فوتبال با حاشیهها، با سروصداها و با جاروجنجالهایش فوتبال شده، اصلاً اگر اینها را نداشته باشد که دیگر فوتبال نیست. فوتبال و تمام این حواشی لازم و ملزوم یکدیگر هستند اما....
اما وقتی همین حواشی و جاروجنجالها از حد میگذرند و به طور مشمئزکنندهای بالا میگیرند، آن وقت دیگر نمیتوانی از دیدن فوتبال لذت ببری، آن وقت همه چیز را کثیف میبینی، آنقدر چرک که حالت از دیدن این همه پلیدی خراب میشود.
این حکایت فوتبال ایران است؛ فوتبالی مثلاً حرفهای که تخلف و فساد از سر و روی آن بالا میرود؛ فوتبالی که به این لحاظ رودست زده به «کالچو پولی» و «لالیگا گیت» و تمام تخلفاتی که در عالم فوتبال سراغ دارید، با این تفاوت که در آن ماجراها با متخلفان به شدیدترین شکل ممکن برخورد شد، اما اینجا فاسد را ارنج مینهند و متخلف را بالای سر میگذارند.
لیگ برتر این فصل در حالی به نیمه رسیده که به لحاظ تخلف و بیقانونی روی تمام متخلفان تاریخ فوتبال جهان را سفید کرده است؛ لیگی بدون برنامه، بدون قانون و بدون کیفیت فنی؛ لیگی با آدمهای پرمدعا و تهی از هرگونه تفکر که فقط عربدهکشی کنار زمین و خطونشانکشیدن بیرون زمین را آموختهاند؛ لیگی که صدرنشین نیمفصل آن جاعل است. تیم دومش قانونگریز و تیم سوم آن میلیاردیبگیر، حالا شما بگویید از دیدن چه چیز این لیگ و این فوتبال میتوان لذت برد؟
فوتبال با حواشی آن زیباست، اما در دنیای واقعاً حرفهای این رشته، حتی حواشی هم کنترل شده هستند و تا جایی پیش میروند که به اصل فوتبال ضربه نزنند، ولی فوتبال ایران به جایی رسیده است که امروز اصلاً نمیدانیم اصلی هم از آن مانده یا نه. فوتبال ایران اسیر آدمهایی است که فقط پول بالاکشیدن را یاد گرفتهاند، آن هم پول مردم و بیتالمال؛ آدمهایی که کوچکترین مدیریتی ندارند، اما خود را صاحب فوتبال میدانند و خدا میداند تاکنون و طی این سالها چقدر از کنار فوتبال جمع کردهاند.
فوتبال ایران اسیر مربینماهایی است که در نهایت باید کنار نیمکت «کاور» به دست بازیکن میدادند، اما امروز با لقبهای آنچنانی که اطرافیانشان به آنها میدهند، تبدیل به آدمهایی بزرگ شدهاند؛ آدمهای بزرگ توخالی که در بزنگاهها نشان میدهند هیچ چیزی در چنته ندارند.
فوتبالی که قانون میگذارد و وقتی مطابق همان قانون موعد برخورد با متخلف میرسد، آن قانون را آزمایشی میخواند، چه چیز زیبایی میتواند برای تماشا داشته باشد. فوتبالی که برخی تیمهایش تبدیل به تیمهای دوربینی شدهاند و فقط زمانی که بازیهایشان پخش تلویزیونی داشته باشد، خوب میدوند و مثلاً قابلیتهایشان را نشان میدهند، کجایش دیدن دارد؟
این فوتبال و این لیگ حالا به نیمه خود رسیده و قرار است حدود دو ماه تعطیل باشد. بله درست خواندهاید دو ماه، در حالی که قطار فوتبال در تمام دنیا در حال حرکت است، البته بهانه جور است؛ بهانه «جام ملتهای آسیا» که در کنار بهانههایی، چون بازیهای آسیایی و المپیک بهانه قابل قبولی به نظر میرسد، البته بد هم نیست، اصلاً خیلی هم خوب است دو ماه تعطیل هستند تا همه نفس راحتی بکشیم و کمتر با این قماش متخلف روبهرو شویم، دو ماه میروند و نفس تازه میکنند تا بهتر و بیشتر تخلف کنند، قانون را دور بزنند و یاد بگیرند چگونه سند جعل کنند که لو نرود. راستی به چه چیز فوتبالمان باید بنازیم؟