جوان آنلاین: مردم ایران از دیرباز این هنر را داشتهاند که همه سختیها، تاریکیها و ظلمتها را در یک فرهنگ ایرانی و در یک مناسبت به جشن تبدیل کنند. اگر چه میشنویم یلدا طولانیترین شب سال است، اما در اصل به عنوان زایش خورشید و آغاز روزهای طولانی در فردای آن روز است. با اینکه در شب تاریک و سرد مینشینیم ولی بهانهای برای جشن، شادی و دورهمی است، آن هم برای اتفاقی که فردای آن روز سرد میافتد.
دکتر حجتالله ایوبی، دبیرکل سابق کمیسیون ملی یونسکو، استاد و پژوهشگر میراث فرهنگی بر این باور است همانطور که در ادبیات، شادی جایگاه بالایی دارد، مردم ایران به بهانههای مختلف، مناسبتی برای شادی میآفرینند و این نشان میدهد مردم ما غمزده نیستند چراکه اگر به دنبال غم و عزا بودند، باید در شب یلدا به خاطر طولانیبودن تاریکی شب، عزاداری میکردند، اما به امید رسیدن زایش خورشید جشن میگیرند و این قابل تأمل است. وی همچنین میگوید: یکی از علتهایی که باعث شده است ملت ما با کشورهای منطقه با صلح و صفا زندگی کنند، همین آیینهای سنتی مشترک بوده چراکه میراث فرهنگی ناملموس در از بین بردن کینه و کدورتها بسیار تأثیرگذار است. ماحصل گفتگو با وی را در ادامه میخوانید.
«انتظار برای زایش خورشید» نوعی طلب روشنایی و مقابله با ظلمت
مردمان این سرزمین همواره طالب نور و روشنایی هستند و مردمی که با ظلمت مخالفند، نمیتوانند صلحجو نباشند. بسیاری از جامعهشناسان مدرن و فرامدرن میگویند بسیاری از اتفاقاتی که این روزها در دنیا میافتد، تعارضات گذشته را ندارند و تعارضات اصلی بین خیر و شر است؛ همان چیزی که در فرهنگ ایرانی و دینی ما وجود دارد. اتفاق شب یلدا که در تاریکترین شب سال به انتظار روز و زایش خورشید اول دی مینشینیم، نوعی مقابله با ظلمت و طلب روشنایی است و نشان میدهد مردم ایران از دیرباز همواره از دل تاریکی و سختی، نور و روشنایی آفریدهاند.
جایگاه صلهرحم در آیینهای یلدایی
صلهرحم و خویشاوندی بخشی از فرهنگ ما ایرانیان است. مردم ایران به بهانههای مختلف سعی میکنند دور هم جمع شوند و به خانه بزرگترها بروند تا اعضای خانواده کنار یکدیگر زیر سایه بزرگترها جمع شوند. کشورهای تمدن شرق مثل چین و کره روزی به نام سپاس دارند. آن روز، روزی است که کوچکترها به خانه بزرگترها میروند و به آنها احترام میگذارند. ما عنوان این روز را نداریم ولی خیلی از روزهای ما و خیلی از آیینهای ما تبدیل به روز سپاس شده است، بنابراین شب یلدا بهانهای برای دورهمیهای خانوادگی است.
احیای یلدا و آیینهای مشابه ضروری است
ما نوروز، یلدا و آیینهای کهن را داریم که نسل به نسل منتقل میشوند، اما طبیعی است وقتی دستبهدست میشوند با تحولات فرهنگی و اجتماعی ممکن است تغییراتی کنند، اما نباید دچار استحاله شوند. مشکلی که در کشور پیدا کردهایم، این است که گاهی این مناسبتهای ملی که باید به وسیله رسانه ملی و به وسیله دستگاههای تصمیمگیرنده آنگونه که باید و بودهاند احیا شود، عملاً این اتفاق نمیافتد، به همین دلیل تا حدی این آیینها را از دست دادهایم. امیدواریم با همت مسئولان در وزارت میراث فرهنگی آیینهای سنتی که منافاتی با ارزشهای کشور ندارند، احیا شوند.
نوجوانان با نگاه به گذشته اصیلمان از فرهنگ غربی بیزار میشوند
میدانیم که هیچ تعارضی بین ارزشهای دینی، اسلامی و آیینهای برجامانده از گذشته وجود ندارد. گاهی تفسیرهای بسیار متحجرانهای از دین وجود دارد، ولی در نگاه واقع و درست دینی، عرف به عنوان منبع احکام و ادله کنار سنت و اجماع قرار دارد. این آیین سنتی و عرفی برجامانده از فرهنگ ایرانی که رنگ و بوی اسلامی پیدا کرده است، باید تقویت شود. طبیعی است هر چه نگاه نوجوانان به فرهنگ اصیل گذشتهمان باشد، گذشته را پرفروغتر و روشنتر میبینند و به فرهنگهای بیگانه روی نمیآورند، اما اگر پشت آنها را خالی کنیم، تبعاتی به دنبال خواهد داشت.
یلدا» بهانهای برای پیوند مسالمتآمیز و صلحجویانه است
شب یلدا یکی از نادرترین مناسبتهای ایرانی است که بین ایران و بسیاری از کشورها مشترک است. یلدا الهامگرفته از فرهنگ ایران باستان است و بعضی سنتها و آیینهای کشورهای همسایه دنباله فرهنگی آیینهای ایران هستند. به طور مثال خیلی از متخصصان مسیحیت معتقدند شب کریسمس از همین آیین یلدایی ما ایرانیان گرفته شده است، بنابراین با مناسبتی روبهرو هستیم که بهانه بسیار خوبی برای ایجاد ارتباط، پیوند عمیق و وسیع در یک تمدن کهنسال است که آموزههای فراوانی برای بشریت دارد و بهانه خوبی برای پیوند مسالمتآمیز و صلحجویانه جهانیان است. یلدا برگرفته از آیینهای اصیل ایرانی است و در همه دنیا جشن گرفته میشود.
آیینهای سنتی مشترک در کشورهای منطقه موجب صلح و از بین بردن کینه و کدورتها میشود
ثبت یلدا در یونسکو اتفاق بسیار خوبی بود. این به آن معناست که ما کشورهای دیگر را همراه کرده و بهانهای برای گفتگو، دوستی و نشاندادن فرهنگ صلحدوستی، مهربانی و مهرورزی در کشورهای منطقه به وجود آوردهایم. گاهی کشورهای غربی ما را نصیحت میکنند و میخواهند صلح را به ما یاد بدهند، اما وقتی به تاریخ کشور و کشورهای منطقه نگاه میکنیم، میفهمیم جنگ یک امر ثانوی بوده و اصالتی نداشته است. اصالت در منطقه ما همیشه صلح بوده است. ما کشورهایی هستیم که در طول قرنها در صلح و صفا زندگی کردهایم، در حالی که غربیها و اروپاییها جنگهای چند ساله و جنگهای جهانی اول و دوم در تاریخ خود دارند که خودشان منشأ بسیاری از جنگها بودهاند و در منطقه ما اگر جنگی اتفاق افتاده است نیز به خاطر آنها بود.
یکی از علتهایی که باعث شده است ملت ما با کشورهای منطقه با صلح و صفا زندگی کنند، همین آیینهای سنتی مشترک بوده است چراکه در از بین بردن کینه و کدورتها بسیار تأثیرگذار است. باید از این فرصتها برای ایجاد پیوند بین کشورهای منطقه استفاده کرد. به طور مثال پرونده نوروز که ایران پیشتاز آن بود، ۱۲ کشور را در پرونده خود سهیم کرد که در جای خود خیلی رویداد بزرگی بود و باعث شد هر سال به کمک کشورهای مختلف، نوروز را مطرح و اعضای بیشتری را دعوت به آن کنیم. آیینهای زیبای نوروز نشان میدهد چقدر ملتهای دارای نوروز صلحجو، با فرهنگ و متمدن هستند. همه این فرهنگها و آیینها بهانههای خوبی است که برای صلح و آرامش داریم و باید قدر آن را بدانیم.