یکی از ابعاد بسیار مهم جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، مدیریت داهیانه، مقتدرانه و میدانی رهبر معظم انقلاب بود، به گونهای که با وجود ضربه اولیه دشمن و آشفتگیهای روانی و عملیاتی که در لحظات و ساعتهای اولیه جنگ در کشور ایجاد شده بود، ایشان با ورود مستقیم به مدیریت صحنه، ابتدا جایگزین فرماندهان شهید نیروهای مسلح را منصوب و سپس در پیامی تلویزیونی، امید و اقتدار را در فضای کشور احیا کردند و در ادامه، با حضور در اتاق عملیات جنگ، بنا به اعتراف برخی مسئولان، در مدیریت مستقیم جنگ نیز ایفای نقش کردند. درواقع، کیفیت نقشآفرینی رهبر معظم انقلاب در طول جنگ ۱۲ روزه بهگونهای بود که ایشان واقعاً در قامت «مرد میدان» جنگ ظاهر شدند و در همه ابعاد سخت و نرم جنگ، مقتدرانه عمل کردند. مهمترین نقشهای معظمله در این زمینه عبارتاند از:
۱. انسجامبخشی و روحیهبخشی: معظمله هم در حوزه نظامی و مرتبط با مدیریت میدان عملیات نظامی کارویژه انسجامبخشی داشتند و هم در برابر جنگ روانی – رسانهای (شناختی) دشمنان و مدیریت فضای ادراکی جامعه کارویژه انسجامبخشی داشتند. ایشان با انتصاب سریع فرماندهان نظامی به جای فرماندهان شهید، آشفتگی نسبی حاکم بر فضای نظامی ناشی از حمله دشمن و شهادت فرماندهان را سریع تبدیل به انسجام کردند و هم با ارائه یک تصویر باصلابت و مقتدرانه از خود و کشور در پیام تلویزیونی، پیام امید و اعتماد را به جامعه منعکس کردند.
به عبارتی، ایشان در برابر هجمه دشمن و بار روانی ناشی از این هجمه، نه تنها مرعوب نشدند، بلکه پیام قدرت به جامعه و همچنین، به دشمنان صادر کردند و با بشارت پیروزی بر دشمن، روحیه و استقامت ملی را تقویت کردند. به همین دلیل، علیرغم فضای نسبتاً سنگین و حتی رعبآوری که در ساعتهای اولیه جنگ بر جامعه حاکم بود، بهتدریج فضای امید و اعتماد به نظام و نیروهای مسلح تقویت شد. وجه دیگر کارکرد انسجامبخشی رهبر معظم انقلاب، حضور مستقیم ایشان در اتاق فرماندهی جنگ، امید و انگیزهبخشی به فرماندهان و توجیه آنها بود. بنابراین، ایشان با حضور مستقیم در اتاق فرماندهی جنگ، واقعاً در قامت یک مرد میدان جنگ ظاهر شدند.
۲. ترسیم اراده تسلیمناپذیر در برابر دشمن: برخلاف تصور دشمن مبنی بر تسلیم آسان ایران، رهبر معظم انقلاب در نخستین پیام تلویزیونی خود، این خواب آشفته دشمن را بر هم زدند؛ بدین ترتیب که ایشان با صلابت خاصی نه تنها مرعوب نقشه دشمن نشدند، بلکه وعده له شدن و بیچاره شدن رژیم صهیونیستی را هم دادند. به عبارتی، ایشان با پیام تلویزیونی خود نشان داد که نه تنها صحنه را ترک نخواهد کرد و تسلیم دشمن نخواهد شد، بلکه مقاومت را در عالیترین سطح آن در پیش خواهد گرفت. بر این اساس، همانطور که اشاره شد، سخنان ایشان در پیام تلویزیونی، علاوه بر تغییر توازن روانی میدان، روحیه استقامت و انسجام ملی را تقویت کرد.
۳. خنثیسازی تهاجم شناختی دشمن با تعریف مرکز ثقلی برای همبستگی ملی: اگرچه رژیم صهیونیستی با حمله نظامی به ایران در ساعتهای اولیه جنگ موفق به وارد کردن ضربه اول به ایران شد، اما واقعیت آن است که گام نهایی راهبرد رژیم صهیونیستی و امریکا در برابر ایران و مکمل حمله نظامی آنها، امیدی بود که آنها به همراهی ملت ایران با حمله و توطئه خود داشتند. به همین دلیل، بعد از حمله رژیم صهیونیستی، اکانت نخستوزیر رژیم صهیونیستی در توئیتر خطاب به ملت ایران نوشت که حالا نوبت شما مردم ایران است که کار را تمام کنید (نقل به مضمون). در این شرایط، رهبر معظم انقلاب به منظور تقویت اتحاد و انسجام ملی و تقویت تابآوری اجتماعی در برابر تهاجم دشمن، تلاش کردند مرکز ثقلی را برای همبستگی مردم و نظام تعریف کنند. این مرکز ثقل همانا حفظ ایران و وطن بود. به همین دلیل، هم در تبیین پیروزی به عظمت مردم و فرهنگ ایران تأکید کردند و هم در تبیین نقشه دشمن، تهاجم دشمن را مختص به قشر و گروه خاصی از جامعه ایران ندانستند. این تهاجم را تهاجم به وطن و خاک ایران و دفع آن را ضرورتی ملی و همگانی تلقی کردند.
۴. ارائه روایت اول از پیروزی: نقش دیگر رهبر معظم انقلاب در جنگ، اقدام دقیق و زودهنگام ایشان بعد از برقراری آتشبس مبنی بر تبریک پیروزی بر رژیم صهیونیستی و امریکا و تبیین اهمیت و ابعاد این پیروزی بود. ایشان با این اقدام، یعنی ارائه روایت اول از پیروزی در جنگ، امکان تحریف نتیجه جنگ را از دشمن سلب کردند و درواقع، جنگ شناختی دشمن پیرامون آتشبس را پیشاپیش خنثی کردند. اهمیت نقش رهبر معظم انقلاب در این زمینه وقتی بیشتر روشن میشود که دقت کنیم این اقدام ایشان با واکنش رئیسجمهور امریکا مواجه شد و وی اعلام کرد جواب آیتالله خامنهای درباره پیروز اعلام کردن ایران را خواهد داد که البته موفق به این کار نشد، یعنی نتوانست روایتی از نتیجه جنگ ارائه دهد که برای مخاطبان خود باورپذیر باشد.
در همین زمینه میتوان گفت که ایشان با ارائه روایت اول از نتیجه جنگ، این فرصت را از دشمن سلب کرد تا با روایتسازی وارونه از نتیجه جنگ، انسجام، امید و اعتماد حاصل شده به نظام و نیروهای مسلح نزد مردم ایران را به تفرقه، گسیختگی، یأس و بیاعتمادی به نظام و نیروهای مسلح تبدیل کند.
۵. بنبستشکنی: علاوه بر آنچه گفته شد، معظمله با حضور مستقیم در اتاق فرماندهی و حفظ ارتباط با مخاطبان وطنی در طول جنگ، و به ویژه حضور در مراسم شب عاشورای حسینیه امام خمینی (ره)، در شرایطی که دشمن تلاش میکرد فضایی از رعب و وحشت در ایران ایجاد کند و نوعی زندگی در خفا را به مسئولان تحمیل کند و به نوعی از این ناحیه ایران را در بنبست قرار دهد، نه تنها این نقشه دشمن را خنثی کردند، بلکه با شجاعت کمنظیر نشان دادند که در دفاع از کشور و ایستادگی در برابر دشمنان نه تنها صحنه را ترک نمیکنند، بلکه اتفاقاً در خط مقدم قرار میگیرند.