کد خبر: 1220550
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۰
نگاهی به نامزدهای انتخابات ۲۰۲۴؛
هرچه به موعد انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا نزدیک‌تر می‌شویم به نظر می‌رسد که دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه نهایتاً رقابت دوباره‌ای را بین جو بایدن و دونالد ترامپ کلید خواهند زد. اما در این بین بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران و ناظران با مطرح شدن دوباره این دو چهره (بایدن و ترامپ)، موضوع افول و حتی ابتذال سیاست‌ورزی در آمریکا را مطرح می‌کنند و معتقدند ایالات متحده در یک وضعیت بی‌سابقه‌ای از سقوط سیاست ورزی قرار گرفته است.

جوان آنلاین: هرچه به موعد انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا نزدیک‌تر می‌شویم به نظر می‌رسد که دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه نهایتاً رقابت دوباره‌ای را بین جو بایدن و دونالد ترامپ کلید خواهند زد. اما در این بین بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران و ناظران با مطرح شدن دوباره این دو چهره (بایدن و ترامپ)، موضوع افول و حتی ابتذال سیاست‌ورزی در آمریکا را مطرح می‌کنند و معتقدند ایالات متحده در یک وضعیت بی‌سابقه‌ای از سقوط سیاست ورزی قرار گرفته است، کما اینکه در همین رابطه وال استریت ژورنال با انتقاد شدید از دو نامزد دموکرات و جمهوری‌خواه نوشت، «آمریکا هرگز مجبور نبوده است بین دو نامزد اینقدر پیر یکی را انتخاب کند و هرگز در دوران مدرن انتخاب بین دو نامزد تا این اندازه منفور که قبلاً سابقه کار در کاخ سفید را داشته‌اند، دیده نشده است. هرگز یک کمپین انتخاباتی در دادگاه و با مجموعه‌ای از پرونده‌های جنایی که می‌تواند یکی از نامزدها، (ترامپ) را روانه زندان کند و یا با قضاوت‌های مدنی نامطلوبی روبه‌رو شود که می‌تواند تجارت خانوادگی او را فلج کند، انجام نشده است.»

این روزنامه آمریکایی به بررسی دقیق‌تر نامزدهای کنونی دو حزب مطرح آمریکا در انتخابات ریاست‌جمهور می‌پردازد و در همین حال، اشاره‌ای به شرایط سنی و سلامت جسمانی، فیزیک، ذهنی و عقلی جو بایدن دارد که موجب شده تا در ادامه خدمت او (بایدن) و حضورش در انتخابات پیش رو شک و تردید زیادی شکل بگیرد. به نوشته وال استریت ژورنال، «در چنین شرایطی کاندیداها باید رأی دهندگانی را که بیش از هر زمان دیگری در سیاست مدرن و دوقطبی در هم شکسته شده‌اند، متقاعد کنند. این در حالی است که در سوی دیگر هم دروازه‌بانان رسانه‌های سنتی آمریکا نیز نسبت به گذشته، با مردمی که اخبار را از مجموعه روزافزون رسانه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند، نفوذ کمتری دارند. لذا کنوانسیون‌های احزاب ملی توجه کمتری را از سوی رأی‌دهندگان و شبکه‌های تلویزیونی به خود جلب کرده است و مشخص نیست که آیا روند معمول سه مناظره ریاست جمهوری قبل از انتخابات و تبادل معاونان رئیس‌جمهور وجود خواهد داشت یا خیر.»

با توجه به آنچه گفته شد، «روزنامه ایران» در گفت‌وگویی با فؤاد ایزدی، تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا به بررسی چرایی ابتذال سیاست و سیاست‌ورزی در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده پرداخته است که در ادامه می‌خوانید؛

تنور انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا در حالی هر روز داغ‌تر می‌شود که بسیاری از ناظران و کارشناسان و رسانه‌ها معتقدند با یک افول و ابتذال بی‌سابقه در سیاست و سیاست‌ورزی آمریکا مواجهیم، چراکه در یک سو، نامزدمحوری دموکرات‌ها یعنی جو بایدن پیرمردی است که ناتوانی جسمی و ذهنی‌اش عملاً از وی یک چهره فرتوت ساخته است که توانایی و قدرت درک مسائل را ندارد و در سوی دیگر دونالد ترامپی قرار دارد که به عنوان گزینه محوری جمهوری‌خواهان، خود را در قامت یک لمپن سیاسی نشان می‌دهد. با این حال بسیاری بر این باور هم هستند که جریان ابتذال سیاست و سیاست ورزی یک روند جهانی است، کما اینکه در انتخابات ریاست‌جمهوری آرژانتین هم نهایتاً شاهد روی کار آمدن فردی هستیم که بسیاری در سلامت عقل و روان او شک دارند. آیا آنچه که در آمریکا روی می‌دهد امتدادی از روند جهانی است؟

خیر، من چنین تصوری ندارم. چند نکته مهم در سؤال شما وجود داشت که هر کدام را باید جداگانه پاسخ داد. از انتخابات آرژانتین گفتید و لمپن بودن سیاسی شخصی مانند دونالد ترامپ؛ اتفاقاً این سبک از سیاست‌ورزی لمپنیستی دونالد ترامپ در زمان ریاست‌جمهوری او به عنوان یک شیوه در چند کشور معدود اجرا شد، کما اینکه در برزیل و همچنین در بریتانیا و اخیراً در آرژانتین برگزار شد و از دل آن کسانی مانند بولسونارو، بوریس جانسون و خاویر میلی به قدرت رسیدند. اما این چند کشور معدود هستند و یک روند جهانی نیست. به همین دلیل ابتذال سیاست و سیاست ورزی در آمریکا رویه‌ای است که ارتباطی به مناسبات و معادلات جهانی ندارد و اگر شاهد ابتذال سیاست و سیاست‌ورزی در کشورهایی مانند برزیل، آرژانتین و یا بریتانیا هم بوده‌ایم به دلیل کپی‌برداری از سبک لمپنی دونالد ترامپ بوده است. از طرف دیگر هنوز نمی‌توان با قاطعیت گفت که دونالد ترامپ به عنوان کاندیدای نهایی جمهوری‌خواهان انتخاب نشده است و این روند در تابستان سال آینده (شمسی) در کنوانسیون حزب جمهوری‌خواه مطرح خواهد شد چون طبق اخبارو گزارش‌های واصله، جمهوری‌خواهان فعلاً تمایلی ندارند که دونالد ترامپ گزینه قطعی آنها بشود، اما با توجه به روند کنونی این امکان وجود دارد که ترامپ را به جمهوری‌خواهان تحمیل کنند. به خصوص آنکه پرونده‌های دونالد ترامپ احتمالاً تا پیش از برگزاری انتخابات به صدور رأی علیه وی منجر نخواهد شد.
 
بایدن چطور؟

بایدن هم همین طور. چون به دلیل شرایطی که برای جو بایدن وجود دارد این احتمال می‌رود که در چند ماه آینده اصلاً جانشین دیگری برای وی انتخاب شود. از طرف دیگر و در پاسخ به سؤال قبلی‌تان باید به این نکته اشاره کرد که مشکل جو بایدن، پیری نیست. همان‌طور که به درستی اشاره کردید موضوع اصلی توانایی ذهنی و جسمی اوست. به هر حال دونالد ترامپ هم با جو بایدن فاصله سنی چندان زیادی ندارد و هر دو پیر محسوب می‌شوند. اما تفاوت در اینجاست که ترامپ توانسته است توانایی ذهنی و جسمی و فیزیکی خود را حفظ کند، در صورتی که اکنون توانایی‌های ذهنی و جسمی بایدن رو به تضعیف است. پس در مقام جمع‌بندی به سؤال اولتان، معتقدم که روند ابتذال سیاست و سیاست‌ورزی یک روند جهانی نیست و مختص آمریکاست و اگر در برخی کشورهای معدود این اتفاق روی داده به دلیل تأسی از آمریکا بوده است.
 
اما چرایی این ابتذال در سیاست‌ورزی هم محل سؤال است. واقعاً به چه دلیل آمریکا به چنین سطحی از ابتذال در سیاست ورزی رسیده است؟

دلایل متعددی وجود دارد.
 

مهم‌ترین دلیل چیست؟

بدون شک مهم‌ترین عامل دیکتاتوری، دو حزبی است که عملاً فضایی را شکل داده که در نهایت تنها دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه برای ۳۳۰ میلیون نفر آمریکایی تعیین‌تکلیف می‌کنند. کشوری که یک جمهوری چند صد ساله دارد به جایی رسیده است که نمایندگان دیگر احزابی را که می‌توانند به عنوان گزینه‌های سوم، چهارم و پنجم به انتخابات راه پیدا کنند عملاً رد صلاحیت می‌کند. در حالی که اکنون نزدیک به ۲۰ حزب فعال در آمریکا وجود دارد، اما دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه قوانین آمریکا را به نحوی نوشته‌اند که جز این دو حزب هیچ فرد دیگری توانایی به قدرت رسیدن ندارد. اساساً هیچ حزب دیگری این توان را ندارد. این دیکتاتوری دوحزبی هم به نحوی است که فردی که در رأس قرار می‌گیرد برای سایر اعضا تصمیم‌گیری می‌کند و نتیجه چنین شرایطی ابتذال و سقوط در سیاست‌ورزی آمریکاست و ۳۳۰ میلیون نفر در این کشور مجبور به انتخاب بین کاندید دو حزب هستند تا جایی که از یک سو بیش از ۳۰۰ نفر از خود اعضای دموکرات نسبت به توانایی‌های جسمی و ذهنی جو بایدن برای ادامه کار و حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ انتقاد دارند، اما کماکان وی حضور دارد و در سوی دیگر دونالد ترامپی قرار گرفته است که علاوه بر نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار جریمه، پرونده‌های متعددی از فساد سیاسی تا فساد اخلاقی دارد، اما چون این دیکتاتوری دوحزبی عملاً سیستم انتخابات در آمریکا را در اختیار گرفته است، نهایتاً کسانی مانند بایدن و ترامپ اجازه حضور دارند.
 
