۱. از خون تا حماسه: پیوند ناگسستنی کربلا و مقاومت
هر قطره خونی که در صحرای کربلا ریخت، تنها یک شهید را به آسمان نبرد، بلکه نقشهای برای تمام اعصار کشید؛ نقشهای که امروز در هر سنگر مقاومت از غزه تا جنوب لبنان بازخوانی میشود. جنگ ۱۲ روزه، تکرار همان منطق بود، منطقی که در آن اسلحهها تنها ابزارند، اما روح نبرد از سرچشمه عاشورا سیراب میشود. اربعین امسال، نمایشی است از این پیوند ناگسستنی. میلیونها انسان قدم در راهی میگذارند که ثابت کنند مقاومت یک «تئوری» نیست، یک «حیات آگاهانه» است.
اربعین، آیینهای است که در آن، امت اسلامی چهره واقعی خود را میبیند؛ نه امتی پراکنده و زبون، که ملتی یکپارچه و آگاه. اگر جنگ اخیر، دشمن را با زبان موشک و آتش به زانو درآورد، راهپیمایی اربعین او را در میدان نرم فرهنگ و اراده شکست خواهد داد. اینجا، هر قدم یک بیانیه است، هر زائر یک سفیر و این همان هجومی است که هیچ دیوار امنیتیای تاب مقابله با آن را ندارد.
۲. دیپلماسی مردمی: اربعین بهمثابه سفارت تودهها
در جهانی که دیپلماسی رسمی در انحصار قدرتهای استکباری است، اربعین یک انقلاب است. اینجا، نه مذاکرهای در پشت درهای بسته جریان دارد، نه سندی محرمانه رد و بدل میشود، بلکه دیالوگ، مستقیم و بیواسطه از دلهای میلیونها انسان به گوش جهان میرسد. این همان «دیپلماسی مردمی» است که غرب از درک آن عاجز است؛ دیپلماسیای که نه با کلمات، که با حضور خالصانه و یکپارچه نوشته میشود. در سیاست بینالملل، قدرتهای بزرگ از «دیپلماسی رسمی» برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند، اما مقاومت اسلامی، با اتکا به مردم، صفحه شطرنج را دگرگون کرده است. حضور میلیونی زائران در اربعین، تنها یک حرکت معنوی نیست؛ یک کارزار رسانهای بیبدیل است که هر ساله بدون نیاز به بیانیههای رسمی، توازن قوا را بهنفع محور مقاومت جابهجا میکند. پس از جنگ اخیر، این راهپیمایی میتواند تبدیل به «دادگاه افکار عمومی جهان» علیه رژیم صهیونیستی شود؛ دادگاهی که قاضیاش وجدانهای بیدارند و شاهد آن، زخمهای تازه غزه و ۱۰۰۰ شهید کشور عزیزمان است. این دادگاه، به اسناد سازمان ملل نیاز ندارد؛ مدارکش، به خاک و خون کشیده شدن کودکان غزه و دود برخاسته از خرابههای فلسطین است و حکمش را نه قدرتهای بزرگ، که تاریخ صادر خواهد کرد.
۳. معماری نوین امنیت منطقهای: از میدان جنگ تا مسیر پیادهروی
امنیت در غرب، یعنی دیوارهای بلند و سامانههای پدافند، اما اربعین به جهان ثابت کرده است که امنیت واقعی، از «وحدت» زاییده میشود. سازماندهی چند میلیون انسان در مسیری صدها کیلومتری، بدون هرج و مرج، بزرگترین عملیات غیرنظامی تاریخ است؛ عملیاتی که تنها با ایمان ممکن میشود. این همان «ساختار نامرئی مقاومت» است که دشمن را به وحشت میاندازد. اینجا، امنیت نه با تانک و موشک، که با دستهای گرهخورده زائران تأمین میشود. این معماری نوین، الگویی برای تمام ملتهای مستضعف است. نکته عمیقتر این است که اربعین، تنها یک «نمایش قدرت» نیست، بلکه یک «تمرین قدرت» نیز هست. اگر جنگ ۱۲ روزه، توان سختافزاری جبهه حق را به رخ کشید، اربعین۱۴۰۴، ظرفیت بینظیر آن را در وحدتآفرینی آشکار خواهد کرد.
۴. اربعین پساجنگ: تولد دوباره یک گفتمان
امسال، اربعین تنها یک راهپیمایی نیست؛ یک «مانور بزرگ» است. اینجا، مقاومت از حالت دفاعی خارج میشود و به یک «پروژه تمدنی» تبدیل میشود. هر زائر، یک معمار است؛ هر شعار، یک سنگ بنای تازه.
پس از جنگ اخیر، اربعین دیگر یک «خاطره جمعی» نیست، یک «برنامه عملی» است. اینجا، امت اسلامی نه برای سوگواری، که برای حکمرانی آینده گرد هم میآیند. این، نقطه صفر مقاومت نیست؛ آغاز فصلی جدید است. فصلی که در آن، تاریخ را نه سران کاخهای سفید، بلکه پابرهنگان مسیر کربلا مینویسند. امسال، راهپیمایی اربعین میتواند تبدیل به نقطه عطفی در تاریخ مقاومت شود؛ لحظهای که در آن، امت مسلمان، نه در موضع انفعال، که در جایگاه یک بازیگر پیشرو، نقشه راه آینده منطقه را ترسیم میکند. اینجا دیگر سخن از «واکنش» نیست، بلکه «کنشگری آگاهانهای» است که از دل خون شهیدان وقدمهای زائران زاده میشود.