جوان آنلاین: جنگ روسیه و اوکراین دارای ابعاد بینالمللی مختلفی است که نقش و رویکرد ایالات متحده به آن اهمیت تعیین کننده دارد. در حالی بیش از سه سال از این جنگ میگذرد که در ابتدا، راهبرد جو بایدن برای تضعیف روسیه از طریق ارسال سلاح به اوکراین، عملاً این جنگ را تبدیل به جنگی نیابتی کرد. بودجههای هنگفت دولت بایدن، چندین برابر بودجه امریکا برای مقابله با تغییرات اقلیمی بود. با احتساب اینکه بسیاری از منابع مالی و نظامی به صورت محرمانه به اوکراین ارسال شده است، برآورد میشود که تاکنون بیش از ۲۰۰ میلیارددلار در چارچوب بودجه اضطراری کنگره برای حمایت از اوکراین و طرفهای درگیر در این جنگ اختصاص یافته است.
از زمان ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید، امریکا در صدد است با تأثیرگذاری بر طرفین جنگ، نوعی صلح دستوری حاکم کند. پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین یکی از وعدههای انتخاباتی ترامپ بود و او وعده کرده بود میتواند در عرض ۲۴ساعت به این جنگ پایان دهد ولی حالا با گذشت سه ماه از روی کار آمدن او، امریکا عملاً اقدام مؤثری برای توقف واقعی جنگ انجام نداده است. دولت جدید امریکا ابتدا در فوریه ۲۰۲۵ طرح صلحی را برای این جنگ ارائه نمود که بخشهای مختلفی همچون آتشبس، توافقهای سرزمینی، وضعیت آینده اوکراین به ویژه حفظ بیطرفی این کشور، تضمینهای امنیتی، تحریمهای روسیه در این جنگ و بازسازی اوکراین را شامل میشد.
امریکا در ماه مارس پیشنهاد آتشبس ۳۰ روزه را مطرح کرد که موافقت روسیه، نشان دهنده یک پیشرفت بالقوه در تلاشهای دیپلماتیک واشینگتن محسوب میشد. کاخ سفید حتی اعلام کرد، بازگشت اوکراین به مرزهای پیش از سال ۲۰۱۴ و عضویت این کشور در ناتو اهدافی غیرواقعی هستند که باید از هر توافقی با روسیه حذف شوند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه امریکا نیز گفت همه طرفها باید در مذاکرات پایان دادن به جنگ اوکراین امتیازاتی بدهند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در تماس تلفنی با ترامپ اعلام کرد، نکته اصلی برای روسیه از بین بردن ریشههای این بحران است. همچنین نماینده روسیه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل در ۳۰ میاعلام کرد، یک آتشبس ساده نمیتواند به جنگ در اوکراین پایان دهد و برای حلوفصل پایدار بحران اوکراین، باید به علل ریشهای آن پرداخته شود. روسیه همچنین پیشنهاد دور دوم مذاکرات در استانبول را به منظور تبادل رویکردهای دو طرف مطرح کرده است. با وجود همه اینها، چرا اوکراین و روسیه با وجود فشارهای ترامپ موفق به دستیابی به توافق نشدهاند. چند موضوع در این باره حائز اهمیت است:
عدم جدیت طرفین
با اینکه طرفین جنگ معتقدند در تلاش برای دستیابی به صلح هستند، اما همچنان جنگ را ادامه میدهند. اوکراین به طور سیستماتیک پالایشگاهها و تأسیسات ذخیرهسازی نفت روسیه را با حملات پهپادی هدف قرار میدهد. تخمین زده میشود، اوکراین از ابتدای سال ۲۰۲۵، ۱۰درصد از ظرفیت پالایشگاهی روسیه را نابود کرده است. روسیه نیز با محدود کردن دامنه آتشبس، توانسته است در عین محافظت از تولید انرژی روسیه، حمله به اوکراین را ادامه دهد. مسکو معتقد است، کیف باید از ادعاهای خود بر بخشی از قلمرو اوکراین که روسیه آن را اشغال کرده دست بکشد. به این ترتیب، به نظر میرسد اختلافات در جنگ اوکراین درباره مسائلی مانند سرزمین است که به سختی میتوان آنها را حل و فصل کرد.
دوگانگی ترامپ
ترامپ از زمان بازگشت به قدرت و تصمیم به پایان جنگ، رفتار دوگانهای با طرفین جنگ دارد. ترامپ از طرفی با چندین تماس تلفنی تلاش کرده است با همتای روس خود ارتباط برقرار کند و چندین بار استیو ویتکاف، فرستاده ویژه خود در خاورمیانه را برای دیدار با پوتین به مسکو فرستاده است. از طرف دیگر، رابطه ترامپ با زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین اغلب پرتنش بوده است. ترامپ معتقد است، زلنسکی تمایلی به پایان جنگ ندارد. به طور مشخص او در دیدار با زلنسکی در کاخ سفید، او را به دلیل بیاحترامی و قمار کردن با جنگ جهانی سوم مورد سرزنش قرار داد. در این رابطه اندیشکده گفتوگو (Conversation) در گزارشی در آوریل ۲۰۲۵ روی نقش ترامپ در ناکامی امریکا در پایان دادن به جنگ تأکید کرد و نوشت: «ترامپ و مقامات دولت او هیچ کاری برای رفع موانع انجام نمیدهند. با وجود سخنان تند گاه به گاه ترامپ در مورد لبریز شدن صبرش از مسکو و تهدیدهای او مبنی بر اعمال تعرفههای ثانویه بر کشورهایی که از روسیه نفت میخرند، هیچ اقدامی در راستای فشار بر روسیه انجام نداده است. این در حالی است که ترامپ در دیدار با زلنسکی، اوکراین را شروع کننده جنگ نامید. ترامپ و تیم سیاست خارجی او بیشتر به دنبال دستیابی به یک معامله پرسود برای استخراج منابع طبیعی اوکراین بودهاند. چشمانداز مذاکره دولت ترامپ برای توافق صلحی که اوکراینیها آن را بپذیرند، بعید به نظر میرسد. حتی ممکن است ترامپ تلاشها برای دستیابی به یک توافق برای پایان جنگ را کنار بگذارد و مستقیماً به سراغ برقراری روابط عادی با روسیه برود.» به نظر میرسد که ناامیدی ترامپ از توانایی برای پایان جنگ به تدریج در حال آشکار شدن است. او اخیراً در پیامی در تروث سوشال نوشت که نمیداند چه اتفاقی برای پوتین افتاده و او کاملاً دیوانه شده است. مؤسسه خاورمیانه در گزارشی نوشته، وقتی همه راهها شکست میخورد، ترامپ به استفاده از «قدرت ترول» علیه روسیه با استفاده از اظهارات تحریکآمیز در رسانهها و پستهای آنلاین روی میآورد. قدرت ترول نوعی قدرت نرم منفی از تمسخرهای کلامی و لفظی در فضای رسانه در تعاملات بین کشورها و رهبران جهان است و ترامپ در این کار استاد است. اما مشکل اصلی این اقدام ترامپ این است که اگرچه برای انحراف اذهان عمومی و جلب توجه رسانهها استفاده میشود، اما اغلب در ایجاد دستاوردهای ملموس در دنیای واقعی به ویژه حل مسائل اساسی جنگها یا اختلافاتی که همچنان حل نشده باقی ماندهاند، کمکی نمیکند.
تقاطع منافع اروپا و امریکا
موضع منفی اروپا در مورد نقش و عملکرد امریکا در پایان دادن به جنگ نیز دارای اهمیت است. آندری کورتونوف در مقالهای در اندیشکده شورای روسیه در مورد امنیت اروپا در توافق صلح احتمالی اوکراین – روسیه نوشت: «مقامات روس بارها گفتهاند، جنگ اوکراین در حقیقت ایستادگی میان روسیه و مجموعه غرب است. ترامپ هیچگاه با چندجانبهگرایی از جمله رژیمهای کنترل تسلیحات حمایت نکرده است. اگر خروج امریکا از معاهده موشکهای میان برد در دوره اول ترامپ را ملاک قرار دهیم، روشن نیست با چنین رویکردی، دونالد ترامپ چگونه قصد دارد در توافق پایان جنگ تضمین کند، پس از حلوفصل درگیری، بحرانهای خطرناک دیگری در اروپا پیش نخواهد آمد. «بروکسل تلاش ترامپ برای پایان دادن به جنگ را با خواستههای خود منطبق نمیداند. این موضع بعد از کنار گذاشتن اروپا از مذاکرات پایان جنگ تشدید شده است. کایا کالاس، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است: «اگر توافقی شود که اروپاییها با آن موافق نباشند، آن توافق شکست خواهد خورد زیرا برای اجرای آن به اروپاییها نیاز است.» کالاس همچنین با هشدار درباره تلاش روسیه برای ایجاد اختلاف میان کشورهای غربی گفت که آنها نباید در دام روسها بیفتند.