همیشه عنوان شده جذب مربی خارجی برای تیمهای ورزشی چه در رده ملی و چه در رده باشگاهی باید با دقت و وسواس بالایی انجام شود و در نهایت مربیانی جذب شوند که هم دانش روز را داشته باشند و هم کاریزمای لازم برای هدایت تیم را، یعنی مربیانی جذب شوند که هیچکس نتواند روی حرف درست و برنامهریزی صحیح آنها حرفی بزند.
تاریخ ورزش ایران، مربیان خارجی زیادی به خود دیده، اما به جرئت میتوان گفت که تعداد مربیان تأثیرگذار خارجی در ورزش ایران به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد. این روزها با توجه به حضور پررنگ دلالها در ورزش، بازار مربیان بیکار و بیکارنامه بسیار داغ شده و آنها توسط دلالها به اسم مربیان صاحبسبک و تأثیرگذار به ورزش ایران قالب میشوند، اما در این میان برخی از فدراسیونها هم هستند که با دقت و ریزبینی و برنامه خاص مربیانی را جذب میکنند که نگاهشان به رشته ورزشی خاصشان، نگاهی عمیق و مطالعاتی است و همین موضوع هم باعث شده کارنامهای موفق داشته باشند.
یکی از معدود مربیان خارجی موفق این روزهای ورزش ایران «روبرتو پیاتزا»، سرمربی تیم ملی والیبال ایران است. یک مربی با سطح مطالعه بالا که با وجود القاب و عنوانهایی که به او میدهند تاکنون از مسیر اصلی خود منحرف نشده و در هر کجا که کار کرده موفق بوده است. پیاتزا والیبال شکست خورده ایران را احیا کرد، آن هم با یک جوانگرایی درست و منطقی و داشتن برنامهای که کسی نمیتوانست خللی در آن ایجاد کند. خودش میگوید: «من معلم و جادوگر نیستم، من هم مطالعه کردهام تا والیبال را برای بازیکنان ترجمه کنم. کار من ترجمه والیبال در سطح بالاست.» پیاتزا با همین اظهارنظر کوتاه در مورد شغلش، رویکرد عملی خود را نشان میدهد. او بر پایه دانش، تحلیل دقیق بازی و انتقال مفاهیم پیچیده والیبال به شکل ساده و لذتبخش به بازیکنان، به دنبال ایجاد خودباوری و آمادگی ذهنی و تاکتیکی است. او سبک بازی مدرن را با جزئیات برای تیم ملی ایران بومیسازی کرده و قصد دارد تیمی انعطافپذیر و هوشمند در زمین داشته باشد. با اتخاذ این روش، بازیکنان جوانی که با ترجمه سبک بازی مدرن آشنا شدهاند، میتوانند سورپرایزهای تاکتیکی ایجاد کنند و در صورت ادامه روند رشد، ایران را در زمره تیمهای برتر و شاخص مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۲۵ قرار دهند.
حالا سؤال اینجاست که ورزش ایران تاکنون چند مربی در سطح پیاتزا به خود دیده است؟ والیبال ایران حداقل دو بار حضور چنین مربیانی را تجربه کرده؛ یکبار با ولاسکو و امروز با پیاتزا. بسکتبال هم با بهکارگیری سوتیریس مانولوپولوس یونانی تقریباً در همین مسیر قدم برداشته و باید منتظر ماند و دید کار به کجا میانجامد. نکته مهمتر اینکه تیمهای والیبال و بسکتبال ایران حالا تبدیل به تیمهایی قابل احترام و رو به پیشرفت شدهاند و این نیست جز اعتماد به نفس جوانان حاضر در این تیمها که حتماً موفقیتهای بعدی را هم در پی خواهد داشت. پس بسیار مهم است که چه کسی را جذب کنیم. کار خوب دو فدراسیون والیبال و بسکتبال میتواند الگوی بقیه فدراسیونها باشد، بهخصوص فدراسیونهایی که تا دلتان بخواهد سروصدا دارند و تا دلتان بخواهد پول خرج میکنند، اما حاصل کارهایشان جز حاشیه و شکست چیز دیگری نیست. پس خیلی مهم است که پول بیتالمال صرف جذب چه مربیانی شود.