیجه این شد که من برای این فیلم نامزد دریافت جایزه از جشنواره فیلم فجر شدم.
کیانیان با بیان اینکه نحوه ارتباط مخاطب با بازیگر بسیارمهم است، بیان داشت: به طور مثال، من در فیلم «روبان قرمز» نقش یک فرد افغانی را بازی میکردم، اما افغانی صحبت نکردم و به حاتمی کیا گفتم به نظرم اگر فیلم را لهجهدار کنیم و به آن شخصیت بدهیم مخاطب به حرفهای او گوش نخواهد کرد و برایش جالب نخواهد بود.
وی با رد این مساله که بازیگر باید با نقش زندگی کند، گفت: بازیگری زندگی کردن نیست، نمایش است بنابراین اینکه میگویند در نمایش باید غرق شویم درست نیست و اصلاً نباید در یک نقش غرق شویم، زیرا از خود واقعی دور میشویم.
کیانیان با بیان اینکه از کودکی به بازیگری علاقه داشته است، بیان داشت: از کودکی دوست داشتم بازیگر شوم یادم میآید برادرم داوود که ۹ سال از من بزرگتر است یک گروه تئاتری داشت من کلاس سوم دبستان بودم و از او خواهش کردم که به تئاتر او بروم، اما همان سال فرد دیگری را از کلاس ما به گروه تئاترش برد و وقتی از او پرسیدم چرا من را نبردهای؟ گفت اگر تو را میبردم میگفتند پارتی بازی کردهام و من در پاسخ به او گفتم خب بگویند چه اشکالی دارد.
البته چندماه بعد یکی از دوستان برادرم اثری را با نویسندگی برادرم به روی صحنه برد و من را به عنوان بازیگر نقش اصلی انتخاب کرد.
تن دو بازیگر ستاره کت پوشاندم
وی با بیان اینکه با شخصیتهای مهمی همچون حمید سمندریان در تئاتر از سال ۶۹ همکاری کردهاست، گفت: برای وارد شدن به سینما همه کار کردهام؛ از دستیاری طراح صحنه، طراحی گریم، طراحی لباس، تولید و ... زحمت زیادی کشیدم تا بتوانم به عنوان بازیگر و در سینما حضور پیدا کنم. حتی در یک فیلم که دستیار طراح صحنه بودم دو بازیگری که زمانی ستاره بودند به آنها کمک میکردم، کتشان را نگه میداشتم تا بپوشند اینها را میگویم که بدانید از پایینترین مراحل برای ورود به سینما باید خودتان تلاش کنید.
نقشها را چند بُعدی میکنم
کیانیان با اشاره به اینکه علاقهمند به نقشهای چند بُعدی و خاکستری است، ادامه داد: سعی میکنم نقشی را که به من میدهند چند بُعدی کنم، زیرا معتقدم آدمها همه خاکستری هستند به طور مثال، در فیلم آژانس شیشهای شخصیتی به نام حاج کاظم را که پرویز پرستویی بازی میکرد به نوعی شخصیت مثبت بود و همه نگاهها و توجهات به سمت او بود و من به عنوان یک شخصیت تقریباً منفی باید تلاش میکردم که نگاهها را به سمت خودم جذب کنم و در این میان تلاش کنم که آدم بد نباشم و به من هم توجه کنند. حاج کاظم در این فیلم نماد عواطف بود و یک قطبی را تشکیل داده بود که همه عواطف را به بازی میگرفت و نگاههای احساسی به سمت او بود و من نیز در مقابل قطبی را تشکیل دادم که عقل را رهبری میکرد و نشانه عقلانیت بود.
کیانیان ادامه داد: سعی کردم نقشهای متفاوتی را بازی کنم، زیرا میخواستم وقتی مخاطب فیلم تازهای از من میبیند تصویری از فیلم گذشته در ذهنش نباشد و با پیش داوری از نقشهای قبلی به سینما نیاید. به همین دلیل بعد از اولین فیلمم در سینما؛ «همه وسوسههای زمین» وقتی نقش دیگری شبیه همان نقش پیشنهاد شد، نپذیرفتم، زیرا نمیخواستم نقشهایم شبیه هم باشند و کلیشه نشوم. من معتقدم هر فیلمی دنیا و قواعد خودش را دارد و وقتی شما فیلمنامهای را میخوانید باید ببینید این فیلمنامه چه قواعدی دارد و با اثر قبلی که کار کردهاید چه تفاوتهایی دارد.
پیغام ناصر تقوایی برای کیانیان
کیانیان با بیان اینکه تفاوت در نقشها برایش اهمیت دارد، گفت: زمانیکه فیلم کیمیا را بازی کردم و در سینماها به نمایش درآمد شب که به منزل آمدم متوجه شدم ناصر تقوایی برایم پیغام گذاشته «فیلمت را دیدم خیلی خوب بود» و یا فریدون جیرانی هم برایم پیام گذاشته بود «از همین الان اسمت آمده روی میزها» و بعدها خودم درباره آن نقش در مجله فریدون جیرانی نقدی نوشتم.
وی با اشاره به تفاوت نقش در تئاتر و سینما گفت: یکی از ویژگیهای بازیگری در تئاتر این است که شما مجبور هستید نقشهای متفاوتی بازی کنید و نمیتوانید دو نقش را یک نقش را در دو تئاتر ایجاد و بازی کنید. زمانی که به سینما آمدم خواستم این تفاوت را با خودم از تئاتر وارد سینما کنم و اثبات کنم که میتوان در سینما نیز نقشهای متفاوتی بازی کرد و یکسان نبود.
هیچ وقت برای دیده شدن فیلم بازی نکردم
وی تاکید کرد: هیچ وقت برای دیده شدن فیلم بازی نکردم بلکه فیلم بازی میکنم تا از آن لذت ببرم و حتی با دیالوگها و حرکاتها در نقشها عشق بازی میکنم.
کیانیان با اشاره به اینکه قرار بوده در فیلم «هامون» نقش علی عابدینی را بازی کند، خاطرنشان کرد: در نمایش میسی سی پی زنده یاد حمید سمندریان بازی میکردم و یک روز آقای انتظامی نمایش را دیده بود و به سمندریان گفته بود این پسره کی هست که اینقدر خوب رو صحنه بازی میکند و آدم را میخورد؟ و زمانیکه به پشت صحنه آمد من را نشناخت. همین آشنایی باعث شد او من را به داریوش مهرجویی معرفی کرد. روزی از دفتر زنده یاد داریوش مهرجویی با من تماس گرفتند و من رفتم و یک ساعت در دفترش منتظر نشستم تا مهرجویی را ببینم و اصلاً من را تحویل نگرفتند بعد از یک ساعت به نشانه اعتراض به دستیارش گفتم شما من را به اینجا دعوت کردهاید، اما هنوز نتوانستم مهرجویی را ببینم بلاخره داخل اتاق او رفتم دیدم مهرجویی پایش را روی میز انداخته گفتم شما نقش من را در تئاتر میسی سی پی دیدهاید و و مهرجویی باور نمیکرد که آن نقش من بازی کردم و میگفت آن بازیگر تو نبودی بازیگری که دیدم قدش بلندتر بود و در نهایت منصرف شد و من را برای نقش علی عابدینی انتخاب نکرد.
از فیلمهای تلخ متنفر هستم
کیانیان با بیان اینکه برای گرفتن نقش هیچ وقت آویزان کسی نشده است و معتقد است شانس را خود بازیگر میسازد، گفت: هیچ وقت برای گرفتن نقش به کسی التماس نکردم و تلاش کردم شانس حضور در فیلمها را خودم برای خودم مهیا سازم.
وی با بیان اینکه از فیلمهای تلخ متنفر است، بیان داشت: من معتقدم این نوع فیلمها به ما تحمیل میکنند، اوضاع همینی که هست خواهد ماند و نمیشود چیزی را تغییر داد. پس حکم محکومیت میدهند. من معمولا تلخترین وقایع زندگیام را برای دیگران طوری تعریف میکنم که همه میخندند.
در انتهای این نشست چهار ساعته رضا کیانیان به سوالات هنرجویان درباره بازیگری در سینما و تئاتر پاسخ داد.