جوان آنلاین: کانال تلگرامی ایرانویو۲۴ مطلبی با عنوان ترکیه و مصائب سوریه پس از سقوط اسد منتشر کرد و نوشت:
با سقوط دولت بشار اسد در سوریه و روی کار آمدن معارضه مسلح به سرکردگی ابو محمد الجولانی که بعدها به احمد الشرع تغییر نام داد، برخی بر این گمان بودند که سوریه بعد از ۱۴ سال به صورت تمام و کمال در اختیار ترکیه قرار گرفته و این کشور با پتانسیل نظامی و اقتصادی که در اختیار دارد میتواند وضعیت این کشور را دگرگون کند.
با گذشت چند ماه به تدریج مسائل و مصائب این دگرگونی بزرگ در سوریه رخ نشان داد.
مشکلات ساختاری نظیر از بین رفتن زیرساختها در جنگ چند ساله داخلی، وضعیت معیشتی و اقتصادی سخت حاصل از آن، نگرانی اقلیتهای قومی و دینی در حاکمیت جدید و حضور تندروهای مسلح خارجی اینبار به عنوان دولت حاکمه، تنها گوشهای از مسائل پیش روی سوریه در دوره جدید بود که نشان میداد آنطور که مقامات تازه دمشق و دولتمردان آنکارا ادعا میکنند، به این زودی نمیتوان چشم انداز روشنی را پیش روی سوریه دید.
ترکیه که با کمک آمریکا توانسته بود تغییرات سوریه جدید را رقم بزند، به دنبال آن بود که همه موانع پیش روی حضور روز افزونش در سوریه را از سر راه بردارد.
در اولین گام، با دمشق وارد مذاکره شد تا از طریق فشار به احمد الشرع و هیئت حاکمه، کردهای مسلح سوریه موسوم به قسد را خلع سلاح یا در ارتش سوریه ادغام کند. این از اولویتهای آنکارا بود که با توافق اولیه بین مظلوم عبدی سرکرده قسد و احمد الشرع رئیس دولت موقت سوریه به ظاهر در حال تحقق بود.
گام بعدی، گفتوگو با کشورهای عربی همسایه سوریه بود که نگران بازیگری بی رقیب ترکیه در سوریه بودند. بر همین اساس اردوغان، هاکان فیدان وزیر خارجه و معمار سیاست خارجی ترکیه در دهه اخیر را به این کشورها فرستاد تا به آنها بخصوص عربستان و امارات اطمینان بدهد که آنکارا نمیخواهد همه امور را به دست گیرد و آنها نیز میتوانند شریک باشند.
این موضع در اظهارات گاه و بیگاه هاکان فیدان که کنایاتی به تهران نیز داشت، تکرار میشد. عباراتی نظیر اینکه ما به دنبال رهبری یا تحمیل خود به سوریه نیستیم بلکه به دنبال کمک به برادران خود هستیم. این سخنان در واقع سیگنال به همسایگان سوریه بود تا خیال آنها را از برنامههای آنکارا درباره دمشق راحت کند.
ترکیه تصور میکرد که بتدریج مدیریت سوریه را تحت عنوان کمک به بازسازی و اداره این کشور به دست گرفته است. بخصوص در حوزههای نظامی، امنیتی و اقتصادی، آنکارا همه تلاش خود را به کار برد تا به سرعت خلأهای بوجود آمده را پر کند.
شرایط به تدریج در حال پیشرفت بود تا اینکه اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه ترکیه به دنبال ایجاد حداقل دو پایگاه نظامی هوایی و آموزشی برای حضور بلند مدت نظامی در سوریه به بهانه آموزش نظامیان سوری و نیز مراقبت از حریم هوایی سوریه است.
اینجا بود که بازیگری جدید وارد بازی شد. رژیم اسرائیل که از ابتدای سقوط دولت اسد با پیشروی در جولان اشغالی به بهانه مقابله با ناامنی مرزی، برای خود خاکی جدید در عمق سوریه تصاحب کرده بود، تهدید کرد که اجازه تاسیس پایگاه نظامی به ترکیه در خاک سوریه را نمیدهد و برای نشان دادن جدیت خود، اقدام به بمباران مناطقی کرد که سخن از تاسیسات نظامی ترکیه بود.
آنکارا با مشاهده این وضعیت به سرعت دست به کار شد و ضمن ارتباط با واشنگتن و بخصوص دونالد ترامپ برای کنترل اسرائیل، پیشنهاد مذاکره با مقامات تل آویو را از طریق جمهوری آذربایجان داد و نشستی امنیتی- نظامی به میزبانی باکو برگزار شد.
از محورهای این گفتوگو به صورت مستقیم خبری منتشر نشد، اما مواضع دو طرف بخصوص تل آویو که بعد از این دیدارها هشدار داد که هیچگونه پایگاهی از ترکیه را نخواهد پذیرفت و سکوت آنکارا نشان داد که در توافق احتمالی صورت گرفته، ترکیه حضور اقتصادی و امنیتی بخصوص در شمال سوریه را بدون مانع خواهد داشت، اما از نظر نظامی باید محدودیتهایی را بپذیرد.
تداوم پیشروی نظامیان صهیونیستی در جنوب سوریه و ارتفاعات جولان در سایه سکوت عملی و انتشار چند بیانیه ساده از سوی دمشق و آنکارا نشان داد که توافقی احتمالی بین طرفین شکل گرفته است.
اما وضعیت باز هم آنگونه که آنکارا فکر میکرد نبود و این بار رژیم اسرائیل با دستاویز قراردادن دروزیها در جنوب سوریه و رفتار خشونت آمیز نیروهای جولانی با آنها، اقدام به بمباران مراکز نظامی دولت جدید سوریه در دمشق و همچنین نیروهای اعزامی جولانی به سویدا در جنوب کرد که سرانجام باعث شد، این نیروها از سویدا خارج شوند و سویدا به دست دروزهای متحد اسرائیل در آید.
این اتفاق بدین معناست که بخشی از جنوب سوریه به صورت غیررسمی از این کشور جدا شده و از نظر مدیریتی به سرزمینهای اشغالی ملحق خواهد شد.
اینک آنکارا در وضعیتی نامطلوب قرار گرفته است. زیرا از یکسو متحد او احمدالشرع در دمشق نمیتواند کاری علیه اسرائیل انجام دهد و تکهای از کشور (سویدا) در حال جدا شدن است، از سوی دیگر نمیتواند به اسرائیل واکنشی تند نشان دهد، زیرا ممکن است با پاسخ سخت تل آویو روبهرو شود که توان پاسخ متقابل به آن را نخواهد داشت؛ و همچنین از سوی دیگر، اگر دمشق و آنکارا شرایط موجود را بپذیرند، انگیزه کافی و امکان خیزش برای دیگر اقلیتهای قومی و دینی نظیر کردها در شمال و نیز علویها در غرب سوریه فراهم خواهد شد که مدیریت این وضع به مراتب از شرایط فعلی سختتر خواهد شد.
رژیم صهیونیستی راهبرد تضعیف نظامی-سیاسی و حتی تجزیه سوریه را به بهانههای مختلف طی ۶ ماه گذشته دنبال کرده و آن را ادامه خواهد داد. ترکیه اردوغان تصور میکرد در گفتوگو با ترامپ و نیز مذاکرات با میانجیگری باکو میتواند بر این بحران فائق آید، اما چنین اتفاقی تاکنون رخ نداده و آنکارا نیز تمایل و توانایی مقابله با تل آویو را ندارد؛ بر همین اساس به نظر میرسد که در حوزه امنیتی همه تلاش خود را به کار خواهد بست تا اسرائیل به همان سویدا و بلندیهای جولان اکتفا کند و از آن بیشتر به تضعیف دولت دمشق اقدام نکند؛ موضوعی که با سیاست یکسال گذشته تل آویو و نیز انگیزه آن برای ارتباط بیشتر با کردهای شمال سوریه تحت عنوان ایجاد کریدور داوود بعید به نظر میرسد.
فیدان زمانی میگفت که ایران باید از تحولات سوریه درس بگیرد و در سیاست منطقهای خود تجدید نظر کند، اما انگار شرایط برای ترکیه آنطور که فیدان و اردوغان تصور میکردند پیش نمیرود و کلاس درس سوریه، شاگردان بیشتری به خود خواهد دید.