کد خبر: 1209288
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۰۱:۰۰
فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتم‌الانبیا (ص):
داعش که با حمایت دولت امریکا و برخی کشور‌های منطقه‌ای و عربی ساخته شد، از آشوب‌های سوریه و ضعف ارتش و نیرو‌های امنیتی در عراق استفاده کرد و توانست بخش‌هایی از خاک سوریه و عراق را اشغال کند. شهید سلیمانی با اقدامات خود دولت‌های عراق و سوریه را به امکان شکست داعش امیدوار کرد

سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد نیرو‌های مسلح و فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتم‌الانبیا (ص) و از افرادی است که از سال‌های دفاع مقدس با سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی همراه بوده است. رسانه KHAMENEI. IR به مناسبت ایام سالگرد تشییع حماسی شهید حاج‌قاسم سلیمانی به گفتگو با این فرمانده ارشد نظامی پرداخته است. به گفته سردار رشید، دفاع مردم‌پایه، راهبرد اصلی شهید سلیمانی برای رشد و تقویت نهضت‌های مقاومت در منطقه غرب آسیا بود.

سابقه آشنایی شما با شهید حاج‌قاسم سلیمانی به چه زمانی برمی‌گردد؟
به لحاظ سابقه آشنایی اینجانب با شهیدحاج‌قاسم سلیمانی باید عرض کنم، حاج‌قاسم یک جوان ۲۴ ساله بودند که در آغاز جنگ ایشان را در جبهه کرخه‌کور در محور‌های هویزه و سوسنگرد می‌دیدیم. بعد از دو سه ماه از حضور ایشان ما به این نتیجه رسیدیم در ستاد عملیات جنوب (گلف یا پایگاه منتظران شهادت) حاج‌قاسم واقعاً لیاقت بالاتر از یک فرمانده گردان را پیدا کرده است. در عملیات طریق‌القدس به سردار جعفری در محور جنوب‌غرب سوسنگرد کمک کرد، ولی هم اینجانب و هم شهید حسن باقری ایشان را که دیدیم، در بحثی که باهم داشتیم به این نتیجه رسیدیم سردار سلیمانی می‌تواند عهده‌دار یک تیپ شود و همین را هم به آقا محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پیشنهاد دادیم. در عملیات فتح‌المبین در حقیقت در قالب یک فرمانده تیپ (تیپ۴۱ ثارالله) ظاهر شد و همیشه به شوخی- جدی می‌گفت: آقا رشید آمد در بالای ارتفاعات دشت‌عباس و اطراف چاه نفت به من گفت، برادر قاسم! آن ارتفاع را می‌بینی؟ گفتم بله. گفت: آن ارتفاع کمر سرخ است، سرازیر بشوید با نیروهای‌تان و با دشمن درگیر شوید و آن ارتفاع را بگیرید. دست‌های آقا رشید در جیبش بود و به من نگاه می‌کرد و دستور می‌داد...! در عملیات فتح‌المبین در فروردین سال ۱۳۶۱ به همراه تیپ۲ زرهی ارتش، تیپ۸۴ خرم‌آباد و تیپ۱۴ امام حسین (ع) سپاه آن ارتفاعات را که هدف تیپ۴۱ ثارالله بود، با قدرت تصرف و تعداد زیادی را اسیر کرد. تیپ۴۱ ثارالله در عملیات بیت‌المقدس یکی از یگان‌های تابعه قرارگاه قدس در کنار سایر یگان‌های ارتش، سپاه و لشکر۱۶ ارتش بود. سردار سلیمانی به عنوان فرمانده تیپ۴۱ ثارالله از کرخه‌کور با لشکر۶ زرهی دشمن و لشکر۵ مکانیزه دشمن درگیر شد. در مابقی عملیات‌ها هم حضور داشت، در تمام عملیات‌های خیبر، بدر، کربلای‌یک و فتح فاو. در عملیات کربلای۵ نقش خاصی را بر عهده گرفت و به همراه سردار کوثری و سردار مرتضی قربانی از کانال ماهیگیری (به عرض یک کیلومتر و به طول ۳۵کیلومتر) عبور کردند و در غرب کانال مشرف به بصره، سرپل گرفتند و یک هفته تا ۱۰ روز دشمن را واقعاً درگیر کردند و کار بزرگی انجام دادند و تا پایان جنگ همه جا حضور داشت. در مجموع می‌توان گفت یک دهه (دهه۶۰) حاج‌قاسم در سطح تاکتیک با افکار بسیار برجسته تاکتیکی به عنوان یک تاکتیک‌دان شجاع و فهیم در نقش یک فرمانده لشکر برجسته مجاهدت و تلاش کرد. در دهه دوم (دهه۷۰ پس از جنگ) و در هفت سال اول بعد از جنگ در جنوب شرق در رأس قرارگاهی به نام قدس همین اقداماتی را که اکنون سردار پاکپور انجام می‌دهد، پرقدرت انجام می‌داد؛ قرارگاهی به نام قدس را ایجاد کرد و افتاد به جان اشرار و ضدانقلاب و آن‌ها را خلع سلاح کرد و یک فردی را هم به نام عیدوک که اول به او پناهندگی داد، می‌خواست یک کاری بکند (او را تحویل قوه قضائیه بدهد برای محاکمه)، مقام معظم رهبری به ایشان تذکر دادند وقتی به او امان داده‌ای، دیگر نمی‌توانی او را به محاکم قضایی برای محاکمه بسپاری، سردار سلیمانی هم او را آزاد کرد، به امید اینکه برود و رفتارش را تصحیح کند. می‌توان گفت در این دوره هفت، هشت‌ساله در جنوب‌شرق در سطح عملیات فعالیت کرد که خیلی خوش درخشید. از آغاز سال ۱۳۷۶ با حکم فرمانده معظم کل قوا به فرماندهی نیروی قدس منصوب شد و پایه‌های قدرت منطقه‌ای ما را پی‌ریزی کرد، می‌شود گفت ما قبل از ایشان هم نیروی قدس داشتیم، ولی سردار سلیمانی، نیروی قدس و قدرت منطقه‌ای ما را ده‌ها برابر ارتقا داد و در سطح راهبردی در تمام منطقه یک فرمانده بسیار برجسته بود و نفس امریکا و نفس اسرائیل و سایر دشمنان ما را گرفت و سیاست‌های آن‌ها را شکست داد.

مقاومت چگونه شکل گرفت و شهید سلیمانی در برابر چه چیزی ایستاد و مبارزه کرد؟ نقش حاج‌قاسم سلیمانی در تقویت و توسعه محور مقاومت چه بود؟
از مواردی که امام خمینی (ره) از ابتدای شروع نهضت بر آن تأکید داشتند و در انقلاب هم از شعار‌های اصلی بود، موضوع مخالفت با رژیم‌صهیونیستی است که قبله اول مسلمین را اشغال و مردم فلسطین را از سرزمین و کشورشان آواره کرده است و به پشتوانه تمام قدرت غرب، در قالب یک رژیم اشغالگر در سرزمین مسلمانان به زور کاشته (ایمپلنت) شد و طی ۷۰سال گذشته مأموریت رژیم اشغالگر قدس، تداوم اشغالگری، ایجاد جنگ و زورگویی، ایجاد تفرقه بین دولت‌های منطقه و فتنه‌انگیزی است. پس از فتح خرمشهر، در خرداد سال۱۳۶۱ رژیم‌صهیونیستی با لشکرکشی، نیمه جنوبی لبنان را اشغال و تا بیروت پیشروی کرد. ارتش این رژیم که همیشه خود را پیروز صحنه جنگ با کشور‌های عربی می‌دانست، با همین باور به لبنان حمله کرد، قرار شد تعدادی از نیرو‌های سپاه با حضور در سوریه و در لبنان به آموزش جوانان بپردازند و این امر محقق و حزب‌الله پایه‌گذاری شد. پس از قریب ۲۰سال نبرد، حزب‌الله موفق شد ارتش اسرائیل را از خاک لبنان بیرون کند. این پیروزی اولین موفقیت قاطع مسلمانان بر این رژیم بود، آن هم از سوی یک نیروی نهضتی و با جنگ نامنظم، نه در قالب یک ارتش کلاسیک.

با عنایت به وقایع دو دهه اخیر و مطرح‌شدن مأموریت نیروی قدس، در خصوص علل، عوامل و لزوم تأسیس این نیرو و موفقیت‌های آن توضیح دهید.
سردار سلیمانی که در اواخر دهه‌۷۰ به فرماندهی نیروی قدس منصوب شد، با توجه به تجربیاتی که از دوره جنگ با ارتش عراق و پس از آن در مبارزه با اشرار شرق کشور کسب کرده بود، توانست تحول مهمی در حمایت از نیرو‌های نهضتی در لبنان، عراق، فلسطین، یمن و سوریه ایجاد کند. در آغاز دهه ۸۰، ارتش امریکا ابتدا افغانستان و سپس عراق را اشغال کرد و شرایط جدیدی بر منطقه تحمیل شد و مقابله با تجاوزگری دو ارتش امریکا و رژیم‌صهیونیستی در میان ملت‌ها، یک ضرورت مهم بود. برای فردی مانند سردار سلیمانی فرصت مهمی بود که توانایی‌های خود را به ظهور برساند.

نقش سردار سلیمانی در تقویت و توسعه مأموریت‌های نیروی قدس چه بود؟
حضور گسترده ارتش امریکا در افغانستان و عراق از ابتدا تهدیدی بزرگ برای ملت ایران و ملت‌های منطقه محسوب می‌شد، با تلاش برادران در نیروی قدس تحت فرماندهی سردار سلیمانی نیرو‌های نهضتی و انقلابی منطقه توانستند این تهدید را به فرصت تبدیل کنند، پیامد اشغال افغانستان که سقوط گروه طالبان از حاکمیت بود، با کمک نیروی قدس به برادران مجاهد افغانستانی موجب شد امریکا نتواند حکومت دلخواه خود را در کابل ایجاد کند، نیرو‌های مجاهد و مردمی اعم از اهل سنت، شیعه و فارس‌زبان‌ها که همگی از دوستان ایران بودند، بخش اصلی حکومت را به وجود آوردند و در مدت دو دهه مشکلی در شرق ایران برای کشور به وجود نیامده است، در عراق پیروزی‌ها بسیار بیشتر بود که احتیاج به صحبت زیادی دارد و در این مجال نمی‌گنجد.

درباره نقش شهید سلیمانی در مقابله با گروهک تروریستی داعش و شکست آن توضیح بفرمایید.
داعش یک گروه دست‌ساز از سوی سرویس‌های سیا، انگلیس، سعودی‌ها و موساد بوده و است. داعش که با حمایت دولت امریکا و برخی کشور‌های منطقه‌ای و عربی ساخته شد، از آشوب‌های سوریه و ضعف ارتش و نیرو‌های امنیتی در عراق استفاده کرد و توانست بخش‌هایی از خاک سوریه و عراق را اشغال کند. شهید سلیمانی با اقدامات خود دولت‌های عراق و سوریه را به امکان شکست داعش امیدوار کرد و این موضوع در گام اول نبرد بسیار حائز اهمیت است. بهره‌گیری از تجربه ایران در به‌کارگیری مردم در قالب بسیج مردمی، امر لازمی بود که سردار سلیمانی در سوریه و عراق انجام داد. در عراق با فتوای آیت‌الله سیستانی موج اعزام جوانان به سمت جبهه علیه داعش آغاز شد که نیاز بود این نیرو‌ها آموزش، سازماندهی و وارد نبرد با نیرو‌های داعش شوند. سردار سلیمانی و سایر فرماندهان ایرانی و عراقی این نیرو‌های عظیم را سازماندهی و در جنگ با داعش هدایت کردند، امروز حشدالشعبی که یک ارتش کارآزموده شده، ثمره این حرکت است.

شهید سلیمانی در فرماندهی بسیار قاطع و در برخورد با مردم، بسیار مهربان و متواضع بود. از منظر جنابعالی، مهم‌ترین خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی شهید سلیمانی چه بود؟ اگر خاطرات و نمونه‌هایی از نحوه فرماندهی و مدیریت ایشان در جلسات کاری و تعاملات شخصی مختلف به خاطر دارید، بیان بفرمایید.
نقدی که من بخواهم به همین صحبت‌های خودم هم بکنم، این است که همه در مورد شهدا یک نقل تاریخی می‌کنیم و بعد از آن هم به مسائل اخلاقی، تربیتی و رفتاری آن‌ها می‌پردازیم. شاید از این زاویه همه شهدا مثل هم هستند. می‌گوییم شهید سلیمانی اهل نماز شب بود. خب شهید صیاد هم بود. خب شهید باکری هم بود. کدام شهید نبوده است؟ شهید ستاری هم بود. می‌گوییم متواضع بود، خب شهید صیاد و شهید ستاری هم بودند. می‌گوییم مردمی بود، اخلاقش خیلی خوب بود و با اطرافیانش خیلی خوب رفتار می‌کرد. خب شهدای ما که همه اینگونه هستند، اینکه همه مثل هم شدند! بنابراین از لحاظ فرماندهی و مدیریت ما باید احصا کنیم و ببینیم این وجه تمایز شخصیت شهید ما با دیگران چیست؟ باید با طرح پرسش و پاسخ، به تبیین شخصیت شهید پرداخت:
۱. چگونه باید زندگی شهید سلیمانی و نظریه‌های دفاعی- امنیتی شهید را تبیین و شخصیت این بزرگوار را برجسته کنیم؟
۲. پیدایش این وضعیت (قدرت منطقه‌ای) چه تأثیری در تأمین قدرت تهاجمی و بازدارندگی نیرو‌های مسلح داشت؟
۳. چرا برای ترور شهید سلیمانی تصمیم‌گیری شد؟ از اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۸، سران جنایتکار امریکا به مؤسسه واشینگتن گفتند بررسی کنید که تبعات ترور سلیمانی چیست؟ پیامد‌های احتمالی آن کدام است؟
۴. چه اقداماتی باید انجام داد تا دستاورد‌های شهید سلیمانی حفظ شود و متکی بر برکات شهادت ایشان، راه وی ادامه پیدا کند؟
۵. نقش تجربه جنگ و هشت سال دفاع مقدس و بعد از جنگ در شکل‌گیری شخصیت و توانمندی شهید سلیمانی چیست؟
۶. مختصات این قدرت منطقه‌ای که با هدایت‌های فرماندهی معظم کل قوا (مدظله‌العالی) و فرماندهی میدانی شهید سلیمانی ایجاد شد، روی زمین چیست؟
۷. تشکیل یک ارتش بین‌المللی با این مختصات و این ابعاد چه تأثیراتی در قدرت تهاجمی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران دارد؟
۸. این قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران چگونه حاصل شده است؟
۹. چگونه باید آسیب‌پذیری‌های این قدرت را برطرف کنیم تا امکان ادامه راه سردار سلیمانی برای ما فراهم شود؟

به نظر شما چرا سیره و شخصیت یک فرمانده نظامی از سوی فرماندهی معظم کل قوا و ولی‌فقیه به عنوان یک «مکتب» و «مدرسه درس‌آموز» معرفی می‌شود؟ ضمن اینکه ایشان در جای دیگر درباره شهید سلیمانی فرمودند: «شهید سلیمانی صرفاً قهرمان ملی نبود، قهرمان منطقه بود، نقش شهید سلیمانی در رفع مشکلات چند کشور در منطقه، نقش عظیم و بی‌همتایی بود.» ایشان فرمودند: «شهید سلیمانی برای دشمنانش خطرناک‌تر از سردار سلیمانی است». تحلیل جنابعالی در این باره چیست؟
سردار سلیمانی یکی از شاگردان مکتب امام خمینی (ره) بود که توانست در عرصه جهاد و مبارزه مسلحانه مشخصات این مکتب را در غرب آسیا به منصه ظهور برساند و چشم‌ها را خیره سازد. در این مکتب آنچه مهم و لازم است، اتکا بر خداوند، انتخاب درست هدف، تدبیر مناسب و شجاعت است. ایشان در دوران دفاع مقدس، تحت تأثیر مکتب امام خمینی (ره) ساخته شد و پرورش یافت. این معجزات انقلاب اسلامی است که از یک جوان روستایی ولی بااستعداد یک قهرمان ملی می‌سازد. در انقلاب جوانان بسیار زیادی از شهر و روستا، فرصت یافتند توانایی‌ها و استعداد‌های خود را بروز دهند که برخی به شهادت رسیدند و بعضی در جای‌جای کشور در حال خدمت به مردم هستند، بنابراین اگر سردار سلیمانی را همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند قهرمان منطقه بنامیم، مبالغه نیست، چون خداوند به ایشان این توفیق را داد تا در سطح منطقه به عنوان سردار ایرانی دیده شود. اینکه رئیس‌جمهور وقت امریکا مسئولیت به شهادت رساندن ایشان را به عهده می‌گیرد، نشانگر اهمیت جایگاه بوده، می‌خواست خود را قهرمان جلوه دهد که او سلیمانی را به قتل رسانده است، اما توجه نداشت که نمی‌تواند از محبوبیت شهید سلیمانی به نفع خود استفاده کند، واکنش ملت ایران و ملت‌های منطقه نشان داد رئیس‌جمهور امریکا که دستش به این خون پاک آغشته شد، در نظر ملت‌ها چه میزان منفور است، یعنی تشییع ایشان در عراق و ایران هم عظمت و محبوبیت شهید سلیمانی را به نمایش گذاشت و هم بغض و نفرت نسبت به ترامپ برای همه آشکار شد. یک نکته مهم که در سخنان رهبر انقلاب اسلامی باید مورد تأکید قرار گیرد، این است که نباید از شهید سلیمانی، شخصیتی تصویر شود که جنبه ماورایی و دست‌نیافتنی پیدا کند، زیرا نخست اینکه جوانان و نسل‌های آینده را مأیوس می‌کند که این راه را ادامه می‌دهند، دوم اینکه دشمن را غره می‌کند که توانایی ایران را در منطقه از بین برده است و سوم اینکه واقعیت این است که انقلاب اسلامی، سلیمانی‌های زیادی پرورش داده است و همانطور که گفتم عده‌ای از آن‌ها به شهادت رسیده‌اند، همچون شهیدان همت، باکری‌ها، زین‌الدین‌ها، خرازی، احمد کاظمی، بروجردی و صیاد شیرازی و جمعی هم بحمدالله زنده هستند، بنابراین ملت ایران از این قهرمانان کم نداشته و ندارد. نکته‌ای را هم که باید مورد اشاره قرار داد این است که فارغ از ارتباط و سلسله‌مراتب فرماندهی در نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران نمی‌توان نقش سردار سلیمانی در منطقه را تبیین کرد. سردار سلیمانی همه افتخار و اعتقادش به این است که تابع محض ولی‌فقیه و فرمانده کل قوا بوده است، بنابراین وقتی که ما از موقعیت و قدرت منطقه‌ای و نقش شهید سلیمانی در تقویت مادی، معنوی و روحی این پدیده ماندگار، یعنی جبهه مقاومت یاد می‌کنیم یا از نقش شهید سلیمانی در حفظ و تجهیز و ارتقای قدرت منطقه‌ای یاد می‌کنیم، نمی‌توانیم بی‌ارتباط با رهبر این راهبرد دفاعی- امنیتی و سیاست خارجی (راهبرد اساسی موقعیت و قدرت منطقه‌ای) سخن بگوییم، صاحب این راهبرد دفاعی- امنیتی، فرمانده معظم کل قواست. معمار اصلی این راهبرد، رهبر معظم انقلاب هستند و فرمانده میدانی این عرصه در جغرافیای منطقه، سردار سلیمانی است. چنانچه بخواهیم فارغ از شئونات متعدد رهبر معظم انقلاب، در عرصه دفاعی- امنیتی از دو دستاورد و ثقل عظیم یاد کنیم، می‌توان به جرئت گفت که فرماندهی و هدایت‌های مقام معظم رهبری طی سه دهه گذشته بر نیرو‌های مسلح موجب دو دستاورد عظیم بوده است: اول حفظ ایران عزیز از تجزیه و جنگ (تهاجم خارجی) حداقل از شش جنگ علیه تمامیت ارضی ملت ایران جلوگیری به عمل آمده است. دوم قدرت و موقعیت منطقه‌ای و ایجاد بازدارندگی. رهبر معظم انقلاب طی سه دهه گذشته به ما فرماندهان نیرو‌های مسلح یاد داده‌اند و هدایت و فرماندهی کرده‌اند که راه اساسی برای ممانعت از جنگ در کشور دو امر اساسی است؛ یکی افزایش توان و آمادگی رزم در نیرو‌های مسلح (ارتش و سپاه) به صورت دائمی و جدی گرفتن تهدید و آمادگی برای جنگ و دوم، برخورداری از قدرت منطقه‌ای در بیرون از مرز‌ها که این امر دوم، در پیوند با ملت‌های منطقه که به آرمان‌های انقلاب اسلامی عشق می‌ورزند، حاصل خواهد شد. سردار سلیمانی نیز همانند یکی از ده‌ها فرمانده دوران دفاع مقدس با برخورداری از تجربیات جنگ که پایه‌گذار اصلی آن در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام (ره) بود، (ایجاد قدرت‌های دفاعی مردم پایه) و پس از جنگ طی سه دهه گذشته، با هدایت‌ها و رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی در امر حفظ و ارتقای منطقه‌ای میداندار قدرت منطقه‌ای بودند و همانگونه که رهبرمعظم انقلاب فرمودند، نباید تصویری از شهید بزرگوار حاج‌قاسم سلیمانی به جامعه به ویژه جوانان نسل کنونی و آینده ارائه کرد که جنبه ماورایی و دست نیافتنی پیدا کند، بنابراین نابغه نامیدن بسیاری از سرداران، امیران و تجلیل از آنان در جنگ، در عرصه و میدان قدرت منطقه‌ای و جنگ با گروه‌های تکفیری و داعش در قالب این مفاهیم اشتباه است. نخست اینکه هیچ کدام از فرماندهان، سرداران و امیران چه در ارتش و چه در سپاه، در جنگ و پس از جنگ، از توانایی فوق‌العاده که بتوان با اغراق از لفظ و مفهوم نابغه در معرفی آنان برای طراحی و فرماندهی استفاده کرد، برخوردار نبوده‌اند. دوم اینکه این نه به دلیل ناتوانی فرماندهان در جنگ و در میادین منطقه‌ای بوده است، بلکه متأثر از ماهیت مردم‌پایه‌بودن جنگ، هم در دوران جنگ با عراق و هم طی این دو دهه در میادین جنگ در سطح منطقه بوده و است و در چنین جنگ‌هایی اساساً شکل‌گیری اقدامات، فعالیت‌ها، تلاش‌ها و مجاهدت‌ها در میدان جنگ، در یک روند مشارکتی است و عمل فردی هیچ فرماندهی به تنهایی با مفهوم نابغه از مشخصه تأثیرگذار در طراحی و فرماندهی برای پیروزی ملاک نبوده است.

بعد از شهادت حاج‌قاسم، مردم همچنان مطالبه انتقام را از آمران و عاملان شهادت ایشان دارند. تحلیل شما از موضوع انتقام خون حاج‌قاسم چیست؟
این سنت جا افتاده است که هر کس به جمهوری اسلامی ایران آسیب وارد کرده نتوانسته است از مجازات فرار کند، ممکن است دیر یا زود داشته باشد، ولی به قول معروف سوخت و سوز ندارد. عاملان جنایت با عنایت پروردگار به سزای عمل‌شان خواهند رسید. می‌توان به جنایتکاران و عاملان جنایت علیه ملت ایران طی چهار دهه گذشته نگاه کرد؛ از تمام آن‌ها انتقام گرفته شد و ترامپ، پمپئو و سایر جنایتکارانی را که عامل این جنایت بزرگ بودند، باید سرنوشت دشمنان ملت ایران (داخلی و خارجی) که به درک واصل شده‌اند، بنگرند.

به طور کلی آینده جبهه مقاومت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آینده جبهه مقاومت از همه نظر روشن است، دشمنان ناامیدانه و ضعیف‌تر از گذشته تلاش می‌کنند، اما از این طرف حضور جوانانی که ماهیت دشمن برای‌شان آشکار شده است و به توانایی خود ایمان پیدا کرده‌اند، شرایط پیش رو را بهتر از گذشته در حال شکل دادن هستند.

با توجه به تهدیدات مکرر رژیم‌صهیونیستی و امریکا، در صورت مقابله و رویارویی، پاسخ جمهوری اسلامی ایران به این تهدیدات برای آن‌ها چه تبعاتی خواهد داشت؟
رژیم‌صهیونیستی می‌داند که در صورت عملی‌کردن تهدید نظامی، ایران دست روی دست نمی‌گذارد و بدون کمترین تردیدی پاسخ کوبنده و قاطعی خواهد داد، البته اینکه پاسخ‌ها چه خواهند بود را بیان نخواهیم کرد، اما در پاسخ و مقابله با تهاجم رژیم‌صهیونیستی، هیچ محدودیتی در کم‌وکیف پاسخ و عرصه‌ها در سرزمین فلسطین اشغالی برای فرماندهان ایجاد نخواهیم کرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار