امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه طی روزهای اخیر تلاش میکند نام خود را به عنوان بازیگری فعال و بلکه بیشفعال در منطقه غرب آسیا و نظام بینالملل ثبت کند! این تلاش ماکرون برگرفته از مداخلهگرایی سنتی و مستمر پاریس در منطقه و حساسیت ویژه این کشور بر حوزه شامات (سوریه و لبنان) است. فراتر از آن، اصل ادعای رئیسجمهور فرانسه مبنی بر میانجیگری وی در جنگ غزه، به دلیل حمایت مطلق اطلاعاتی، نظامی و میدانی از تلآویو، مخدوش است.
اخیراً ماکرون در تماس تلفنی خود با نتانیاهو، که با هدف دلجویی از نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس بابت انتقاد وی از تلآویو صورت گرفت، مدعی شد زمان آتشبس در غزه و لبنان فرا رسیده است. در مقابل، نتانیاهو خواستار حمایت فرانسه و نه انتقاد پاریس از روند کنونی جنگ غزه شد! به گفته کاخ الیزه، محوریت گفتوگوی طرفین، تأکید پاریس بر حمایت مطلق از تلآویو بود. موضعگیری قبلی رئیسجمهور فرانسه در حمایت از تحریم تسلیحاتی رژیم اشغالگر قدس، خشم نخستوزیر رژیم صهیونیستی را برانگیخته بود. تا جایی که نتانیاهو در پاسخ چنین موضعی را از جانب فرانسه شرمآور توصیف کرد.
اما اصل ماجرا چیست؟ واقعیت امر این است که سیاست خارجی و منطقهای فرانسه در غرب آسیا، تابعی از راهبردها و ثوابتی است که محصول آن، تقویت جایگاه تلآویو و واشینگتن است. به عبارتی بهتر، پاریس حتی تاکتیکهای خود را در زمان ثبات یا جنگ در منطقه، به گونهای تعریف یا ترسیم نمیکند که در مغایرت با اهداف کلان، میانمدت و حتی کوتاهمدت صهیونیستها باشد. بیدلیل نیست که برخی تحلیلگران حوزه اروپا، از پاریس به عنوان یکی از اصلیترین کارگزاران و حتی مهرههای رژیم صهیونیستی در نظام بینالملل یاد میکنند. با این حال، مانور رسانهای و تبلیغاتی اخیر رئیسجمهور فرانسه، بیهدف نبوده است: پاریس درصدد است با القای نوعی غیریتسازی حداقلی و ظاهری میان خود و صهیونیستها، نقش سیاسی خود را در معادلات جاری در غرب آسیا تقویت کند. به عبارت بهتر، مخاطبان بازی تاکتیکی - تبلیغاتی اخیر فرانسویها، صهیونیستها نبودهاند. نتانیاهو خود نیز نسبت به این واقعیت محض (بازی فرانسویها در زمین رژیم صهیونیستی) آگاه است.
ماکرون در قبال جنگ اوکراین نیز بارها تلاش کرد خود را به عنوان بازیگری راهبردساز و مستقل نشان دهد، اما در این مسیر با شکست مواجه شد. این قاعده در خصوص جنگ غزه نیز صادق است؛ جایی که رئیسجمهور فرانسه درصدد است به جای یک بازیگر بحرانساز و یکی از مهرههای اروپایی بازی خونین تلآویو، خود را به مثابه یک بازیگر میانجی و واسطهگر در این عرصه تعریف کند. قطعاً این بار نیز ماکرون در ترسیم تاکتیکهای القایی و غیرواقعی خود در نظام بینالملل مرتکب خطا شده است!