جوان آنلاین: در دنیا به طور متوسط بیش از ۳۰ درصد از سبد سوخت نیروگاهها را زغالسنگ تشکیل میدهد، ولی در ایران هیچ نیروگاه زغالسنگی نداریم و بیش از ۸۴ درصد از سبد تأمین برق کشور نیز به گاز وابسته است. این وضعیت منجر به وقوع همزمان ناترازی گاز و برق در زمستان و موجب شده است که شاهد قطعی برق و گاز باشیم. یکی از اقدامات اساسی در زمینه اصلاح این وضعیت، توجه ویژه به متنوعکردن سبد تولید برق کشور از طریق افزودن نیروگاههای خورشیدی در بخش خانگی و ساخت نیروگاههای حرارتی بزرگمقیاس با سوخت زغالسنگ در بخش صنعتی است. نیروگاه حرارتی ۶۵۰ مگاواتی طبس اولین نیروگاه زغالسنگی کشور است که تفاهمنامه ساخت آن در هفته گذشته امضا شده است.
نیروگاههای حرارتی بزرگمقیاس با سوخت زغالسنگ یکی از بهترین اقدامات در راستای تنوع بخشیدن به سبد تولید برق صنایع بزرگ کشور است؛ این رویکرد کلیدی و راهبردی در زمینه تنوع بخشیدن به سبد تولید برق، موجب کاهش ناترازی همزمان برق و گاز کشور خواهد شد.
صنایع نیز با توجه به نیاز روزافزون خود به برق و گاز، با سرمایهگذاری در توسعه طرحهای نیروگاههای حرارتی بزرگمقیاس با سوخت زغالسنگ میتوانند گامی بزرگ در راستای جلوگیری از قطعی گاز خود و ورود سرمایههای خود در زمینه تولید انرژی کشور داشته باشند. دولت و نهادهای عمومی سرمایهگذار در این بخش نیز باید منابع و سرمایه خود را در زمینه توسعه نیروگاههای حرارتی بزرگمقیاس با سوخت زغالسنگ هدایت کنند. به این ترتیب علاوه بر کاهش وابستگی تولید برق کشور به خوراک گاز، از منابع بدون استفاده دیگر نظیر زغالسنگ نیز استفاده خواهد شد.
تنوعبخشی به سبد تولید برق نهتنها یک اقدام اقتصادی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای امنیت ملی است. نیروگاههای زغالسنگی میتوانند در شرایط بحران، تحریم یا جنگ، پایداری شبکه را حفظ کنند، زیرا سوخت آنها نیازمند واردات گسترده یا شبکه انتقال آسیبپذیر نیست و مخزن سوخت یا معادن تولید زغالسنگ را نمیتوان بمباران کرد، در حالی که در خصوص گاز به این شکل نیست.
تحقق تنوع بخشیدن به سبد تولید برق با اضافهکردن زغالسنگ به عنوان سوخت نیروگاهی
مهدی هاشمزاده، مدیر گروه انرژی اندیشکده ماهد در رابطه با اهمیت قرارگیری زغالسنگ در سبد سوخت نیروگاههای کشور گفت: در سطح بینالملل، زغالسنگ بهعنوان یکی از مهمترین منابع سبد تأمین سوخت برای تولید برق شناخته میشود و سهمی بیش از یک سوم از سبد سوخت نیروگاهها را به خود اختصاص داده است. این سهم بالا نهتنها به دلیل وفور نسبی زغالسنگ در بسیاری از کشورها، بلکه به خاطر پایداری تأمین، قیمت رقابتی و قابلیت ذخیرهسازی طولانیمدت آن است. در مقابل، ایران با وجود برخورداری از ذخایر قابل توجه زغالسنگ، تاکنون هیچ نیروگاه زغالسنگی فعال در مدار بهرهبرداری نداشته و بیش از ۸۰ درصد از برق خود را از نیروگاههای گازسوز تأمین میکند. این وابستگی شدید به یک منبع انرژی، کشور را در برابر ناترازیهای فصلی گاز و برق بسیار آسیبپذیر کرده است. بهویژه در فصول سرد سال که مصرف گاز در بخش خانگی بهشدت افزایش مییابد، نیروگاههای گازسوز کشور با محدودیت خوراک مواجه شده و توان تولید برق کاهش مییابد. نتیجه این وضعیت، بروز همزمان قطعی گاز و برق در زمستان است که آثار منفی قابل توجهی بر اقتصاد، صنایع و رفاه مردم برجای میگذارد.
وی در رابطه با لزوم تنوع بخشیدن به سبد تولید برق کشور خاطرنشان کرد: برای عبور از این شرایط، راهکار اصلی در تنوعبخشی به سبد تولید برق کشور نهفته است. تجربه جهانی نشان میدهد که هیچ کشوری با تکیه انحصاری بر یک منبع سوختی نتوانسته امنیت پایدار انرژی را تضمین کند. بنابراین، افزودن منابع متنوع از جمله انرژیهای تجدیدپذیر و سوختهای جایگزین ضرورتی غیرقابل انکار است. در این میان، نخست توسعه گسترده نیروگاههای خورشیدی در بخش خانگی و تجاری و سپس در گام بعدی احداث نیروگاههای حرارتی بزرگمقیاس با سوخت زغالسنگ در بخش صنعتی، دو محور کلیدیای هستند که میتواند بهطور همزمان دنبال شوند.
هاشمزاده با اشاره به رویکرد نیروگاههای تجدیدپذیر خانگی روی سقف خانهها گفت: نیروگاههای خورشیدی خانگی میتوانند بار شبکه را در ساعات پیک مصرف روز کاهش دهند و به توزیع پراکنده تولید برق کمک کنند. از سوی دیگر، نیروگاههای حرارتی زغالسنگی صنعتی، با توان تأمین بار پایه و قابلیت کارکرد پیوسته، میتوانند نقش مهمی در تثبیت تولید برق ایفا کنند. ترکیب این دو مسیر، سبدی متنوع، مقاوم و متکی بر منابع داخلی را برای کشور فراهم خواهد کرد.
وی همچنین با اشاره به آغاز ساخت اولین نیروگاه با سوخت زغالسنگی ایران خاطرنشان کرد: آغاز ساخت نخستین نیروگاه زغالسنگی کشور در طبس، با ظرفیت ۶۵۰ مگاوات، میتواند نقطه عطفی در این مسیر باشد. این نیروگاه نهتنها به بهرهگیری از ذخایر زغالسنگ منطقه کمک میکند، بلکه الگویی برای تکرار این مدل در سایر نقاط کشور خواهد بود. از منظر فنی، نیروگاههای زغالسنگی بزرگمقیاس، برخلاف نیروگاههای گازسوز که به فشار و دمای بالای خطوط گاز وابستهاند، امکان ذخیرهسازی سوخت برای ماهها را دارند و این ویژگی، امنیت تأمین برق را در شرایط بحرانی تضمین میکند. صنایع بزرگ کشور، بهویژه صنایع فولاد، سیمان، آلومینیوم و پتروشیمی، در سالهای اخیر با مشکلات مکرر قطعی برق و گاز مواجه بودهاند. این قطعیها نهتنها تولید را مختل کرده، بلکه موجب زیانهای سنگین مالی و کاهش توان رقابتی محصولات ایرانی در بازارهای داخلی و خارجی شده است. سرمایهگذاری صنایع در احداث نیروگاههای حرارتی زغالسنگی میتواند به معنای ایجاد یک حلقه خودکفایی در تأمین انرژی باشد؛ حلقهای که از یک سو نیاز مداوم صنایع به برق و گاز را پوشش و از سوی دیگر، فشار بر شبکه سراسری را کاهش میدهد.
وی در ادامه افزود: از نظر اقتصادی ورود صنایع به حوزه تولید برق زغالسنگی مزیتهای متعددی دارد؛ نخست، بازگشت سرمایه در این پروژهها بهواسطه تعرفههای تضمینی خرید برق یا مصرف داخلی پایدار، نسبتاً کوتاهمدت است. دوم، استفاده از منابع داخلی زغالسنگ، هزینه ارزی واردات سوخت را کاهش میدهد. سوم، صنایع میتوانند با فروش مازاد برق به شبکه سراسری، درآمد جدیدی ایجاد و از این طریق، ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت کنند. دولت و نهادهای عمومی نیز باید نقش حمایتی و تسهیلگرانه در این مسیر ایفا کنند. این حمایت میتواند شامل تسهیل فرآیندهای صدور مجوز، ایجاد خطوط اعتباری ویژه، تضمین خرید برق تولیدی و حتی مشارکت مستقیم در سرمایهگذاری باشد. بهویژه در مناطقی که ذخایر زغالسنگ در دسترس است، دولت باید با برنامهریزی منسجم، صنایع محلی را به استفاده از این منبع سوق دهد.
این کارشناس انرژی به اشاره به فرصت مهم توسعه تولید برق با سوخت زغالسنگ در کشور خاطرنشان کرد: از منظر امنیت انرژی، اتکای انحصاری به گاز طبیعی، بهویژه در کشوری که مصرف فصلی آن در بخش خانگی بهشدت نوسان دارد، ریسک بالایی ایجاد میکند. تنوعبخشی به سبد تولید برق با افزودن زغالسنگ بهعنوان یک منبع ذخیرهپذیر و پایدار، میتواند این ریسک را کاهش دهد. همچنین با راهاندازی چندین نیروگاه زغالسنگی بزرگمقیاس در نقاط مختلف کشور، امکان توزیع متوازن بار شبکه و کاهش تلفات انتقال نیز فراهم میشود. فرصتهای توسعهای این رویکرد تنها محدود به تولید برق نیست. ایجاد صنایع جانبی مرتبط با استخراج، فرآوری و حملونقل زغالسنگ، اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم گستردهای به همراه خواهد داشت. مناطق دارای ذخایر زغالسنگ که اغلب جزو مناطق کمتر توسعهیافته کشور هستند، میتوانند با رونق فعالیتهای معدنی و نیروگاهی، شاهد رشد اقتصادی و بهبود شاخصهای رفاهی باشند.
وی افزود: در کنار این اقدامات، باید توجه داشت که توسعه نیروگاههای خورشیدی خانگی نیز مکمل مهمی برای کاهش وابستگی به گاز در تولید برق است. نصب سامانههای خورشیدی بر بام منازل، ساختمانهای اداری و واحدهای تجاری، علاوه بر کاهش بار شبکه در ساعات روز، موجب کاهش مصرف سوخت فسیلی در نیروگاهها میشود. با توجه به پتانسیل بالای تابش خورشید در ایران، استفاده گسترده از این فناوری میتواند سهم انرژیهای تجدیدپذیر را بهطور قابل توجهی افزایش دهد.
هاشمزاده در پایان گفت: بنابراین راهبرد بهینه برای عبور از بحران ناترازی گاز و برق، ترکیب هوشمندانهای از سرمایهگذاری در نیروگاههای زغالسنگی بزرگمقیاس و توسعه سامانههای خورشیدی پراکنده است. صنایع بزرگ باید پیشگام این مسیر باشند و دولت نیز با سیاستگذاری صحیح، تسهیلات مالی و حمایتهای حقوقی، این حرکت را شتاب بخشد. در نهایت، تحقق این راهبرد، علاوه بر تقویت امنیت انرژی کشور، زمینهساز رشد اقتصادی، کاهش وابستگی به یک منبع سوختی و بهرهگیری بهینه از منابع داخلی خواهد بود.