عدالت کلیدواژهای است که بار دیگر رهبری معظم انقلاب روی آن انگشت گذاشتند و این بار به طور واضحتری خواستار پیوست عدالت برای تصویب و تدوین هر قانون و تصمیمی در کشور شدند. از ابتدای انقلاب بخشی از مسئولان نظام روی تأکید بر مسئله عدالت حساسیتهای گاه و بیگاهی نشان میدادند و حتی پافشاری زیاد بر موضوع عدالت را با برچسبهای سوسیالیستی و کمونیستی محدود و کنترل میکردند، درحالی که موضوع عدالت اسلامی ربطی به گرایشهایی از نوع ایسمهای ساختگی در اندیشههای مادی ندارد و ریشه در مکتب اصیل اسلام دارد و تحت مفهوم اساسی توحید قرار میگیرد و از آنجایی که جمهوری اسلامی مبتنی بر توحید و کلمه لاالهالاالله بنیان نهاده شده نمیتواند نسبت به موضوع عدالت بیاعتنا یا کم اعتنا باشد و آن را به عنوان یک اولویت فرعی مدنظر قرار دهد. در واقع فرمایشات رهبری معظم انقلاب و تأکید ایشان بر موضوع عدالت بار دیگر مطالبه مهم ایشان از مسئولان نظام را نشان میدهد که با طرح موضوع هوشمندانه پیوست عدالت خواستار توجه اولویتدار و ویژه مسئولان به این مسئله شدهاند.
دولت شهید رئیسی در طول حیات کوتاه سهساله خود موضوع عدالت را به ویژه در بحث فرهنگی مورد توجه قرار داده بود و رهبری نیز به درستی در این مقطع مطالبه جدی برای ادامه رویکرد عدالتمحور دولت شهید رئیسی داشتند. بسترسازی و توسعه تئاتر، سینما و موسیقی و دیگر حوزههای فرهنگی و هنری به کل استانهای کشور رویکردی بود که دولت سیزدهم بهطور جدی پیگیر آن بود و این مهم نه با شعار بلکه در عمل با حضور شخص رئیسجمهور در سفرهای استانی و همراه کردن وزرا خود را نشان داد. از آنجا که عدالت و ولایت از یک منبع و آبشخور یعنی کلمه توحید بهره میبرند ولی فقیه زمان از یک جایگاه ولایی برای تقویت عدالت در جامعه فراخوان دادهاند. باید دید دولت مسعود پزشکیان که به نوعی با طرح موضوع قومیتها مدعی بحث عدالت در جامعه نیز هست چه اندازه در عمل و نه صرفاً در شعار استحکامبخش و تقویتکننده این موضوع در جامعه به لحاظ توسعه امکانات و فرصتها خواهد بود. هرچند فرآیند تقویت عدالت در جامعه موضوعی نیست که صرفاً به بحث قومیتها خلاصه شود و ابعاد و زوایای مختلف و متنوع زیادی را دربرمی گیرد. یادمان باشد عدالت فرهنگی در این باره از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ایران برای همه ایرانیان میتواند یک شعار زیبای انتخاباتی باشد، اما در عمل شاهد بودیم که دولت شهید رئیسی تمام سعی خود را بر بهرهمندی همه شهروندان ایرانی در اقصینقاط کشور از همه فرصتها و امکانات متمرکز نمود و نتیجه این تمرکز به طور حتم در سالهای آینده بیشتر خود را نشان خواهد داد.
امام خامنهای دیروز عنوان کردند: «عدالت در کلمات همه ما تکرار میشود. بنده نمیخواهم راجع به لزوم عدالت بحث کنم. این جزو بینات نظام و بینات نظام اسلامی و بینات انقلاب است. بحث سر این نیست، بحث سر این است که عدالت چهجوری تأمین کنیم، راهکار چیست؟ مرتب هم دارد قانون و قاعده و مقررات و برنامه و امثال اینها تصویب میشود، گفته میشود، اجرا میشود، اینها با عدالت چه نسبتی دارند؟ من چند سال قبل از این پیوست عدالت را مطرح کردم، گفتم شما هر قانونی، هر تصمیمی میخواهید بگیرید تصمیم مهم، قانون مهم یک پیوست عدالت برایش تهیه کنید مرحوم آقای رئیسی یک مقداری هم در این قضیه پیش رفت ایشان کارهایی هم کردند نیمهکاره ماند میخواهم این توصیه را به شما بکنم. پیوست عدالت لازم دارد، پیوست عدالت یک ترتیب اداری یک فرم تشریفاتی نیست یک امر واقعی است. مسئله عدالت مسئلهای است که با زبان و با خواهش و با درخواست و با تکرار و با تهدید و اینها عملی نمیشود. عدالت اجرا میخواهد، انگیزه میخواهد، ورود در میدان میخواهد.»
هرچند رهبری معظم انقلاب پیش از این نیز بارها در اهمیت موضوع عدالت سخن گفته بودند، اما بیانات دیروز ایشان در این باره را که مصادف با آغاز به کار دولت چهاردهم است باید یک فراخوان و مطالبه جدی برای تحقق این موضوع دانست. موضوعی که به طور حتم در برداشتن گام دوم انقلاب اسلامی یک ضرورت انکارناپذیر است. پیش از این برخی با طرح دوگانههایی، چون عدالت یا ولایت کوشیده بودند در اقدامی مشکوک و بیمورد تقابل این دو موضوع را القا کنند. درحالی که اساساً عدالت و ولایت دو موضوع جدا از هم نیستند و در متن و بطن یکدیگر تنیده شده و یکی هستند.