کد خبر: 1319213
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۹
کارگردان «ناتور دشت» در نشست نمایش و نقد این فیلم در فرهنگسرای ارسباران عنوان کرد
سالانه حدود ۴۰ پرونده کودک‌ربایی در کشور داریم محمدرضا خردمندان کارگردان فیلم «ناتور دشت» در نشست نمایش و نقد این فیلم در باشگاه فیلم فرهنگسرای ارسباران گفت: بر اساس پرونده پلیسی‌ای که خوانده‌ام، سالانه حدود ۴۰ پرونده کودک‌ربایی در کشور داریم که عمدتا در مناطق مرزی اتفاق می‌افتد.

جوان آنلاین: ششصد و شصت و پنجمین نشست باشگاه فیلم تهران با نمایش و نقد فیلم سینمایی «ناتوردشت» ساخته محمدرضا خردمندان یکشنبه ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۴ با حضور محمدرضا خردمندان (نویسنده و کارگردان)، حمید اکبری خامنه (نویسنده) و کورش جاهد (مدرس سینما) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

کورش جاهد مدرس و منتقد سینما در ابتدای این نشست بیان کرد: فیلم «ناتور دشت» مانند بسیاری از فیلم‌های امروز جهان، به مضمون نجات یک شخص می‌پردازد. شخصی که به هر دلیلی ناپدید شده و قهرمان به دنبال یافتن آن است. مانند فیلم‌های «دختر گمشده» از فینچر و «بی‌عشق» از زویاگینتسف که پیدا کردن شخص گمشده، معنایی نمادین پیدا می‌کند و جنبه تمثیلی دارد. انگار فیلمساز دارد درباره سرزمین حرف می‌زند و جنبه‌های اجتماعی و حتی جنسیتی جامعه را مطرح می‌کند.

وی ادامه داد: هیجانی که در انتهای «ناتور دشت» می‌بینیم، چشمگیر است و بیننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اینکه در سینمای ایران فیلمی ساخته شود که به لحاظ حادثه‌پردازی این قدر هیجان ایجاد کند، تحسین‌آمیز است. وقتی با فیلمی مانند «ناتور دشت» مواجه می‌شویم که ابعاد مضمونی مختلفی دارد، دنبال وجوه نمادین می‌گردیم و رد پای مسائل اجتماعی، سیاسی و فلسفی را دنبال می‌کنیم.

در ادامه محمدرضا خردمندان نویسنده و کارگردان فیلم عنوان کرد: «ناتور دشت» فیلم خیلی سختی بود، چرا که ساخت فیلم‌های اجتماعی حادثه‌ای فرایند دشواری دارد و فیلمساز‌ها حق دارند که به سمتش نروند. تمام جزئیاتی که در سکانس‌ها می‌بینید، با مشتی قرص و دارو گرفته شده است!

وی افزود: در سکانس ریختن سیمان در قنات، ما مقدار محدودی بتن داشتیم و ناچار بودیم اینها را بریزیم و بعد از پایین جمع کنیم و دوباره بریزیم. سیمان‌ها در حدود پنج ثانیه پایین می‌ریخت، ولی من می‌گفتم حداقل ۱۵ ثانیه برای فیلمبرداری نیاز دارم. داستان‌های عجیب و غریبی داشتیم و بازیگران در سرمای شدید شهریار در آذرماه شرایط سختی داشتند. ساختن فیلم اجتماعی در کشور ما به خودی خود سخت است و برای تشویق فیلمسازان به این کار، نیاز به حمایت ویژه مخاطبان داریم.

خردمندان در پاسخ به پرسشی درباره رنگ‌آمیزی فیلم اظهار کرد: وقتی به روستا رفتم و با مردم آن منطقه در استان گلستان گفت‌و‌گو کردم، رنگ را جزء جدایی‌ناپذیر آن جغرافیا دیدم. البته در زمان فیلمبرداری ما همه آن کُلزا‌ها درو شده بود و آن زیبایی قبل را نداشت، ولی سعی کردیم آن را در حاشیه تهران بازسازی کنیم. طراح صحنه و طراح لباس ما سعی کردند از رنگ و لعاب‌های آن جغرافیا الگو بگیرند و در طراحی‌شان پیاده‌سازی کنند.

کارگردان «ناتور دشت» درباره مضامین اجتماعی فیلم مانند قاچاق انسان و چالش‌های محیط‌بانان گفت: مناطق مرزی بیش از سایر مناطق درگیر معضل قاچاق انسان هستند. بر اساس پرونده پلیسی‌ای که خوانده‌ام، سالانه حدود ۴۰ پرونده کودک‌ربایی در کشور داریم که عمدتا در مناطق مرزی اتفاق می‌افتد. بسیاری از این حوادث اصلا به مرحله تشکیل پرونده نمی‌رسند، چون برخی خانواده‌ها به دلایل مختلفی به پلیس مراجعه نمی‌کنند. اما به هر حال مسئله جدی و خطرناکی است و لازم دانستیم به آن بپردازیم. ضمن اینکه در سال‌های گذشته چند مورد هم رسانه‌ای شد که آخرین موارد بنیتا، آتنا اصلانی، الهه حسین‌نژاد و... بودند که پایان تلخ و تراژیکی هم داشتند.

خردمندان با بیان اینکه تمایز اصلی ماجرای یسنا این بود که مردم روستا در فضای مجازی از همه کمک خواستند، اضافه کرد: این چیزی بود که پیش از این وجود نداشت. این کمک سراسری و شکل‌گیری موج انسانی گسترده، باعث شد گروگان‌گیر‌ها بترسند و کودک را در همان منطقه رها کنند که در نهایت یک کایت‌سوار کودک را پیدا کرد.

وی در پاسخ به نقد یکی از مخاطبان درباره کمرنگ بودن فرهنگ ترکمن‌ها شامل گویش، غذا، پوشش و... در فیلم بیان کرد: اثر هنری معمولا ترکیبی از واقعیت و خیال است. شما وقتی می‌خواهید یک داستان را بنویسید، از یک جایی دیگر جهان داستانی خودتان را خلق می‌کنید. ما از واقعیت الهام می‌گیریم، ولی در نهایت کار خودمان را انجام می‌دهیم. من حتی در پیش‌تولید روی گویش‌ها کار کردم و خواستیم چند نفر از شخصیت‌ها که محلی‌تر هستند گویش ترکمنی داشته باشند، اما در نهایت دیدم یک چیز نامتقارن می‌شود. در حالی که فیلم «ناتور دشت» بُعد ملی دارد و آدم‌ها از جا‌های مختلف برای کمک وارد روستا می‌شوند. به همین دلیل حتی اسم روستا را هم عوض کردیم. اما از پوشش، رنگ، جغرافیا و بافت گیاهی آن منطقه در حدی وام گرفتیم که فیلم از جهان‌شمول بودن خارج نشود.

خردمندان درباره وجه تسمیه «ناتور دشت» عنوان کرد: ناتورِ دشت یک اصطلاح در ادبیات کهن به معنای نگهبان دشت است، اما ارجاعی هم به رمان سلینجر دارد. در بخشی از آن کتاب، هولدن کالفیلد می‌گوید من دوست دارم جایی در انتهای دشت و در کنار دره بنشینم و مراقب باشم بچه‌هایی که دارند بازی می‌کنند سقوط نکنند. این مفهوم مراقبت از کودکان در شخصیت اصلی فیلم ما یعنی احمد پیران (هادی حجازی‌فر) هم وجود دارد.

حمید اکبری خامنه نویسنده «ناتور دشت» درباره ایده اولیه شکل‌گیری فیلمنامه گفت: یک روز محمدرضا خردمندان با من تماس گرفت و درباره یک طرح پنج صفحه‌ای از ماجرای یسنا صحبت کرد. طرح را خواندم و همان شب چهار ساعت درباره‌اش صحبت کردیم و شاکله اصلی فیلمنامه ایجاد شد. در یک دوره چهار ماهه، هر روز مشغول طراحی قصه و نگارش فیلمنامه شدیم.

وی درباره مفاهیم نمادین موجود در فیلم بیان کرد: این مفاهیم از درون ناخودآگاه ما وارد قصه شده و از قبل قصدی برای نمادسازی وجود نداشته است. اما فضای قصه‌ای مانند «ناتور دشت» این امکان را می‌دهد که ایده‌های مختلف را در قصه بیاوریم. مثلا سکانس آزادی پرنده‌ها جزو آخرین چیز‌هایی بود که در فیلمنامه شکل گرفت و شاید بتوان گفت از نمادین‌ترین بخش‌های فیلم است. در مجموع می‌توان گفت فیلمنامه را با هدف نمادگرایی ننوشتیم و فقط شخصیت‌ها و قصه را دنبال کردیم.

اکبری خامنه با اشاره به ریشه واقعی داستان فیلم گفت: ماجرای گم شدن یسنا در یک مزرعه و تقاضای کمک در فضای مجازی یک اتفاق واقعی بود. حتی از شهر‌ها و روستا‌های اطراف، مردم برای کمک به آن روستا رفتند و این میزان همبستگی مردم برایمان اتفاق نادری بود. روی این ماجرای واقعی پژوهش مفصلی انجام دادیم، اما آن را تا حدودی کنار گذاشتیم و پیشینه شخصیت‌ها را هم تغییر دادیم. سعی کردیم از دریچه‌ای وارد شویم که مخاطب درگیر تعلیق فیلم شود.

برچسب ها: فیلم ، سینما ، هنر
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار