کد خبر: 1307707
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۴۰۴ - ۰۳:۲۰
معصومه نصیری، دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه‌ای یونسکو - ایران:
دستکاری و استحاله مفاهیم دینی در دستور کار جنگ رسانه‌ای است وی معتقد است جنگ رسانه‌ای در ساحت فرهنگ، مفهوم و ماهیتی متفاوت از جنگ در ساحت سیاست دارد

جوان آنلاین: معصومه نصیری، رئیس اندیشکده عصر هوشمندی، دبیر کل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه‌ای یونسکو ـ ایران، مدرس و پژوهشگر سواد رسانه‌ای است. دکتر نصیری در گفت‌وگویی با «جوان» هدف قرار دادن ارزش‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی را در جنگ رسانه‌ای بررسی و مصادیقی از تحریف ارزش‌ها در این فضا را مطرح می‌کند. 

وی معتقد است جنگ رسانه‌ای در ساحت فرهنگ، مفهوم و ماهیتی متفاوت از جنگ در ساحت سیاست دارد. در جنگ رسانه‌ای در ساحت فرهنگ با پدیده‌هایی، چون زایش ارزش‌های جدید، خلق ارزش‌های نوین و حذف یا تخریب ارزش‌های فرهنگی پیشین مواجه هستیم. ارزش‌های جدید خلق‌شده به‌عنوان معیار و ملاک در برابر ارزش‌های فرهنگی و دینی جامعه‌ای مانند جامعه ایرانی قرار می‌گیرند و دوگانه‌ای میان این دو ایجاد می‌شود که یا مخاطب باید ارزش‌ها و فرهنگ جدید را بپذیرد یا به ارزش‌های دینی و فرهنگی پیشین پایبند بماند که اکنون با برچسب‌هایی، چون تحجر، عقب‌ماندگی و وفاداری به ارزش‌های کهنه مورد هجمه قرار می‌گیرد تا از اعتبارشان کاسته شود. در جنگ رسانه‌ای در ساحت ارزش‌های فرهنگی و دینی فرایند اعتبارزدایی از ارزش‌های سنتی، خلق ارزش‌های جدید و برجسته‌سازی و متعالی جلوه دادن این ارزش‌ها به‌صورت پررنگ رخ می‌دهد. این امر یکی از جنبه‌های کلیدی تغییرات فرهنگی ناشی از جنگ رسانه‌ای است که باید مورد توجه قرار گیرد. 
نصیری درباره شناسایی مصادیق اینگونه توضیح می‌دهد: عنصر دین و مفاهیم مرتبط با آن در کانون این جنگ رسانه‌ای قرار گرفته و با برچسب‌زنی و تحریف مورد هجوم قرار می‌گیرد تا از آن اعتبارزدایی شود و مفهومی جدید، استحاله‌شده و دست‌کاری‌شده از دین ارائه شود. برای مثال، عباراتی مانند «دل پاک کافی است» یا «می‌توان بدون حجاب، در دل متدین بود» نمونه‌هایی از ساده‌سازی و تحریف امر دین هستند که در این جنگ رسانه‌ای ترویج می‌شوند. 
این مدرس سواد رسانه‌ای ادامه می‌دهد: ساده‌سازی فرهنگ و ارزش‌های پیشین به‌گونه‌ای صورت می‌گیرد که این ارزش‌ها به‌عنوان موانعی دست‌وپاگیر برای مخاطب عصر حاضر و هزاره سوم معرفی شوند که این روند به عادی‌سازی پدیده‌هایی مانند ازدواج سفید، روابط متنوع و خارج از چارچوب‌های عرفی و دینی منجر می‌شود. 
نصیری با تأکید بر اینکه این فرایند در چهار لایه رخ می‌دهد، می‌افزاید: نخست، ورود به لایه ذهن و شناخت مخاطب و مدیریت تصویر ذهنی او، سپس نفوذ به لایه سلیقه و ذائقه مخاطب و تأثیرگذاری بر احساسات او و در ادامه، عادی‌سازی این پدیده‌ها به‌گونه‌ای که دیگر امری قبیح تلقی نشوند، بلکه در برخی موارد ضروری یا واجب جلوه کنند و در نهایت، تبدیل این عادی‌سازی به عادت اجتماعی که به رفتار‌های جدید در مخاطب منجر می‌شود. 
به اعتقاد دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه‌ای یونسکو ـ ایران، سواد رسانه‌ای عصای جادویی نیست که بتواند یک‌تنه ناکارآمدی ساختار‌های فرهنگی را جبران یا در برابر سیل فرهنگ‌های نوظهور و دستکاری‌شده ایستادگی کند. آنچه این سواد به ما می‌آموزد، آگاهی نسبت به آن چیزی ا‌ست که می‌بینیم، می‌شنویم و به ذهن خود و خانواده‌مان وارد می‌کنیم و این دانش به ما کمک می‌کند بفهمیم الگوی مصرف رسانه‌ای‌مان چگونه ذائقه، سبک زندگی و عادت‌های فکری ما و فرزندان‌مان را شکل می‌دهد. 
نصیری ادامه می‌دهد: سواد رسانه‌ای ما را وادار می‌کند درباره هر محتوای رسانه‌ای از سرگرمی تا خبر این پرسش را مطرح کنیم که این محتوا چه جهان‌بینی را می‌سازد و کدام ارزش‌ها را از بین می‌برد؟ والدین نیز باید با همین رویکرد آگاهانه، انتخاب‌های رسانه‌ای خود را به الگوی رفتاری در خانواده تبدیل کنند. برای اثرگذاری لازم است خط‌مشی مشخصی در مصرف رسانه داشته باشیم و در برابر سیل اطلاعات، صرفاً مصرف‌کننده‌ای منفعل نباشیم. 
وی درباره نقش الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی در جهت‌دهی به افکار عمومی می‌گوید: الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی برای جهت‌دهی و مهندسی افکار عمومی طراحی شده‌اند و هدف‌شان یکنواخت‌سازی و جهانی‌سازی افکار در سراسر جهان است. این پلتفرم‌ها با نیت خیرخواهانه به ما محتوا ارائه نمی‌دهند و باید از نگاه ساده‌انگارانه نسبت به آنها فاصله بگیریم. 
این پژوهشگر سواد رسانه‌ای تأکید می‌کند: استفاده از فضای رسانه‌ای نباید حذف شود، بلکه باید هدفمند و هوشمندانه باشد تا گرفتار دام الگوریتم‌ها نشویم، همچنین کاربران باید دقیق بدانند دنبال چه اطلاعاتی هستند و اجازه ندهند الگوریتم‌ها بی‌خبر آنها را هدایت و ذائقه‌شان را شکل دهند. 
نصیری در رابطه با نقش ایمان عمل‌گرا در مواجهه با چالش‌های فضای مجازی می‌گوید: در آموزش سواد رسانه‌ای، هرچه از واژگان ایدئولوژیک فاصله بگیریم، مخاطبان بیشتری جذب می‌شوند. به‌جای مفاهیم سنگینی مثل «ایمان عمل‌گرا»، بهتر است از اصطلاح دقیق‌تری مانند «تربیت رسانه‌ای» استفاده کنیم؛ تربیتی که فرد را از درون به خویشتنداری، تحلیل و عبور آگاهانه از موقعیت‌های رسانه‌ای سوق می‌دهد. تربیت رسانه‌ای با آموزش مهارت‌های تفکر انتقادی و فلسفیدن آغاز می‌شود. اگر این مهارت‌ها از کودکی تقویت نشوند، در نوجوانی و جوانی نمی‌توان انتظار داشت فرد باهوش و مسئول در فضای رسانه‌ای رفتار کند، بنابراین پیش از آنکه از ایمان و تعهد صحبت کنیم، باید به پرورش اندیشه و قدرت تشخیص نسل جدید بپردازیم. سواد یا تربیت رسانه‌ای در همین نقطه کلیدی به ما هشدار می‌دهد: همیشه سؤال بپرس، بدون بررسی باور نکن و مراقب باش آنچه وارد ذهن می‌کنی، چگونه ممکن است به رفتار تو تبدیل شود. 
وی درباره مسئولیت خانواده‌ها در تربیت نسلی رسانه آگاه و مقاوم در برابر تأثیرات منفی فضای مجازی بیان می‌کند: خانواده، خط مقدم تربیت رسانه‌ای نسل آینده است. نقش خانواده در شکل‌گیری ذائقه و الگوی مصرف رسانه‌ای فرزندان، اساسی و تعیین‌کننده است. تجربه نشان داده است کودکانی که در خانواده‌هایی با تربیت رسانه‌ای رشد کرده‌اند، در مواجهه با محتوا‌های رسانه‌ای آگاه‌تر، تحلیلگرتر و مقاوم‌تر عمل می‌کنند. 
وی خانواده‌ها را در مواجهه با رسانه به سه دسته تقسیم و خاطرنشان می‌کند: خانواده‌های منفی‌نگر که رسانه را حذف می‌کنند، خانواده‌های رها که بدون شناخت، فرزندان را در برابر رسانه‌ها بی‌دفاع می‌گذارند و در نهایت خانواده‌های واقع‌بین که فرصت و تهدید رسانه را توأمان می‌بینند و نقش تربیتی خود را جدی می‌گیرند. فقط در این دسته سوم است که می‌توان به تربیت نسلی آگاه، مقاوم و مسئول در فضای رسانه‌ای امید داشت. خانواده‌ای که درک دقیقی از وضعیت رسانه دارد، می‌تواند فرزندی تربیت کند که اهل تفکر، انتخابگر و مقاوم در برابر جریان‌های رسانه‌ای مسموم باشد.

برچسب ها: جنگ ، رسانه ، فرهنگ
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار