کد خبر: 1223213
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
زن و مرد خیانتکار در قهوه‌خانه به دام افتادند
زن جوانی که با همدستی مرد مورد علاقه‌اش سال قبل شوهرش را به قتل رسانده‌بود، هنگام کشیدن قلیان در قهوه‌خانه‌ای با قاتل به دام افتاد
غلامرضا مسکنی
جوان آنلاین: زن جوانی که با همدستی مرد مورد علاقه‌اش سال قبل شوهرش را به قتل رسانده‌بود، هنگام کشیدن قلیان در قهوه‌خانه‌ای با قاتل به دام افتاد. 
اواخر پاییز سال قبل مردی میانسال در تهران به اداره پلیس رفت و گم‌شدن پسر ۳۵ ساله‌اش را به نام فریبرز اعلام کرد. 
وی در توضیح ماجرا گفت: «پسرم متأهل است و همراه زن و فرزند خردسالش در یکی از خیابان‌های شرقی تهران زندگی می‌کند. ما بیشتر به صورت تلفنی با هم ارتباط داشتیم و هر چند ماه یک‌بار هم او پیش من می‌آمد و چند ساعتی با هم بودیم. اوایل مهرماه با پسرم تماس گرفتم، اما تلفنش را جواب نداد و به همین دلیل به خانه‌اش رفتم و عروسم مدعی شد فریبرز مدتی قبل برای کار به کشور ترکیه رفته‌است. به حرف‌های عروسم اعتماد کردم و به خانه برگشتم و هر روز در انتظار تلفن پسرم بودم تا از حالش با‌خبر شوم تا اینکه چند روز قبل مردی با لهجه‌ای شهرستانی با من تماس گرفت و گفت از طرف پسرم تماس می‌گیرد. مرد غریبه گفت مرز‌نشین است و پسرم را به صورت غیر‌قانونی به کشور ترکیه منتقل کرده‌است و پسرم از او خواسته با من تماس بگیرد و به من بگوید نگرانش نباشم و حالش خوب است. پس از تلفن مرد ناشناس نگران پسرم شدم و از طرفی هم همسرش به من گفته‌بود چند ماه قبل پسرم به ترکیه رفته و الان احتمال می‌دهم اتفاقی برای پسرم رخ داده‌است و عروسم واقعیت را به من نمی‌گوید.» 
 
 سفر به ترکیه 
با شکایت مرد میانسال، پرونده به دستور قاضی حسین گودرزی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. 
مأموران در نخستین گام از همسر فریبرز به نام مهناز تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: «شوهرم با خانواده‌اش ارتباط نداشت و هر چند ماه یک‌بار با پدرش تماس می‌گرفت. مدتی بود مشکل مالی پیدا کرده‌بود و اواخر تابستان برای کار به ترکیه رفت. چند روزی با من ارتباط تلفنی داشت، اما بعد تلفن همراهش خاموش شد و دیگر از او خبری ندارم.»
با ادعای زن جوان، مأموران دست به تحقیقات میدانی زدند، اما هیچ مدرکی برای خروج مرد گمشده از ایران به دست نیاوردند. 
 
 ارتباط پنهانی 
از سوی دیگر مأموران در تحقیقات فنی دریافتند مرد گمشده برای آخرین‌بار وارد خانه‌اش شده، اما پس از آن از خانه‌اش بیرون نیامده‌است، بنابراین این فرضیه برای مأموران قوت گرفت به احتمال زیاد فریبرز در خانه‌اش به قتل رسیده و همسرش هم با طرح ادعای دروغین، قصد فریب مأموران را دارد. 
با به دست آمدن این اطلاعات مأموران همسر وی را به صورت نامحسوس تحت‌نظر گرفتند و متوجه شدند مهناز با مرد جوانی به نام بهنام ارتباط پنهانی دارد. بررسی‌ها نشان داد بهنام از دوستان صمیمی فریبرز است و از چند سال قبل با فریبرز رفت و آمد داشته‌است. همچنین مشخص شد آخرین فردی که قبل از حادثه به خانه فریبرز رفته، بهنام بوده‌است و پس از حادثه هم آن‌ها هر چند روز یک با در قهوه‌خانه‌ای در یکی از خیابان‌های شرقی تهران با هم ملاقات دارند. 
 
 بازداشت عاملان قتل در قهوه‌خانه 
 دلایل و مدارک حکایت از آن داشت بهنام و مهناز در جریان سرنوشت فریبرز هستند و به همین دلیل صبح روز شنبه هجدهم فروردین ماه، مأموران به دستور بازپرس جنایی مهناز و بهنام را در قهوه‌خانه‌ای هنگام کشیدن قلیان بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. 
دو متهم ابتدا منکر جرم خود شدند، اما در نهایت صبح دیروز به قتل اعتراف کردند. 
بهنام به مأموران گفت: «من با فریبرز دوست بودم و به خانه‌اش رفت و آمد داشتم. او به من اعتماد داشت، اما من نمک خوردم و نمکدان شکستم. مدتی قبل از حادثه متوجه شدم فریبرز با همسرش اختلاف دارد. آن‌ها همیشه با هم مشاجره لفظی و درگیری داشتند و همین موضوع باعث شد من به همسر او نزدیک شوم و با هم ارتباط پنهانی برقرار کنیم. مدتی گذشت و ما به هم علاقه پیدا کردیم و تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم، اما فریبرز مانع رسیدن ما به هم بود و به همین دلیل دو نفری نقشه قتل او را طراحی و اجرا کردیم.»
 
 مهمانی مرگبار 
نقشه‌های زیادی برای قتل فریبرز داشتیم، اما در نهایت قرار شد من او را در خانه‌اش به قتل برسانم. شب حادثه به عنوان میهمان به خانه‌اش رفتم و او هم مثل همیشه از من پذیرایی کرد، اما خبر نداشت من با همدستی همسرش قصد قتل او را داریم. در فرصت مناسب با میله آهنی که از قبل آماده کرده‌بودیم، چند ضربه به سرش زدم تا اینکه فوت کرد. پس از قتل جسد او را پتوپیچ کردیم و به جاده کن سولقان بردیم و در آنجا جسد را آتش زدیم.»
مهناز هم در بازجویی‌ها گفت: «من و شوهرم با هم اختلاف داشتیم و همین موضوع باعث شد با بهنام دوست شوم و نقشه قتل شوهرم را طراحی و اجرا کنیم. پس از قتل، پدرش خیلی تلاش می‌کرد از سرنوشت پسرش با خبر شود و برای اینکه او را فریب دهیم بهنام با او تماس گرفت و خودش را مرزنشین معرفی کرد و مدعی شد فریبرز را به صورت غیر‌قانونی به ترکیه منتقل کرده‌است، اما پدر شوهرم مشکوک شد و در نهایت هم دست ما رو شد.»
با اعتراف متهمان، مأموران در بررسی پرونده اجساد کشف‌شده دریافتند جسد سوخته‌شده فریبرز اواخر تابستان سال قبل به صورت ناشناس کشف و به پزشکی قانونی منتقل شده‌است. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
برچسب ها: خیانت ، جنایت ، قتل
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار