شش ماه پیش بود که خبر سوءقصد مسلحانه منجر به شهادت دو تن از قضات عالیرتبه و پرسابقه دستگاه قضایی، آن هم در ساختمان دیوان عالی کشور، تیتر اول خبرها شد. شخصی که ظاهراً نیروی خدماتی ساختمان دیوان بود، با اسلحه گرم جان دو قاضی شریف را گرفته و در نهایت خودش را هم به هلاکت رساندهبود. تنها حدود سه ماه بعد و در خردادماه امسال خبر شهادت قاضی باقری، از قضات دادگاه کیفری شهر شیراز، در مقابل منزل شخصی و در حالی که قصد عزیمت به سمت محل کار را داشت، رسانهای شد. دو ضارب با سلاح سرد اقدام به ایراد ضرباتی به پیکر او کردند که منجر به شهادت ایشان شد. دوماه بعد و در صبح شنبه چهارم مردادماه، چند تروریست مسلح با صورتهایی پوشیده وارد دادگستری زاهدان شده و با تیراندازی وحشیانه باعث شهادت شش هموطن شدند. حالا فقط با گذشت یک هفته از آن واقعه تلخ، روز گذشته انتشار خبری دیگر، این سلسله حوادث را تکمیل کرد. سوءقصد به جان دادستان رفسنجان درون منزل شخصی ایشان! امروز رخدادن این سلسله وقایع سهمگین و تلخ و سوءقصدهای پیاپی به جان قضات شریف، یادآوری توصیههایی را راجع به اهمیت تأمین امنیت قضات و مجریان عدالت، ضروری مینماید.
با نگاهی به معارف و اندیشههای اسلامی، عدالت بنیاد مشروعیت حاکمیت است؛ جامعهای که در آن اجرای عدالت به هر دلیل متوقف یا مختل شود، دیر یا زود از درون دچار فرسایش و اضمحلال خواهد شد؛ طبق فرمایش دقیق و هوشمندانه امیرالمؤمنین، عدل و عدالت، پایه و اساس ملک هستند و حکومت شاید که با کفر پابرجا بماند، اما با بیعدالتی هرگز! و طبیعی است که اجرای تمام و کمال و بیمماشات عدالت، نیازمند قضاتی است که بتوانند بدون تهدید و بدون فشارهای پیرامونی و خارجی، قاطعانه و بیواهمه حکم خدا و قانون را جاری کنند، اما این قضاوت بیهراس، جز در سایه امنیت ممکن نیست. دستگاه قضایی و امنیتی در سراسر جهان، مکلف به اتخاذ تدابیری است که قاضی، فردای صدور حکم برای جنایتکاران و اراذل و اوباش و یقهسفیدها از همان امنیت و آسودگیخاطری برخوردار باشد که قبل از صدور حکم داشتهاست.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، در نامه تاریخی خود به مالک اشتر - که بهدرستی باید آن را نخستین منشور جامع حکمرانی اسلامی دانست- آنگاه که از گماردن قاضی سخن میگوید، توصیهای هوشمندانه و چندبعدی دارد: «سپس از میان مردم، بهترین فرد را برای قضاوت برگزین... او را در تنگنا قرار مده، جایگاهش را رفیع دار و آنچنان تأمینش کن که نه دست طمع قدرتمداران به او برسد، و نه نیاز مالی، او را به درِ خانه مردم بکشاند.» این نگاه علوی حکایت از لزوم تأمین امنیت جانی، مالی و اجتماعی قضات و طلایهداران عدالت در جامعه است. قاضی در نگاه امام علی، فقط داوری بیطرف نیست؛ بلکه نگهبان و پیشقراول بسط عدالت در اجتماع است. کسی که اگر بشکند، پایه عدالت خواهد شکست. از همینرو، حضرت بهصراحت توصیه میکند که باید به قاضی چنان امنیت و اقتداری داد که نه خویشاوندان حاکم طمع نفوذ در او داشته باشند، و نه صاحبان زر و زور توان تهدیدش را پیدا کنند. آنچه در این توصیه میدرخشد، درک عمیق امیرالمؤمنین از رابطه «امنیت» و «عدالت» است. بدون اولی، دومی به امری رؤیایی بدل خواهد شد. فرستادن قاضی به محکمه برای تقابل با اشرار، جنایتکاران، قاتلان، افراد ذینفوذ و ذیقدرت، بدون تأمین امنیتهای جانی و مالی و اجتماعی، مانند فرستادن رزمندهای است به میدان نبردی مهیب بدون داشتن سلاح! به گواه حدیث «یدالله فوق رأس الحاکم» که حاکی از دست حمایت الهی بر سر قضات است، دستگاههای مربوطه در نظام حکمرانی اسلامی نیز موظفند که چتر حمایتی خود را بر فراز سر قضات افراشته کنند تا بیهیچ اغماض و مماشات و خوف از خطرات جانی قلم به اجرای عدالت زنند.
تأمین امنیت قضات، مسئلهای تجملی یا فرعی و کماهمیت نیست. این، بنمایه قوام عدالت است. نهتنها امنیت فیزیکی، که امنیت حیثیتی، مالی، رسانهای و روانی قضات باید در اولویت باشد. سلسله حوادث اخیر در سوءقصدهای مکرر به قضات و دادستانهای کشور این زنگ هشدار را بهصدا درآورده که اگر دشمن با ترور یک قاضی بتواند هزار قاضی را مرعوب یا محتاط کند، آنگاه عدالت را نه با گلوله، که با ترس از میان بردهاست. اکنون زمان آن است که دستگاه امنیتی، رسانهها، نخبگان و بدنه اجتماعی مردم بصورت همهجانبه از ساحت عدالت و قضاوت دفاع کنند تا جامعه و شهروندان از دستگاه قضایی که آخر مأمن ستمدیدگان است مأیوس نشوند.