کد خبر: 1304474
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۴۰۴ - ۰۱:۲۰
وقت تصمیم‌های سخت رسیده است
با افزایش ضربات ساختاری به رژیم‌صهیونیستی، ادامه مناسبات اقتصادی با آن برای کشور‌های منطقه نه‌تنها آورده‌ای ندارد، بلکه پرهزینه و مخاطره‌آمیز شده است
زینب زرین

جوان آنلاین: آینده از آنِ آنهاست که پیش از طوفان مسیرشان را عوض کنند. جهان به سرعت در حال بازچینش است، اما نه بر میز دیپلمات‌ها، بلکه بر مدار واقعیت‌های میدان. حوادث اخیر، دیگر صرفاً در قالب تنش نظامی نمی‌گنجند. امروز اقتصاد، سیاست، فناوری و روان منطقه به‌هم گره خورده‌اند و تصمیم‌گیری درباره آینده، دیگر فقط یک مصلحت نیست، یک ضرورت است. کشور‌هایی که روزگاری از همکاری‌های محدود یا تاکتیکی با رژیم موقت صهیونیستی سود می‌بردند، اکنون باید پرسشی بنیادی را پاسخ دهند: آیا ادامه این مناسبات در شرایطی که رژیم کودک‌کش صهیونیستی هر روز بی‌ثبات‌تر می‌شود، عاقلانه است؟

حملات دقیق و حساب‌شده نیرو‌های مسلح قهرمان ایران اسلامی به زیرساختی رژیم منحوس صهیونیستی، بستری برای فرار سرمایه، بحران انرژی و بی‌اعتمادی عمومی در درون سرزمین‌های اشغالی شده است و همگی نشانه‌هایی‌اند که نمی‌توان نادیده‌شان گرفت. همکاری‌های اقتصادی با رژیمی در حال افول، نه‌تنها پشتوانه‌ای برای رشد نیست، بلکه سرمایه‌سوز و آینده‌فرساست. آنها که پیش‌تر مسیر خود را تصحیح کنند نه‌تنها در امان خواهند ماند، بلکه جایگاه خود را در نظم نوین منطقه‌ای بازتعریف خواهند کرد. 
تا چندی پیش، همکاری‌های اقتصادی برخی کشور‌ها با رژیم موقت صهیونیستی در پوشش «منافع مشترک» یا «پیشرفت تکنولوژیک» توجیه می‌شد، اما شرایط امروز دیگر آنگونه نیست. در فضای امنیتی و رسانه‌ای جدید، هرگونه مراوده با رژیم موقت‌صهیونیستی نه‌تنها آشکار می‌شود، بلکه افکار عمومی آن را زیر سؤال می‌برد. برخی سرمایه‌گذاران عربی، شرکت‌های لجستیکی و حتی فعالان حوزه کشاورزی در منطقه اکنون می‌دانند که پروژه‌های مشترک با سگ‌هار منطقه با ریسک‌های فزاینده همراه است. بیمه‌های جهانی محتاط شده‌اند، شرکت‌های فناوری محتاط‌تر و آینده همکاری‌ها مبهم‌تر. 
تحلیلگران بازار‌های جهانی به‌وضوح می‌گویند که رژیم صهیونیستی از لحاظ اقتصادی وارد مرحله فرسایش ساختاری شده است. سقوط شاخص‌های بورس، افت صادرات فناوری، نوسان ارز و اخلال در زنجیره تأمین، این رژیم را از یک شریک بالقوه به یک غریق اقتصادی بدل کرده است. کشور‌های منطقه باید از خود بپرسند: آیا شنا در کنار غریق، راهی برای عبور از بحران است یا آنها را هم به پایین می‌کشد؟
مردم منطقه، حتی در کشور‌هایی که روابط آشکار با رژیم موقت صهیونی دارند، نسبت به تداوم این مناسبات حساس شده‌اند. شبکه‌های اجتماعی پر از واکنش‌های منفی به همکاری اقتصادی با رژیم اشغالگر قدس است. اگر دولت‌ها نخواهند به صراحت مسیر را عوض کنند، مردم ممکن است زودتر این کار را بکنند. پروژه‌های مشترک که روزگاری سند همکاری معرفی می‌شد، اکنون اسناد هزینه‌سازی شده‌اند. محبوبیت این همکاری‌ها از میان رفته و نارضایتی در حال رشد است. در چنین فضایی، عقل سیاسی حکم می‌کند که کشور‌ها آینده‌نگر باشند، نه گذشته دوست. 
در حالی که برخی کشور‌ها تصور می‌کنند همکاری با رژیم موقت صهیونیستی برای آنها آورده اقتصادی دارد، آمار‌ها چیز دیگری می‌گویند. بسیاری از قرارداد‌های تجاری اعلام شده یا اجرایی نشده‌اند یا در نیمه راه متوقف شده‌اند. رژیمی که خود با بحران مودجویت مواجه است، چگونه می‌تواند شریک توسعه‌ای مطمئن برای دیگران باشد؟ آنچه در نگاه اول یک «سود راهبردی» به‌نظر می‌رسد، در واقع هزینه‌ای تدریجی برای آینده سیاسی و اقتصادی منطقه است. 
در جهان فردا، جایی برای شراکت با رژیم بی‌ثبات صهیونیستی نخواهد بود. اقتصاد منطقه اگر بخواهد ایمن و روبه رشد باقی بماند، باید از اکنون تکلیف خود را با تل‌آویو روشن کند. نادیده‌گرفتن پیام‌های میدان، یعنی عقب‌ماندن از زمان. کشور‌هایی که به موقع تصمیم بگیرند، تنها خود را نجات نمی‌دهند، بلکه تاریخ را نیز به سود خود تغییر می‌دهند. 
در جهان امروز، فقط شاخص‌های اقتصادی نیستند که سرنوشت کشور‌ها را تعیین می‌کنند؛ اعتبار سیاسی و ادراک افکار عمومی نیز به‌اندازه سرمایه‌گذاری و تولید در شکل‌دهی به آینده ملت‌ها اثرگذارند. همکاری آشکار یا پنهان با رژیمی که درگیر بحران مشروعیت داخلی، شکست‌های امنیتی و فرسایش اقتصادی است، برای هر کشوری ریسک حیثیتی سنگینی به‌همراه دارد. در فضای رسانه‌ای کنونی، هر تصویر، هر نشست، هر قرارداد اقتصادی رژیم منفور صهیونی، نه به‌عنوان گام رو به جلو که به‌عنوان چشم‌پوشی از اصول و پشت‌کردن به مردم منطقه تعبیر می‌شود. این فشار رسانه‌ای و اجتماعی، به‌ویژه در کشور‌های اسلامی، قابل چشم‌پوشی نیست. بسیاری از نخبگان، دانشگاهیان و حتی بازرگانان مستقل، به‌دنبال توضیحی منطقی برای تداوم این مناسباتند و اگر آن را نیابند، مسیر را از دولت‌ها جدا می‌کنند. 
بازار‌های جهانی نیز از این تحولات بی‌تفاوت نمی‌گذرند. نهاد‌های مالی بین‌المللی با دقت تحولات منطقه را رصد می‌کنند. همکاری اقتصادی با سگ نگهبان امریکا در منطقه غرب آسیا، دیگر نه‌تنها نقطه قوتی برای رتبه اعتباری کشور‌ها نیست، بلکه در برخی محافل مالی، نشانه‌ای از بی‌ثباتی سیاسی تلقی می‌شود. در مقابل، کشور‌هایی که تصمیمات سنجیده‌تری اتخاذ کرده‌اند، مانند قطع یا کاهش همکاری با رژیم صهیونیستی در حال دریافت امتیازات پنهانی از طرف بازار‌های دیگر هستند. از منظر رقابتی، این یک فرصت برای کشور‌های مسلمان و مستقل است که با تقویت پیوند‌های درون منطقه‌ای، خلأ ناشی از عقب‌نشینی رژیم موقت صهیونی از برخی بازار‌ها را پر کنند. کشور‌های قدرتمند و متعهد اسلامی و حتی برخی کشور‌های آفریقایی می‌توانند در قالب اتحاد‌های چندجانبه، پروژه‌های اقتصادی مشترک با محوریت ثبات، شفافیت و احترام متقابل تعریف کنند، چیزی که تل‌آویو سال‌ها از آن بی‌بهره بود. 
اینک زمان تصمیم‌گیری است؛ نه براساس فشار قدرت‌ها، بلکه با تکیه بر منافع واقعی ملت‌ها. آینده منطقه در سایه شراکت‌های بی‌ریشه و پرریسک رقم نمی‌خورد. کشور‌هایی که خود را از این مسیر نادرست جدا کنند، نه‌تنها دچار ضرر نخواهند شد، بلکه بازیگران اصلی نظم نوین منطقه‌ای خواهند بود. در این سوی معادله، کشوری ایستاده که از دل جنگ ترکیبی، با انسجام مردمی، زیرساخت‌های قوی و اقتصاد مقاوم بیرون آمده است. ایران، نه‌تنها تحریم‌ها را تاب آورد، بلکه با ارتقای توان داخلی به جایگاهی رسیده که نه شریک پرریسک که شریک پایدار منطقه‌ای است. پیروزی در جنگ اخیر فقط نظامی نبود؛ این پیروزی، پیام‌آور مدلی تازه در روابط منطقه‌ای بود: شراکت بر مبنای عزت، امنیت و ثبات.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار