کد خبر: 1309129
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۳:۲۰
«رژیم منع اشاعه» از حمله به ایران فرو می‌پاشد جوان آنلاین: حملات نظامی به ایران باعث آسیب به تأسیسات هسته‌ای شده، اما ممکن است عزم ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را قوی‌تر کند.
 سنا احمد | ۲۱ ژوئیه ۲۰۲۵ 

جوان آنلاین: حملات نظامی به ایران باعث آسیب به تأسیسات هسته‌ای شده، اما ممکن است عزم ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را قوی‌تر کند. در پی این حملات به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، سؤالات مهمی درباره اعتبار نهاد‌های بین‌المللی و آینده اشاعه هسته‌ای در جهان مطرح شده است. در حالی که اسرائیل ادعا می‌کند برنامه هسته‌ای ایران تهدیدی فوری برای امنیت منطقه‌ای است، پرسش کلیدی این است: آیا حمله به ایران، تضمین می‌کند که این کشور در آینده از توسعه توانایی‌های هسته‌ای دست می‌کشد؟

اسرائیل تحت عنوان «حمله پیشگیرانه» به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرد؛ مفهومی که در حقوق بین‌الملل به‌شدت محل بحث است. اسرائیل مدعی است که توانایی‌های هسته‌ای و موشکی ایران، تهدیدی قریب‌الوقوع هستند، اما پیش از این حمله، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) اعلام کرد که هیچ مدرکی از وجود برنامه تسلیحات هسته‌ای اعلام‌نشده در ایران وجود ندارد و تأیید کرد که ایران در حال حاضر سلاح هسته‌ای ندارد. با این حال، پس از خروج امریکا از توافق هسته‌ای (برجام)، ایران مفاد مربوط به غنی‌سازی را نقض کرد و سطح غنی‌سازی خود را تا ۶۰درصد افزایش داد، اما اورانیوم غنی‌شده تا این سطح، هنوز به درجه تسلیحاتی نرسیده و تهدیدی فوری محسوب نمی‌شود. حتی اگر ایران یک یا دو سال تا ساخت سلاح هسته‌ای فاصله داشته باشد، این موضوع هنوز دلیلی برای حمله نظامی نیست. اگر هدف واقعاً جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای باشد، راه‌حل بازگرداندن ایران به برجام است نه اقدام نظامی یک‌جانبه. این حملات فقط به‌طور موقت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرده‌اند و آن را از بین نبرده‌اند. کارشناسان معتقدند این حملات تنها پیشرفت ایران را یک تا دو سال به تعویق انداخته‌اند. در مقابل، برجام توانست غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کرده و قابلیت‌های ایران برای ساخت بمب را به‌مدت ۱۰ تا ۱۵ سال به‌شدت محدود کند. امروزه ایران حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصد دارد. اگر دولت ترامپ از برجام خارج نمی‌شد، احتمالاً ایران هیچ‌گاه این میزان غنی‌سازی را انجام نمی‌داد. اکنون ایران، به‌مراتب بیشتر از سال ۲۰۱۸ به ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک شده است. این مسئله نشان می‌دهد که دیپلماسی، نه اقدام نظامی، راه‌حل مؤثر و پایدار برای مهار هسته‌ای است. 

تنها راه عملی و پایدار برای جلوگیری از اشاعه، بازگرداندن ایران به توافقی تازه است. راه‌حل، انجام حملات بیشتر که ایران را تشویق به دستیابی سریع‌تر به بمب می‌کند نیست، بلکه باید به میز مذاکره بازگشت. اگر جهان واقعاً می‌خواهد از هسته‌ای شدن ایران جلوگیری کند، باید به یاد داشته باشد که این‌بار «قلم از شمشیر قوی‌تر است.»

چرا حمله به ایران، مانع برنامه هسته‌ای آن نمی‌شود؟

در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای میان امریکا و ایران، اسرائیل به سه سایت هسته‌ای نطنز، فردو و اصفهان حمله کرد. کارشناسان معتقدند که این حملات خسارات قابل‌توجهی به تأسیسات وارد کرده‌اند، اما ارزیابی دقیق خسارات همچنان نامشخص است. امریکا از ۱۴ بمب سنگرشکن برای هدف‌گیری دقیق استفاده کرده است. پس از این حملات، مجلس ایران همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورد. گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که مجلس در حال تدوین طرحی برای خروج از پیمان NPT (پیمان عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای) است. اگر ایران از این معاهده خارج شود، پایه‌های رژیم جهانی عدم اشاعه دچار لرزش خواهد شد. برای بیش از دو دهه، NPT توانسته تولید بیشتر سلاح‌های هسته‌ای را محدود کند. خروج ایران، مهم‌ترین تخطی از این پیمان پس از خروج کره‌شمالی در سال ۲۰۰۳ و آزمایش بمب در ۲۰۰۶ خواهد بود. 

این نشان می‌دهد که تحمیل و اجبار، فقط موضع ایران را سرسخت‌تر می‌کند و این کشور به این نتیجه می‌رسد که تنها با داشتن سلاح هسته‌ای می‌تواند از خود دفاع کند. همانگونه که بازدارندگی هسته‌ای کره‌شمالی باعث شد هیچ کشوری جرأت حمله به آن را نداشته باشد. اگر ایران سلاح هسته‌ای تولید کند، ممکن است کشور‌های دیگری مانند عربستان نیز به دنبال بمب بروند و این مسئله باعث آغاز یک چرخه اشاعه هسته‌ای در منطقه شود. 

برای توقف برنامه هسته‌ای ایران، برخی مقامات نظامی امریکا بر این باورند که باید به ایران حمله کرده، آن را اشغال و همه تأسیسات را نابود کرد – که این راهکار بسیار بعید و غیرممکن است. راهکار واقع‌بینانه، توافقی است که در آن ایران متعهد شود غنی‌سازی را از ۶۰ یا ۹۰ درصد فراتر نبرد. در پی حملات اخیر، مدیرکل آژانس اعلام کرد، ایران می‌تواند برنامه خود را بازسازی کند، دانشمندان کشته شده را جایگزین کرده و تخصص فنی را بازیابد. افزون بر این، اگر ایران پیش از حمله موفق به ذخیره مقدار زیادی اورانیوم غنی شده (مثلاً ۴۰۰ کیلوگرم) شده باشد، زمان لازم برای ساخت بمب کاهش خواهد یافت. نابودسازی برنامه هسته‌ای ایران با بمباران ممکن نیست. بلکه راهکار‌های دیپلماتیک مانند ایجاد «منطقه عاری از سلاح هسته‌ای در خاورمیانه» یا توافقاتی مانند برجام اثربخش‌تر بوده‌اند. 

چرا حمله ایده بدی است؟

چنین حملاتی جلوی ایران را از دستیابی به سلاح هسته‌ای نمی‌گیرد، بلکه تمایل ایران به ساخت بمب را بیشتر کرده است، زیرا ایران به این نتیجه رسیده که تنها سلاح هسته‌ای می‌تواند از آن در برابر حملات مشابه محافظت کند. اقدامات نظامی تنها حس ناامنی ایران را تشدید کرده و آن را به داشتن سلاح هسته‌ای برای مقابله با انحصار هسته‌ای اسرائیل در منطقه سوق داده است. حتی تزاچی هنگبی مشاور امنیت ملی اسرائیل نیز گفته است: «هیچ راهکار نظامی مؤثری وجود ندارد، زیرا حملات هوایی به‌تنهایی کافی نیستند و برخی از تأسیسات ایران در عمق زمین هستند. فقط مجموعه‌ای از حملات سنگین می‌تواند آنها را نابود کند.»

در گذشته، اسرائیل رویکرد مشابهی را با حمله به راکتور اوسیراک عراق و راکتور سوریه پیش گرفت و همیشه این موارد را نمونه‌های موفق معرفی می‌کند، اما در واقعیت سیاست بین‌الملل، توانایی اهمیت دارد نه نیت. در زمان حمله به اوسیراک، عراق توانایی تولید بمب نداشت و راکتور، پژوهشی و تحت نظارت آژانس بود. عراق از سال ۱۹۷۲ عضو NPT بود، پس احتمال ساخت بمب صفر بود. 

جالب اینکه حمله اسرائیل به اوسیراک باعث شد صدام علاقه بیشتری به ساخت بمب پیدا کند و برنامه مخفی هسته‌ای خود را آغاز کند. پیام پنهانی این رویکرد چنین است: «یا بمب بساز یا بمباران می‌شوی.» این رویکرد تلاش‌های جهانی برای جلوگیری از اشاعه را تضعیف کرده و پیامد‌های فاجعه‌بار بلندمدتی دارد. حمله به تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای، اعتبار آژانس، سازمان ملل و کل رژیم NPT را تضعیف می‌کند و اعتماد دولت‌ها به نهاد‌های بین‌المللی را از بین می‌برد. وقتی کشوری غیرعضو به کشوری عضو حمله می‌کند، واقعیتی تلخ را آشکار می‌کند: عضویت در NPT تضمینی برای حفاظت در برابر حملات نیست. چنین حملاتی الگوی خطرناکی ایجاد می‌کند و ممکن است کشور‌های دیگر مانند کره‌شمالی هم به بهانه «تهدید فوری» اقدام مشابهی علیه کره‌جنوبی یا ژاپن انجام دهند. اگر چنین حملاتی ادامه پیدا کنند، تمایل کشور‌ها برای داشتن سلاح هسته‌ای بیشتر می‌شود. از همین رو، کشور‌هایی که فاقد سلاح هسته‌ای هستند باید تحت حمایت «تضمین‌های امنیتی منفی» (NSA) قرار گیرند. 

اگر کشور‌ها مکانیسم‌های دیپلماتیک را کنار گذاشته و به اقدامات نظامی یک‌جانبه متوسل شوند، کل رژیم جهانی عدم اشاعه فرو خواهد پاشید و کشور‌ها برای حفظ امنیت خود، به دنبال بازدارندگی هسته‌ای خواهند رفت. این امر زمینه‌ساز موج جدیدی از اشاعه هسته‌ای خواهد بود. 

در نتیجه، اگر دولت‌های هسته‌ای به رفتار‌های بی‌پروا ادامه دهند، کشور‌های فاقد سلاح نیز به این نتیجه خواهند رسید که تنها سلاح هسته‌ای می‌تواند منافع ملی و حاکمیت‌شان را حفظ کند. بنابراین حمله به تأسیسات هسته‌ای نباید به «رویه‌ای عادی» تبدیل شود. 

منبع: Conversation
ترجمه: دستیار AI- chatgpt-

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار