جوان آنلاین: مرد بدگمان که همسر سابق خود را در خانهاش خفه کرده، انگیزهاش را شک به خیانت عنوان کرده است. پرونده پس از تکمیل تحقیقات در دادگاه کیفری استان تهران بررسی میشود.
یک سال قبل زنی به پلیس تهران خبر داد خواهرش به قتل رسیده است. خیلی زود تیمی از مأموران پلیس در محل حاضر شدند. در اتاق پذیرایی، پیکر بیجان سحر روی زمین افتاده و خانه پر از بوی گاز بود. کمی آنطرفتر هم پیکر نیمهجان محمد، شوهر سابق سحر روی زمین رها شده بود. خواهر سحر که اولین شاهد حادثه بود، در بازجوییها گفت: هر روز به خانه خواهرم سر میزدم و رابطه خوبی با او داشتم. امروز وقتی تماس گرفتم و پاسخی نگرفتم، نگران شدم. به خانهاش آمدم، اما در بسته بود. یادم آمد سحر یک کلید یدک پشت گلدان نگهداری میکرد. وقتی وارد شدم با جسد خواهرم روبهرو شدم و بوی گاز همه جا را پر کرده بود. کمی آنطرفتر محمد افتاده بود. نمیدانم او چطور وارد خانه شده بود؛ آنها مدتی قبل از هم جدا شده بودند. او افزود: سحر پس از طلاق از شوهر اولش مدتی تنها زندگی کرد. سپس با محمد ازدواج کرد، اما زندگی کوتاه پنج ماهه آنها به طلاق ختم شد، چراکه محمد اعتیاد داشت و تحمل این زندگی برای سحر غیرممکن بود.
اعتراف به قتل
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، بررسیهای پلیس در این باره ادامه پیدا کرد. با بهبودی نسبی محمد، او تحت بازجویی قرار گرفت و پرده از جنایت برداشت. متهم گفت: وقتی با سحر ازدواج کردم مطمئن بودم چیزی را از من پنهان و به من خیانت میکند. شک من روز به روز عمیقتر میشد، اما هیچ مدرکی نداشتم تا اینکه با هم اختلاف پیدا کردیم و جدا شدیم. بعد از جدایی هم این فکر مرا آزار میداد تا اینکه روز حادثه تصمیم گرفتم حقیقت را آشکار کنم. وارد خانه شدم و از او خواستم به من بگوید چرا خیانت کرده است. سحر گفت که خیانتی نکرده و یادآوری کرد که دیگر در زندگی او نقشی ندارم و نمیتوانم اینطور با او صحبت کنم. در آن لحظه عصبانیت شدیدی مرا فراگرفت؛ دستم را روی گلوی سحر گذاشتم و فشار دادم. وقتی متوجه شدم هنوز زنده است، تصمیم گرفتم خودکشی کنم. شیر گاز را باز کردم، اما زنده ماندم. سپس چاقویی برداشتم و خودم را نیز زخمی کردم. در همین حال، خواهر سحر وارد خانه شد.»
شاهدان و تحقیقات پلیسی نشان دادند که رفتار محمد نه تنها ناشی از خشم آنی نبوه، بلکه حاصل سالها شک، سوءظن و اعتیاد او بوده که در نهایت به فاجعهای غیرقابل بازگشت انجامیده است.
پرونده این جنایت پس از تکمیل تحقیقات و با توجه به درخواست اولیای دم برای قصاص به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.