روزنامه اعتماد گرچه در فردای عملیات «طوفان الاقصی» تیتر و عکس اصلی صفحه اول خود را به انعکاس و حمایت از این عملیات اختصاص داد، اما در روزهای بعد و در خلال مطالب منتشره خطی را دنبال کرد که چندان به عکس و تیتر روز اول نمیخورد.
از جمله اعتماد در گفتوگویی با محمد صادق جوادی حصار که تیتر اول این روزنامه بود، مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی را تلویحاً در دو کفه ترازو و برابر با هم قرار داده و به قول خود «بی طرف و منصف» به بررسی درگیریهای اخیر فلسطین پرداخته است. جوادی حصار میگوید: «اگر فرض بگیریم، طرفها وکشورهایی از فلسطینیها حمایت کردهاند، این کشورها چه کشورهایی هستند؟ انگشت اتهام در این قضیه مستقیماً متوجه ایران است. بنابر اظهارات قبل و بعد این رخداد، ایران هیچ ابایی از اعلام حمایت از فلسطین و گروههای جهادی نداشته است. ایران از فتوحات فلسطینیها خوشحال است و اگر بتواند به این جریانات منطقهای کمک کرده و همچنان هم میکند.»
سؤال اصلی این است که چرا جوادی حصار توجهات به ایران برای حمایت از حماس را «انگشت اتهام» مینامد؟ مگر او قرار نبود یک «تحلیلگر منصف و بیطرف» باشد؟ پس باید میگفت اتهامات غربیها و حامیان رژیم صهیونیستی به ایران... نه اینکه خود هم مثل غربیها ایران را «متهم» بداند، در حالی که حمایت از مقاومت فلسطینی از سوی یک ناظر بیطرف نباید جرمی دانسته شود که حالا اگر هنوز اثبات نشده، اتهام نامیده شود. جوادی حصار در ادامه تلاش میکند با تحلیلهایی که مبتنی بر هیچ قرائن و شواهدی نیست، امریکا و روسیه را پشت پرده عملیات طوفان الاقصی معرفی کند تا توجیه شکست اطلاعاتی و نظامی اسرائیل از حماس باشد و در نهایت هم غافلگیری صهیونیستها و شکست آنها را مشروط به نپذیرفتن نقش روسیه و امریکا در وقایع اخیر فلسطین میکند: «اگر نپذیریم که روسها و امریکاییها و... در این ماجرا دخالت داشتند، باید بگوییم اسرائیلیها به اندازهای خودشیفته و غره بودند که فکر یک چنین تهاجمی هم به مخیلهشان خطور نمیکرد.» جوادی حصار البته نمیتواند این را نگوید که «با هر عینکی که به این عملیات بنگریم نمیتوان انکار کرد که ریشه اصلی این حمله، فشار زایدالوصفی است که بر نیروهای حماس و مردم غزه وارد آمده است. مردم فلسطین میبایست بین دوگانه "مرگ تدریجی" در سرزمینهای اشغالی یا "مرگ ناگهانی" در اثر جهاد علیه اسرائیل یکی را انتخاب کنند.».
اما بحث برانگیزترین سخنان جوادی حصار در پاسخ به سؤال جهتدار روزنامه اعتماد مبنی بر آسیب دیدن ایران از جنگ روسیه و اوکراین است که از نگاه طرفین مصاحبه گویی مقصر ایران بوده و طرف غربی تقصیری نداشته است. جوادی حصار در اینجا میگوید: «به نظرم راهبرد ایران باید مبتنی بر حمایتهای دیپلماتیک و استفاده معقول از دیپلماسی عمومی باشد. ایران باید کشتار بلاوجه مردم را محکوم و بر امنیت افراد بیدفاع و بیگناه در طرفین ماجرا پافشاری کند. ایران باید از کشتار غیرنظامیان در هر سطحی که باشد، تبری جسته و خواستار پایان دادن به این مناقشه قدیمی باشد. در این برهه لازم نیست ایران آشکارا جزئیات حمایتش از حماس و سایر جنبشهای منطقهای را تشریح کند، در این مرحله حمایت سیاسی کفایت میکند. البته حماس، حزبالله، حوثیها و... بارها اعلام کردهاند تحت حمایت ایران هستند. اما در این شرایط خاص نیازی نیست مدام بر نقش ایران در توانبخشی به حماس و مقاومت تأکید شود. نباید بهانهای به دست دولتها و رسانههای منتقد و مخالف ایران داده شود تا موجهای رسانهای علیه ایران شکل بگیرد.»
اول اینکه کشتار غیرنظامیان در طرفین نیست تا بگوییم ایران باید بر امنیت افراد بیدفاع در طرفین ماجرا پافشاری کند. یک سو مردمی مظلوم و واقعاً بیدفاع هستند، یک سو هم شهرکنشینان شبه نظامی و اشغالگر. یک سو کودکان بیگناه را میکشد، یک سو با کودکان کاری ندارد. نمیشود یک فرد بیطرف و منصف باشد و این تفاوتها را نبیند. از سویی راه حل مسئله فلسطین از نگاه ایران کاملاً سیاسی است و بارها هم عنوان شده و معلوم نیست چرا جوادی حصار کوتاه و با طعنه از کنار آن عبور میکند: «پیشنهاد اساسی ایران برای حل مناقشه، برگزاری رفراندوم با حضور همه طرفهای یهودی، مسلمان، مسیحی، عرب ... است. البته در سطح داخلی برگزاری رفراندوم برای حل مشکلات به یک تابو بدل شده است...».
خود اینکه مسائل داخلی ایران با موضوع تاریخی و بیسابقه اشغال یک کشور مقایسه میشود، سطح دانش و اصالت تحلیل ارائه شده را نشان میدهد!
در کل، نگاه به ماجرای فلسطین و وقایع ایران از نگاه غربیها نامش بیطرفی نیست.