این روزها، همانطور که محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه، به درستی اشاره کرده، دشمن پس از ضربه مهلکی که در جنگ متحمل شد، بهدنبال جبران است، اما سادهلوحانه است، اگر تصور کنیم تمرکز او تنها بر تجهیزات نظامی خواهد بود. بدون شک رژیم غاصب، همزمان با تلاش برای جبران ضعفهای نظامیاش، روی جنگ روانی نیز سرمایهگذاری خواهد کرد، چراکه برای دشمنی که به قواعد نبرد عادلانه پایبند نیست، بهترین ابزار، بازی با احساسات و عواطف مردم و از همه مهمتر، نفوذ در ذهن و افکار آنهایی که هنوز در گوشه ذهنشان، دلخوریهایی دارند. در چنین شرایطی نه وقت تفرقه است و نه مجالی برای غفلت.
در تمام جهان، دولتها و حکومتها موافقان و مخالفانی دارند و در چنین موقعیتهایی، این تفاوتها میتواند برای دشمن فرصتی فراهم کند. مسئله امروز اما، همراهی موافقان نیست. مردم ایران، طی ۱۲ روز جنگ و تجاوز وحشیانه اسرائیل، هم عشقشان به کشور را ثابت کردند و هم همبستگی بیسابقهای را به نمایش گذاشتند.
اکنون که اوضاع کمی آرامتر شده، فرصتی طلایی پدید آمده تا با کسانی که دلخورند، صمیمانه گفتوگو و دلجویی شود. همانهایی که با وجود ناراحتی و دلخوری، وقتی پای تجاوز به خاک وطن به میان آمد، ایستادند و عشق واقعیشان را ثابت کردند. این فرصت را نباید از دست داد. پیش از آنکه دشمن متخاصم بتواند ذهن معترضان و منتقدان را در اختیار بگیرد، باید اعتماد از دسترفته را بازسازی کنیم.
همه ما هموطن هستیم و این خاک برای یکایک ما، مقدس و باارزش است، اما همانطور که در هیچ خانواده کوچکی نیز همه افراد دقیقاً یکسان نمیاندیشند، طبیعی است که تفاوت دیدگاه وجود داشته باشد. هنر ما باید این باشد که بتوانیم موافق و مخالف را در کنار هم نگه داریم؛ در این صورت نهتنها اسرائیل غاصب، بلکه هیچ دشمنی با هیچ سلاحی، توان مقابله با ایران را نخواهد داشت. ایرانی که همه برای آن میجنگیم و تردیدی نیست که هر کداممان برای حفظش از جان مایه میگذاریم. همین نقطهمشترک، برای عبور از اختلافنظرها کفایت میکند.
اژهای به نکتهای اساسی بعد از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی اشاره کردهاست: «باید از وحدت و انسجام ملی که به واسطه وقایع اخیر، بیش از پیش، شکل گرفته است، صیانت و حراست کرد» نکتهای که کاش بهموقع دریابیم و آن را بهکار بگیریم، پیش از آنکه دشمن از آن بهرهبرداری کند. دشمن، دشمنی میکند؛ و در آن شکی نیست، اما این وظیفه ماست که هر راه نفوذی را بر او ببندیم. تنها راهش هم این است که نقاط ضعفمان را حل کنیم و قویتر از گذشته در مقابلش بایستیم. همانطور که رئیس قوه قضائیه گفتهاست: «قطعاً دشمن تلاش خواهد کرد تا به انحای مختلف و از طریق ابزارهای شیطانی متنوع خود، در این وحدت و انسجام ملی ایرانیان خدشه وارد کند، بنابراین باید بسیار مراقبت کرد.»
نباید فراموش کنیم که حتی در جریان همین جنگ ۱۲ روزه هم، تمام تمرکز دشمن روی حملات نظامی نبود. بخش قابلتوجهی از انرژیاش صرف عملیات روانی شد. این واقعیت نشان میدهد که حمایت و همبستگی مردم، اثری بهمراتب فراتر از تجهیزات نظامی دارد.
بیتردید، حفظ وحدت و انسجام ملی، امروز مهمتر از همیشه است. تنها در سایه همین همدلی است که میتوانیم حمایت کامل و فراگیر مردم را در ادامه مسیر داشته باشیم. حالا که جریان همبستگی شکل گرفته و ریشه دوانده، باید با مراقبتی هوشمندانه، آن را تقویت کنیم و اجازه ندهیم حتی ذرهای از حرارت آن کم شود. این وحدت، مهمترین سرمایه ملی ماست؛ همان سرمایهای که باید برایش ایستاد.