یکی از دستاوردهای انقلاب، عزتآفرینی بود. تا قبل از انقلاب اسلامی، هر کشوری که به خاک ایران حمله میکرد، پیروز میدان میشد.
رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «در همه جنگهایی که ایران در این ۲۰۰سال اخیر با کشوری داشته ایران شکستخورده، این جنگ هشت ساله اولین جنگی و تنها جنگی است که ایران طرف را شکست داده و شکست نخورده، یک وجب از خاک کشور به دست بیگانه نیفتاده، این اولین جنگ است»، به همین منظور گذری بر نبردهای دو قرن اخیر خواهیم داشت:
جنگ ایران و روس: روسیه از سال۱۸۰۴ در یک دوره ۲۵ساله دو مرتبه به ایران حمله کرد. در یکی از این نبردها معروف به نبرد اصلاندوز ارتش روس با ۲ هزارو ۲۰۶۰ سرباز به ارتش ایران، به فرماندهی عباس میرزا با ۳۰هزار سرباز حمله کرد. در نهایت ارتش روس هزارو ۲۰۰ نفر از سربازان ایرانی را کشت و ۵۳۷ نفر را اسیر کرد. این در حالی بود که شمار سربازان کشته و مجروح روسی تنها ۱۲۷ نفر بود.
رهبر معظم انقلاب به این نبرد اشاره میکنند و میفرمایند: «آن روز، این ملت از آن امتحان سربلند بیرون نیامد... مردم، مردم خوبی بودند. لازم بود کسی آن مردم را در وسط میدان نگه دارد، ایمان به حرکت خود داشته باشد، فداکاری کند و از منافع و لذت خود بگذرد. در آن روز، اینگونه افراد نبودند... نتیجه آن شد که بعد از شکست در حادثه جنگ ایران و روس- در زمان قاجار- و بستهشدن عهدنامه ترکمانچای، تا دورانی طولانی، ملت ایران که هیچ، حتی شخصیتهای ایران احساس ضعف و خودباختگی میکردند... همین ملت، در این جنگی که در زمان شما و ما اتفاق افتاد، چشم همه دنیا را به خودش متوجه کرد، ایران را سربلند کرد و قدرت اسلام را نشان داد.»
جنگ ایران و بریتانیا: سال ۱۸۱۳ تا ۱۹۱۵ میلادی، کشور ایران چند بار مورد تهاجم بریتانیا قرار گرفت که نهایتاً با عقد معاهده پاریس و جداشدن افغانستان از ایران صلح برقرار شد. این در حالی بود که حدود ۷۰ سال بعد صدام به خرمشهر حمله کرد و آن را به اشغال درآورد. با آنکه چیزی از انقلاب ملت ایران نگذشته بود و هنوز قدرت نظامی ایران به ثبات نرسیده بود، اما با عنایت الهی و رهنمودهای امام خمینی، رزمندگان اسلام وقایعی را آفریدند که جهان را متحیر کرد. به عنوان نمونه پل خیبر به عنوان طولانیترین پل شناور در تاریخ نظامی جهان در عملیات خیبر از سوی رزمندگان ایرانی ساخته شد. خبرگزاری یونایتدپرس این خبر را چنین منعکس کرد: «نیروهای ایران با گذشتن از موانع ضمن تصرف بیش از ۱۰روستا، رودخانههای دجله و فرات و در چندین نقطه بزرگراه استراتژیک بصره- بغداد که پایتخت عراق را به خلیجفارس متصل میسازد قطع کردهاند.» در همین گزاره به وضوح میتوان تفاوت ایران در زمان انقلاب اسلامی را با قبل از آن دریافت.
اشغال ایران از سوی متفقین: با آنکه ایران در جنگ جهانی دوم اعلام بیطرفی کرده بود، اما شوروی و انگلستان فعالیت خصمانه مأموران و کارمندان آلمانی مقیم ایران را بهانه قرار دادند و به ایران حمله کردند دولت ایران بلافاصله به ارتش خود دستور ترک مقاومت داد، پالایشگاه آبادان در سحرگاه سوم شهریور۱۳۲۰ از سوی یک تیپ پیاده که با کشتیهای جنگی از بصره حرکت کرده بودند، تصرف شد. اکثر قوای ایران در این منطقه غافلگیر شدند و به وسیله کامیونها از مهلکه گریختند. این نتیجه آن همه هزینه و مانوری بود که رضاخان روی ارتش میداد، اما در موقع حساس از کشور دفاع نکردند.
دفاع مقدس: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به بهانه مردود دانستن توافق الجزایر و در واقع به دلیل تصور رژیم بعث از ضعف دولت ایران در شرایط ابتدایی انقلاب اسلامی روی داد. دو نگرش تحلیلی راجع به جنگ تحمیلی وجود داشت. نگرش اول، نگرش غربی بود. تحلیل امریکا و همپیمانانش این بود که با راهاندازی جنگ، نیروی نظامی ایران به تحلیل خواهد رفت و ملت انقلابی ایران نیز به ستوه خواهند آمد و سپس آنها میتوانند هرچه بخواهند عملیاتی کنند، اما نگرش تحلیلی دیگر نگرش مقاومت و استقامت بود که با تکیه بر ایمان به خدا، وجود نعمت امام خمینی و اراده ملت ایران سرافرازی را به ارمغان آورد. نگرش دوم جنگ تحمیلی را مقدمهای برای استحکام پایههای انقلاب ایران در نظام بینالملل کرد. نهایتاً در اردیبهشت۱۳۶۹ صدام چندین مرتبه نامههای محرمانهای را برای ایران ارسال کرد و خواستار مذاکره برای دستیابی به صلح پایدار شد. این نامه از سوی رئیسجمهور ایران بیپاسخ نماند و مقامات ایران ضمن تأکید مجدد بر اینکه در چارچوب قطعنامه۵۹۸ به صلح پایدار میاندیشند، با اظهار تأسف عمیق از تحمیل هشت سال جنگ بر دو کشور ایران و عراق هرگونه اقدام از جمله ملاقات و مذاکره را منوط به حفظ اعتبار قطعنامه مذکور دانستند. ایران پیشنهاد صدام حسین برای تعیین مرز آبی در اروندرود را مخالف با مفاد قرارداد الجزایر دانست، نهایتاً صدام از موضع پیشین درباره اروند عقبنشینی کرد، سرانجام در ۲۳مرداد همان سال با ارسال نامهای خواستار حلوفصل مناقشه بر اساس قرارداد الجزایر و متعاقب آن تبادل اسرا و عقبنشینی نیروهای عراقی آغاز شد.