جوان آنلاین: جنایت رژیم صهیونیستی علیه خبرنگاران و عکاسان هر روز ابعاد گستردهتری پیدا میکند. خبر شهادت فاطمه حسونه، عکاس خبری فلسطینی و شخصیت اصلی مستند «مستند روحت را در دستت بگیر و راه برو»، تنها یک روز پس از اعلام انتخاب این اثر در جشنواره کن، موجی از اندوه و افسوس را به همراه داشته است.
فاطمه حسونه به همراه ۹ تن از اعضای خانوادهاش در محله طوفه غزه به شهادت رسید. او که با دوربینش تاریخ زخمهای فلسطین را ثبت میکرد، آخرین تصویرش را با خون خود نقش زد. او در غزه فعالیت میکرد و به عنوان یک روزنامهنگار و عکاس، نقش مهمی در روایت مصائب و رنجهای مردم فلسطین، بهویژه در جریان درگیریهای غزه، داشت. او با استفاده از دوربین و قلم خود، به مستندسازی وقایع و انتقال داستانهای انسانی از مناطق جنگزده میپرداخت.
تقارنی دردناک
فاطمه حسونه شخصیت اصلی «مستند روحت را در دستت بگیر و راه برو» بود و حالا تقارن زمانی شهادت این عکاس یک روز پس از انتخاب فیلمش در جشنواره کن، در بسیاری از تحلیلها به عنوان نشانهای دردناک از تضاد میان جهان هنر و واقعیت بیرحم جنگ شناخته شدهاست. کارگردان مستند درباره شهادت حسونه اینگونه میگوید: «اکنون کل خانوادهاش شهید شدهاند. هنوز نمیدانم پدر و مادرش زندهاند یا نه، اما مطمئناً فاطمه، خواهر و برادرانش جان باختهاند. یکی از خواهرهایش باردار بود. دو روز پیش در تماس تصویری، شکمش را به من نشان داد. این واقعاً وحشتناک و دلخراش است. خود فاطمه هم چند ماه پیش نامزد کردهبود. ارتش اسرائیل گفتهبود که در خانهاش یک افسر حماس حضور داشته، که کاملاً دروغ است. من خانوادهاش را میشناسم. مزخرف است. این فقط فاجعهبار است.»
این عکاس چهار ماه پیش نامزد کردهبود و تمام این اتفاقات باعثشده تا شهادتش جنبهای دراماتیک پیدا کند. خودش در آخرین پستی که پیش از شهادتش منتشر شده، چنین نوشتهاست: «اگر قرار است بمیرم، میخواهم مرگی باشد که طنینانداز شود؛ نه در یک خبر کوتاه و فوری، بلکه میخواهم اثری از خود بگذارم که تا ابد باقی بماند، تصاویری جاودانه که زمان نتواند دفنشان کند.»
حالا دعا و آرزوی عکاس فلسطینی رنگ واقعیت گرفته است. رسانهها و کاربران در شبکههای اجتماعی به شکلی گسترده به این شهادت واکنش نشان دادند و هنر و شجاعت فاطمه حسونه را ستایش کردند. در این چند روز او به سوژه اصلی رسانههای عربی تبدیل شدهاست. شهادت او بار دیگر چشمها را به سوی جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه چرخانده تا بار دیگر به مردم جهان یادآوری کند، در این باریکه چه جنایتهایی در حال رخ دادن است.
شهادت چشمان غزه
او که در زمان حیات، با هر شاتر دوربینش، سندی امضا میکرد علیه سکوت جهان کر و لال، اینبار با شهادت، این جنایتها را فریاد میزند. عکسهای فاطمه حسونه سوگنامههای مصور بودند؛ کودکی که اسباببازیاش را از میان آوارها بیرون میکشید، مادری که نان پختن روی آتش بمبفشانها را آموزش میداد، نامههای عاشقانهای که هرگز به دست نامزدش نرسید.
شهادت او به خاطر فعالیتهای هنری و خبری از جنبههای مختلفی در رسانههای بینالمللی و شبکههای اجتماعی بازتاب داشتهاست و باعث شده رسانهها با حساسیت بیشتری جنایات صهیونیستها را رصد کنند. رسانههای مهم عربی مانند الجزیره، المیادین، القدس العربی و العربی الجدید به شهادت این عکاس فلسطینی واکنش نشان دادند و گزارشهایی از زندگی و شهادت فاطمه حسونه منتشر کردند. در این گزارشها از حسونه با عنوان شهادت یک راوی تصویری یاد شده است. این رسانهها عنوان «چشمان غزه» را به فاطمه حسونه دادند که با دوربینش روایتگر رنجها، مقاومت، و زندگی روزمره مردم غزه بود.
