«ما مشغول برنامهریزی برای تیم فوتبال امید و جوانان ایران هستیم و امیدواریم بعد از ۵۰ سال شاهد این باشیم که تیم فوتبال امیدمان موفق به کسب سهمیه شود و بتواند در مسابقات المپیک شرکت کند. این انتظار خیلی معمولی طرفداران فوتبال و مردم از ماست.»
«میدانید بازیهای تیم امید از شهریور ماه آغاز میشود. ما جلساتی را در کمیته فنی فدراسیون داشتیم و چند نفر کاندیدای سرمربیگری تیم امید بودند. آقای ممبینی (دبیرکل فدراسیون فوتبال) در حال مذاکره با چهارپنج گزینه ایرانی است و اگر خدا بخواهد تا ۱۰ روز آینده تکلیف تیم امید را مشخص میکنیم.»
به این دو اظهار نظر در خصوص تیم فوتبال امید توجه کنید تا متوجه شوید چرا ۵۰ سال است فوتبال ایران رنگ المپیک را به خود ندیده. اولین اظهار نظر مربوط میشود به جناب احمد دنیامالی، وزیر ورزش و دومی را هم جناب محمد نبی، نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال ایراد کردهاند. یک نکته جالب توجه در هر دو اظهارنظر وجود دارد و آن اینکه همه در حال برنامهریزی برای تیم امید هستند تا به المپیک برسد. سالهاست همه در حال برنامهریزی هستند تا هر طور شده المپیکیشدن فوتبال را به نام خودشان بزنند ولی خب این اتفاق نیم قرن است رخ نداده!
خوب یادمان است که فدراسیون فوتبال زمانی قید تیم امید را زد و آن را سپرد دست کمیته ملی المپیک، به هر حال تیم ملی نقد بود و امیدها نسیه و هر کسی میداند که باید نقد را بچسبد، ولی حالا که در چند رده سنی کار با شکست روبهرو شده است، ناگهان آقایان یاد تیم امید افتادهاند. وزارت ورزش هم که خوب میداند نمیتواند به فوتبال ملی ورود کند، دیواری کوتاهتر از امیدها پیدا نکرده است تا حداقل بتواند از این طریق راهی به فوتبال پیدا کند و خود را مسبب المپیکیشدن فوتبال معرفی کند.
حالا شما بگویید، تیمی که اصلاً وجود خارجی ندارد که بخواهد سرمربی یا بازیکن هم داشته باشد، اما تا دلتان بخواهد برنامهریز برایش پیدا میشود، چگونه قرار است مقابل غولهای آسیا در این رده سنی موفقیت کسب کند و راهی المپیک شود؟ به قول خود جناب نبی بازیهای این تیم از شهریور ماه یعنی کمتر از چهار ماه دیگر آغاز میشود. تقریباً همه با این روند برنامهریزی برای تیم امید آشنا هستیم، طی ۵۰ سال گذشته تیم امید با عجله در همین بازه زمانی باقی مانده تا مسابقات انتخابی المپیک تشکیل شده، با همین عجله هم برایش سرمربی انتخاب شده و درست با همین عجله هم بعد از شکست و حذف از مرحله اول و دوم و ناکامی در رسیدن به المپیک بساطش برچیده شده است!
واقعیت این است که اصلاً تفاوتی نمیکند چه کسی یا چه تشکیلاتی برای تیم امید برنامهریزی کند. اساس کار چنان خراب است که از اول میتوان انتظار شکست را داشت. امروز هم اوضاع همین است. امیدهای ایران هیچ شانسی برای المپیکی شدن ندارند. حالا میخواهد وزیر ورزش این درخواست را یک طلب معمولی عنوان کند یا نایب رئیس فوتبال وعده ۱۰ روز آینده را بدهد. با این روند حسرت المپیکیشدن فوتبال ۵۵ ساله خواهد شد و اتفاقاً به هیچ کدام از این آقایان هم برنخواهد خورد.
باید خطاب به آقایان مدعی برنامهریزی برای تیم امید این را گفت که انتظار علاقهمندان به فوتبال برای حضور ایران در المپیک دیگر یک انتظار معمولی نیست، البته شاید برای جناب وزیر ۵۰ سال چندان زیاد نباشد و شاید جناب نبی آنقدر از این وعدههای ۱۰ روزه داده باشد که دیگر برایش عادی شده باشد. راستی زحمت بکشید برای یک بار هم که شده برای المپیکیشدن امیدها برنامهریزی نکنید، کسی چه میداند شاید المپیکی شدند، هر چند آن وقت حتماً شاهد جنگ بر سر تقسیم غنایم المپیکیشدن فوتبال خواهیم بود. شاید هم بد نباشد که فوتبال اصلاً المپیکی نشود. اصلاً بگذارید با همین کشتی، تکواندو و تیراندازی خوش باشیم، فوتبال را به المپیک چه کار؟