جوان آنلاین: تازهعروس وقتی به دیر آمدنهای شبانه شوهرش مظنون شد، وی را تعقیب کرد و متوجه شد مهندس جوان از سارقان حرفهای خودروست که پلیس را از ماجرا باخبر کرد.
چند روز قبل زنی به مأموران پلیس گزارش داد شوهرش از سارقان حرفهای خودروست. او گفت: چندی قبل با شوهرم امیر آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. امیر در رشته برق صنعتی مهندس بود و وضع مالی خیلی خوبی هم داشت، اما در رشته تحصیلیاش موفق به پیدا کردن کار نشد و آنگونه که خودش میگفت در یک نمایشگاه خودرو کار میکرد. بعد از ازدواج ما همه چیز خیلی خوب پیش میرفت و از اینکه شوهر مهندسم پول خوبی درمیآورد، خوشحال بودم. امیر هر بار با یک خودرو به خانه میآمد. اوایل میگفت که خودرو را خریده، اما بعداً حرفش را عوض کرد و گفت که خودرو امانت نمایشگاه است. مدتی که گذشت شبها دیر به خانه میآمد. اوایل با این موضوع کنار میآمدم، اما وقتی دیر آمدنهایش زیاد شد، کمکم به او اعتراض کردم. امیر میگفت شبها مجبور است تا دیروقت در نمایشگاه بماند و کار کند.
این موضوع برایم پذیرفتنی نبود که نمایشگاه خودرو تا نیمههایشب باز باشد. او حاضر نبود آدرس نمایشگاهش را بدهد برای همین احتمال دادم کاسهای زیر نیمکاسهاش باشد. زن جوان ادامه داد: چند شب قبل امیر را سایه به سایه تعقیب کردم که متوجه موضوعی شدم. او نیمههای شب در خیابانهای شمال تهران پرسه میزند و در فرصت مناسب خودروهای مورد نظرش را سرقت میکند. من چند شب به همین شیوه دنبالش رفتم و توانستم از صحنههای سرقت او فیلم و عکس هم بگیرم.
شناسایی سارق حرفهای
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار پلیس گذاشت، مأموران در این باره تحقیق کردند. بررسی سوابق امیر نشان داد او از مجرمان حرفهای سرقت خودروست که قبلاً هم چند سال به اتهام سرقت بازداشت شده بود. در شاخه دیگری از بررسیها، مأموران پلیس امیر را سوار بر یک خودروی سرقتی و در حالی که قصد ورود به خانهاش را داشت دستگیر کردند. متهم در بازجوییها به سرقتهای سریالی خودرو اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
همسرت اعلام کرده که مهندس هستی.
بله، مهندسی برق دارم، اما به دنبال رشته تحصیلیام نرفتم. از عنوان مهندسی برای خواستگاری استفاده کردم. خیلی از دخترها وقتی خواستگار مهندس داشته باشند حاضرند به او جواب مثبت بدهند.
درباره شیوه سرقتت توضیح بده.
من به دنبال خودروهایی میروم که زمان زیادی از پارک آنها گذشته باشد. خودروهایی که صاحبش آن را مقابل خانهاش پارک کرده و مدتهاست حال و حوصله جابهجاییاش را هم نداشته است.
خیلی از مالکان خودروها اینطور هستند و اگر خودرویشان هم سرقت شود تا مدتها نمیفهمند. من هم به دنبال این سوژهها میرفتم.
چه مدل خودروهایی سرقت میکردی؟
بیشتر به دنبال خودروهای مدل بالا بودم، اما اگر خودروی لوکس به پستم نمیخورد هر خودروی دیگری بود سرقت میکردم.
چطور در خودرو را باز میکردی؟
برای من کاری ندارد. با یک تکه سیم بازش میکردم.
چطور میفروختی؟
بیشتر به شیوه سند نمره میفروختم. اول به سراغ سایتهای فروش خودرو میرفتم و خودروی تصادفی مدل همان خودرویی را که سرقت کرده بودم، پیدا میکردم و میخریدم. دوستانم در کار سند نمره تجربه خوبی دارند. باقی کارها را آنجا ردیف میکردند. یک طرف خودروی تصادفی بود و یک طرف خودروی سرقتی که موتور ماشین تصادفی روی ماشین سرقت شده، سوار میشد و آن را اینگونه میفروختم.
همه خودروهای سرقتی را سندنمره میکردی؟
نه، خیلی وقتها هم پیش میآمد که قطعاتش را خرد میکردم و میفروختم. از این کار هم ۶۰ تا ۱۰۰ میلیون تومانی به جیب میزدم. اگر هم سند نمره را میفروختم باید ۳۰ میلیون تومان دستمزد همدستان سندنمرهکارم را میدادم و بقیه پول فروش مال خودم بود.
این شیوه را از کجا یاد گرفتی؟
از زندان. در زندان با باندی آشنا شدم که به من این پیشنهاد را دادند. دیدم که پول بیشتری به جیب میزنم که پیشنهادشان را قبول کردم و زمانی که آزاد شدم شروع به سرقت به این شیوه کردم که زنم مرا لو داد و دستگیر شدم.