این رسانهها شهادت عکاس فلسطینی را مترادف با هدف قرار گرفتن حقیقت دانستند و نوشتند: رسانهها شهادت او را نه فقط از دست رفتن یک انسان، بلکه «خاموش شدن یک صدای حقیقتگو» دانستند که میکوشید در برابر ماشین رسانهای قدرتهای بزرگ، صدای مردمش را ثبت کند. همچنین انجمن پخش سینمای مستقل فرانسه، که مسئولیت برگزاری بخش «ACID» را برعهده دارد، در بیانیهای ضمن ابراز «وحشت» از خبر درگذشت حسونه نوشت: «لبخندش بهاندازه استقامتش جادویی بود: شهادت دادن، عکاسی از غزه، توزیع غذا در میان بمباران، اندوه و گرسنگی. داستانش ما را تحت تأثیر قرار داد و از هر نشانهای که نشان میداد زنده است، خوشحال میشدیم؛ نگرانش بودیم. دیروز با وحشت مطلع شدیم که موشک اسرائیلی ساختمان محل سکونتش را هدف قرار داده و فاطمه و خانوادهاش جان باختهاند. ما فیلمی را تماشا و انتخاب کردیم که در آن نیروی زندگی این زن جوان چیزی کمتر از یک معجزه نبود، اما اکنون فیلمی متفاوت را ارائه خواهیم داد».
زخمی عمیق بر پیکره هنر
همچنین کاربران عربزبان در شبکههای اجتماعی مثل توییتر، اینستاگرام و فیسبوک، با هشتگهایی مثل فاطمه_حسونه و عینا_غزه یاد او را گرامی داشتند. لحن نوشتهها معمولاً آمیختهای از اندوه، افتخار و خشم بود. بسیاری از کاربران نوشتند که با دیدن تصاویر فاطمه و خانه ویرانشدهاش، بیاختیار گریستند. او برای بسیاری از آنان به «خواهر» یا «دوست ناشناخته» تبدیل شده بود.
کاربران زیادی به نامزدی اخیر فاطمه اشاره کردند و نوشتند که او «با لباس عروس به شهادت رسید» و برخی دیگر به بازنشر عکسها و نوشتههای شخصی او پرداختند. معروفترین نقل قولی که از او به اشتراک گذاشته شده، جمله معروفش با این مضمون است: «من فاطمه هستم... مینویسم، عکس میگیرم، تا کسی بماند که بگوید اینجا چه گذشت.» این جمله، به صورت گسترده به عنوان پیام مقاومت دست به دست شدهاست. کاربران دیگری نیز فراخوانهایی برای ادامه راه حسونه منتشر کردند و نوشتند که «دوربین فاطمه روی زمین نمیماند» و از خبرنگاران و عکاسان دیگر دعوت کردند که صدای مردم غزه بمانند.
کاربران فارسی زبان نیز به شهادت مظلومانه این عکاس فلسطینی واکنش نشان دادند. یکی از کاربران با اشاره به فاصله اندک میان نامزدی و شهادت فاطمه حسونه نوشت: «چهار ماه از نامزدیاش گذشته بود. او رؤیاهایش را با دوربینش میساخت، اما جنگ، رؤیاهایش را نابود کرد.» کاربر دیگری او را نماد مقاومت دانست و اینگونه نوشت: «فاطمه حسونه، نماد مقاومت فرهنگی بود. شهادتش، زخم عمیقی بر پیکره هنر و حقیقت است.»
یکی از کاربران با اشاره به نقش مهم او در جریان آگاهسازی جهان از وضعیت وخیم نوشت: «او فقط یک عکاس نبود؛ او صدای بیصدایان بود. شهادتش، خاموشی یک چراغ در تاریکی غزه است.» و کاربر دیگری این جمله حزنانگیز را نوشت: «فاطمه، با دوربینش حقیقت را ثبت میکرد. اکنون، حقیقت با خون او نوشته شده است.»
با جملاتی مثل «فاطمه حسونه، عکاسی که درد مردم غزه را ثبت میکرد، اکنون خود به یکی از داستانهای دردناک این سرزمین تبدیل شد.»