سؤال مهم‌تر اینجاست که چرا با وجود این سیستم دوحزبی در ادوار پیشین، رؤسای‌جمهوری وجود داشتند که قدوقواره آنها به مراتب بالاتر از جو بایدن پیر و دونالد ترامپ لمپن بود؟ چرا سال به سال و دوره به دوره و رئیس‌جمهور به رئیس‌جمهور شاهد افول و سقوط سیاست‌ورزی در آمریکا هستیم؟
دلیلش تغییر وضعیت جهان است که آن را باید در دو سطح دید؛ سطح اول موضوع تأثیر رسانه است. ببینید این‌گونه نیست که تصور کنیم رؤسای‌جمهور قبلی آمریکا هم بدون مشکل بوده‌اند. من از فساد سیاسی و اخلاقی دونالد ترامپ گفتم، اما در رؤسای‌جمهور قبلی آمریکا هم چنین فسادهایی وجود داشت. جان اف کندی به فساد گسترده مشهور بوده است.
روابط متعدد بیل کلینتون هم حواشی بسیاری برای او ایجاد کرد، اما چون در شرایط کنونی و در سال‌های اخیر شاهد رشد بی‌سابقه فضای مجازی و اطلاع‌رسانی هستیم، طبیعتاً این نوع پرونده‌ها و فسادهای سیاسی و اخلاقی یا اقتصادی افراد بیشتر رسانه‌ای می‌شود، وگرنه مهم‌تر از ترامپ؛ جان اف کندی، بیل کلینتون یا فرانکلین روزولت را داشتیم که هم پیر بود، هم مشکل جسمی داشت و روی ویلچر بود و نمی‌توانست راه برود و هم فساد اخلاقی داشت، چون روزولت در عین حالی که همسر داشت در خانه معشوقه‌اش فوت کرد. مسأله اینجاست که ما در جهان رسانه قرار داریم به همین دلیل کوچک‌ترین فساد اخلاقی، سیاسی و اقتصادی سیاستمداران بشدت زیر ذره‌بین خواهد رفت و افکار عمومی با آنها برخورد می‌کند. در سطح دوم مسأله مهم‌تری که وجود دارد این است که اساساً قدرت آمریکا در جهان چند قطبی رو به افول است.

 این افول نقش آمریکا در جهان چندقطبی، چگونه باعث ابتذال در سیاست‌ورزی این کشور شده است؟

کمرنگ شدن قدرت آمریکا در فضای کنونی روابط بین‌الملل باعث شده است سطح سیاست‌ورزی آمریکایی‌ها محدودتر از گذشته باشد، اما نکته اینجاست که این محدودیت نوعی انسداد سیاسی را به وجود آورده و این انسداد سیاسی هم موجب شده است جمهوری‌خواهان با وجود آنکه تمایلی به حضور مجدد دونالد ترامپ ندارند اما در نهایت شاید به این جمع‌بندی برسند که وی تنها فردی است که می‌تواند رأی آمریکایی‌ها را به نفع جمهوری‌خواهان جمع و بخشی از سیاست‌های این حزب را پیاده کند. در نتیجه احتمالاً به این گزینه تن بدهند. همین وضعیت برای دموکرات‌ها نیز وجود دارد، چون این حزب هم تصور دارد فعلاً کسی مانند جو بایدن نمی‌تواند سلطه دموکرات‌ها بر ساختار سیاسی آمریکا را ادامه دهد. البته اینجا دوباره تکرار می‌کنم اگر تا زمان برگزاری کنوانسیون حزب دموکرات که مانند جمهوری‌خواهان در تابستان سال آینده (۱۴۰۳) برگزار می‌شود، افت جدی، شدید و محسوس در توانایی‌های جسمی و ذهنی جو بایدن ایجاد شود، می‌توان به این سناریو هم فکر کرد که دموکرات‌ها واقعاً ناچار به جایگزینی فرد دیگری با وی باشند. لذا همان‌گونه که تکلیف دونالد ترامپ صددرصد برای جمهوری‌خواهان روشن نیست، تکلیف جو بایدن هم به صورت صددرصدی برای دموکرات‌ها روشن نیست.

با این ‌حال سؤال این است که حتی اگر گزینه‌های دیگری جای ترامپ و بایدن را در حزب‌ دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان بگیرند وضعیت بهتر از الان خواهد بود و آیا واقعاً در صحنه سیاست‌ورزی آمریکا دست ایالات‌متحده برای معرفی گزینه‌ها و کاندیداهای بهتر خالی است؟

خیر، این‌گونه نیست که تصور کنیم دست جامعه سیاسی آمریکا برای ارائه و معرفی کردن کاندیداهای بهتر خالی باشد. همان‌گونه که گفتم، بیش از۲۰ حزب فعال در آمریکا وجود دارد که هر کدام می‌توانند کاندیداهای خود را داشته باشند. از طرف دیگر چهره‌های نخبه و آکادمیک، اساتید دانشگاه و تحلیلگرانی که مشرف به حوزه سیاسی و بین‌الملل و اقتصادی باشند کم نیست، اما مسأله‌ای که وجود دارد به دلیل همان دیکتاتوری دوحزبی و ساختار ریاستی درون دو حزب (جمهوری‌خواه و دموکرات)، روند باز و گسترده‌ای برای ورود این افراد به انتخابات وجود ندارد. قطعاً درون خود جمهوری‌خواهان افرادی باسوادتر، باهوش‌تر و حتی بدون فساد اخلاقی، سیاسی و اقتصادی وجود دارند، اما مسأله اینجاست که آنها محبوبیتی مانند ترامپ برای جمع‌آوری رأی ندارند، کما اینکه در آن سوی داستان هم گزینه‌های دیگری میان دموکرات‌ها برای جایگزینی با جو بایدن وجود دارد، اما اکنون دموکرات‌ها ریسک جایگزینی فرد دیگری با جو بایدن را نمی‌پذیرند.

چرا؟

 چون دموکرات‌ها تصور می‌کنند، فعلاً در درون این حزب فرد دیگری که بتواند قدرت مقابله با دونالد ترامپ را داشته باشد، وجود ندارد. به هر حال بایدن یک‌بار در انتخابات سال ۲۰۲۰ توانسته است بر دونالد ترامپ پیروز شود. از طرف دیگر یک قانون یا رسم نانوشته در درون احزاب وجود دارد که رئیس‌جمهور که از یک حزب برای دور دوم اعلام حضور کرده است را کنار نمی‌گذارند تا فرد دیگری را معرفی کنند. از طرف دیگر هم باید گفت که به دلیل حضور و نفوذ چهره‌های نزدیک به جو بایدن در دموکرات‌ها، فعلاً فضایی برای معرفی گزینه آلترناتیو وجود ندارد، وگرنه هم در میان دموکرات‌ها و هم در میان جمهوری‌خواهان و هم در نگاه کلان‌تر جدای از دیکتاتوری دو حزبی دموکرات و جمهوری‌خواه، گزینه‌های دیگری وجود دارند که می‌توانند بهتر از بایدن و ترامپ باشند.
 
اما در نهایت اگر جو بایدن و دونالد ترامپ به‌عنوان گزینه‌های نهایی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان معرفی شوند با این افول و ابتذال در سیاست و سیاست‌ورزی شاهد کاهش مشارکت آمریکایی‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ خواهیم بود یا خیر؟ اصلاً ابتذال در سیاست و سیاست‌ورزی آمریکا می‌تواند نقشی در کاهش یا افزایش مشارکت آمریکایی‌ها داشته باشد، چون به نظر می‌رسد همین چهره لمپنیسم ترامپ یک محرک جدی در میان آمریکایی‌ها قلمداد می‌شود؟

ببینید مسأله میزان مشارکت در آمریکا همواره روندی بوده که چندان زیاد نبوده است. برای مثال در انتخابات کنگره آمریکا مشارکت ۳۵ درصدی شکل گرفت، اما دیدید که مقامات آمریکایی در مورد میزان مشارکت انتخابات ایران چه گفتند. این در حالی است که کم‌مشارکت‌ترین انتخابات ایران با میزان مشارکت ۴۱ درصدی ۶ درصد بیشتر از مشارکت آمریکایی‌ها بوده است. موضوع دیگر این است که در بیشتر نظرسنجی‌ها اگرچه دونالد ترامپ جلوتر از جو بایدن بوده است اما به نظر می‌رسد ترامپ هم دیگر با انتقادات خود به سیستم، جذابیتی در میانه جامعه آمریکایی ایجاد نمی‌کند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار