کد خبر: 1316673
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۰
مصطفی شریعتی رودسری 

علمای فلسفه اجتماعی به یک تعبیری، این دوران را «عصر لذت‌جویی‌های غفلت‌زا!» نام گذاشته‌اند. انسان غرق در اقیانوس «زباله‌های اطلاعاتی!» در حیرت فضای مجازی! فرو رفته و برای فرار از واقعیت‌ها، به خوشی‌های کودکانه بسنده کرده است. هنر‌های صدگانه (هفتگانه عصر تفکر و اندیشه!) همه در خدمت قدرت‌های سیاسی حاکم بوده و ملت‌ها را سرگم کرده‌اند. تا سود خود برند، و صدای اعتراض نان! نشنوند؟!
سرکار خانم دکتر فاطمه مهاجری، سخنگوی محترم دولت فعلی از ملت ایران برای اجرا نشدن «پروژه کنسرت» هنرمند ایرانی جناب آقای همایون شجریان در «میدان آزادی» عذرخواهی کرده است. ماهم از «شجاعت» ایشان برای کاری که در طول ۴۶ سال گذشته خیلی از رجال کشور باید انجام می‌دادند، و نکردند تشکر می‌کنیم. ایشان فرمودند، اجرا نشدن کنسرت در اختیار دولت نبود! سؤال ما این است که همه کار‌هایی که زمین می‌ماند، خارج از قدرت دولت فعلی هست، یا این یکی استثنا بود؟ نکته بعدی به ایشان عرض می‌کنم، سرکار خانم دکتر!‌ای کاش شما در ارتباط با همه نا ترازی‌ها هم قدرت عذرخواهی داشتید! و‌ای کاش برای توّرم و گرانی افسار گسیخته هم کسی از ملت پوزش می‌خواست.‌ای کاش با خاموشی‌های مکرر، و ضرر‌های سوختن وسایل خانگی را هم معذرت خواهی می‌کردند.‌ای کاش پیدا نشدن دارو‌های خاص بیماری‌های خاص، و هزینه‌های چند میلیونی هم قابل عذرخواهی بود.‌ای کاش سفره مینیاتوری ملت و روی شرمنده والدین هم قابل جبران بود؛ و‌ای کاش، تعارض منافع بین دولت‌ها و کارگزاران آن که موجب ترک فعل‌های زیاد می‌شود هم معذرت خواهی می‌شد؛ و‌ای کاش عملکرد‌های حکمرانی، ضد ولایت و حرمت‌شکنی اقتدار ملی هم قابل جبران با معذرت‌خواهی بود؛ و‌ای کاش یادمان باشد که ایرانی جماعت از عصر باستان صاحب عفت و ناموس‌پرستی بوده، و نباید آن را به حراج ناکارآمدی دولتی بگذاریم! و‌ای کاش فساد‌های اداری و اختلاس‌های نجومی و... هم کارگزاران را به معذرت خواهی و استعفا می‌کشاند. 
سرکار خانم مهاجری، تا مشکل نان سفره عموم حل نشود. مردم رمقی برای دیدن کنسرت و فیلم و تئاتر و فستیوال و... را ندارند. ما می‌توانیم با قدر شناسی از هنرمندان تراز ملی موسیقی و تئاتر و خلاقیت‌های هنری و اخلاقی، جایگاه ملت را فاخر سازیم، و عذر خواهی کنیم. اما یادمان باشد، هنرمندان نواحی ما نیز به حمایت نیاز دارند، تا خدای ناکرده «دق مرگ» نشوند. اما تیغ به دست زنگی مست ندهیم (هنری اصالت دارد که در مهد تمدن خودمان تولد یافته باشد!) که به جای حجامت، رگزنی! کند. ما وارث سرزمین هنر هستیم اما، نباید نسل هنری ما بسوزند، و ما اشک حسرت بریزیم. بلکه باید سرشک شوق بریزیم که همه ملت دغدغه هنر و هنرمندان را دارند. خانم مهاجری ما یک ملت هستیم؛ و فکر دفاع از حیثیت ملی برای همه باید افتخارآفرین باشد، و یادمان باشد که شهدا هنرمندان نورانی تاریخ هستی هستند. ان‌شاءالله.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار