جوان آنلاین: در این نشست که با حضور هاشم آقاجری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه همراه بود، ابعاد فکری و اجتماعی این اثر ماندگار مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
آقاجری: «غربزدگی» جلال آل احمد یک گفتمان تاریخی است نه صرفا یک متن
سیدهاشم آقاجری در این نشست در سخنانی با اشاره به اهمیت کتاب غربزدگی جلال آل احمد گفت: این اثر بدون تردید تاثیرگذار بوده است؛ اما نکته اصلی این است که غربزدگی تنها یک نوشته یا متن نیست، بلکه در دهه ۴۰ و ۵۰ و پس از کودتای ۲۸ مرداد، به یک گفتمان تبدیل شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس یادآور شد که پیش از جلال نیز آثاری با مضمون مشابه وجود داشت، از جمله تسخیر تمدن فرنگی نوشته فخرالدین شادمان که خود آل احمد به آن اشاره کرده است، اما در آن مقطع هنوز شاهد شکلگیری یک گفتمان فراگیر نبودیم.
به گفته آقاجری، آل احمد در کتاب غربزدگی بیشتر غرب را از منظر اقتصادی و تکنولوژیک میبیند، در حالیکه غرب حاصل سلسلهای از تحولات معرفتی، فلسفی، علمی و اجتماعی از قرن شانزدهم به بعد بوده است.
وی افزود: غربی که بعد از کودتای ۲۸ مرداد به روشنفکران ایرانی معرفی شد، همان غربی بود که در هیئت کنسرسیوم و کمپانیهای نفتی ظاهر میشد؛ غربی که مسئله مشترک روشنفکران جهان سوم در آن دوره بود.
آقاجری تاکید کرد: باید غربزدگی را در بستر تاریخی خود خوانش کرد. اگر بخواهیم آن را بهعنوان یک متن صرف بررسی کنیم، خود جلال نیز اعتراف کرده که نوشتهای است همراه با داوریهای شتابزده، اما نقد این اثر باید با رعایت متدولوژی علمی و در چارچوب موقعیت تاریخی انجام شود، نه بر اساس تجربههای ۶۰ سال بعد.
بخشهای کتاب و خطاهای تاریخی
وی کتاب آل احمد را سهبخشی دانست و گفت: بخش نخست، تاریخی است و پر از خطا. جلال بسیاری از رویدادها را با نظریه توطئه توضیح میدهد؛ از حمله مغول و تیمور گرفته تا صفویه و مشروطیت. در اینجا تحت تاثیر فردید و دیگران، مشروطیت را پروژهای یهودیزده و فراماسونی معرفی میکند.
آقاجری بخش میانی کتاب را مهمترین قسمت دانست و گفت: این بخش بیش از آنکه علت تحولات دهه ۴۰ و ۵۰ باشد، نشانهای از آسیبشناسی جامعه ایران است. جلال مثل اسبی که قبل از وقوع زلزله آن را حس میکند، بحران را پیشبینی کرد و هشدار داد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آل احمد همه مشکلات را به ماشین و تکنیک فروکاست و در عین حال راهحلش این بود که ایرانیان باید خودشان تولیدکننده ماشین شوند نه صرفا مصرفکننده، گفت: این همان پارادوکس جلال است؛ تکنیک را عامل بدبختی میدانست، اما در نهایت راهحل را در تسلط بر تکنیک میدید.
آل احمد؛ روشنفکری در دل تناقضات
آقاجری در پایان گفت: کتاب غربزدگی بازنمای موقعیت تاریخی ایران است. نقش جلال مانند دیگر روشنفکران این بود که واقعیت تضادآلود جامعه را به آگاهی عمومی بیاورد. او را باید در جایگاه روشنفکری دید که تضادها را نشان داد، نه در مقام مقصر یا محکوم تاریخ.
بیژن عبدالکریمی: گفتمان «غربزدگی» همچنان در جامعه امروز موضوعیتی جدی دارد
بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه نیز در این نشست علمی به بازخوانی انتقادی گفتمان «غربزدگی» جلال آلاحمد پرداخت و با اشاره به وضعیت پارادوکسیکال روشنفکران ایرانی، بر ضرورت بازاندیشی این مفهوم در شرایط کنونی تاکید کرد.
عبدالکریمی در ابتدای سخنانش یادآور شد: یکی از مشکلات ما این است که مواجهههای پارادوکسیکال را ساده و یکسویه میکنیم. همانگونه که جلال آلاحمد در عین دیدن مصیبت در ماشین، راه نجات را نیز در رسیدن به ماشین میدید، ما هم باید بتوانیم این وضعیت را بفهمیم، نه اینکه آن را ضعف تلقی کنیم.
وی با اشاره به فروپاشی مرجعیتهای سنتی در جهان پستمدرن تاکید کرد که مرجعیتها در حال فروپاشیاند.
این استاد فلسفه با مرور آثار و اندیشههای جلال آلاحمد، اضافه کرد که گفتمان «غربزدگی» همچنان در جامعه امروز موضوعیتی جدی دارد؛ اگرچه ممکن است برای برخی این مفهوم کهنه به نظر برسد و بوی دهههای ۴۰ و ۵۰ بدهد، اما واقعیت این است که امروز بیش از هر زمان دیگری جامعه ما گرفتار غربپرستی و غربسالاری است. آینده ایران، جهان اسلام و حتی کشورهای جهان سوم به فهم درست این مقوله وابسته است.
عبدالکریمی با مقایسه دیدگاههای آلاحمد و سید احمد فردید، فاصله میان دو قرائت از «غربزدگی» را یادآور شد و گفت: مفهوم غربزدگی نزد فردید یک معنا و بنیان فلسفی ـ متافیزیکی دارد، در حالیکه آلاحمد آن را بیشتر در ساحت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فهم کرده است؛ انقلاب ایران نیز به آلاحمد نزدیکتر است تا به فردید.
وی در ادامه با نقد برخی سیاستهای فرهنگی پس از انقلاب گفت: راهحل آلاحمد «بازگشت به سنت» است، اما این بازگشت نزد او بیشتر جنبه سیاسی و مبارزاتی داشت، نه فلسفی و وجودی. سنت برای جلال یک منبع مقاومت بود؛ اما اگر امروز بخواهیم پرچم او را بالا ببریم، باید با فهمی فیلسوفانه و عمیقتر از سنت و غرب به آن نگاه کنیم.
عبدالکریمی در پایان تصریح کرد: جامعه ما گرفتار دوگانهسازیها و یکسویهنگریهاست. اگر چشم خودآگاه این ملت گشوده نشود، سرنوشت تلخی در انتظار ما خواهد بود.
درباره آلاحمد
جلال آلاحمد (۱۳۰۲–۱۳۴۸) نویسنده، روشنفکر، مترجم و منتقد ادبی ایرانی بود که در دهه ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری ایران تاثیرگذار شد. او همسر سیمین دانشور، نویسنده برجسته ایرانی بود و آثار و آرای او تاکنون موضوع پژوهشهای متعدد قرار گرفته است. سیوششمین نشست «۱۰۰ کتاب برتر قرن» فرصتی را فراهم کرد تا بار دیگر اهمیت و جایگاه اندیشههای آلاحمد، بهویژه کتاب غربزدگی، به عنوان یکی از اثرگذارترین آثار یک قرن اخیر کشورمان بررسی و ارزیابی شود.