در ۱۵ ســـال گذشته و در منطقه خاورمیانه، رویدادی را شاهد بودیم که از آن به بیداری اسلامی تعبیر میشود، با این همه در باب چیستی و ماهیت این واقعه، تحلیلگران همداستان نیستند. گروهی از نسبت دادن آن به اسلام و انگیزههای معنوی واهمه دارند و جریانی دیگر، به طور طبیعی و قهری آن را منبعث از عقاید دینی مردمان این منطقه قلمداد میکنند. اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، از سوی دکتر عبدالکریم به کار تألیف شده و نویسنده در آن تلاش کرده است تا به جوهره این واقعه دست یابد. او خویش در دیباچه و متن این پژوهش، به دشواری آن اذعان دارد، با این همه وجود این معضل، او را از پیگیری موضوع منصرف نمیسازد. این تحقیق توسط مسعود نظری توجهده به فارسی برگردانده شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در یادداشتی کوتاه، در باب محتوای این کتاب و نکاتی که در آن مورد توجه قرار گرفته است، چنین میگوید:
این اثر ضمن پرداختن به حرکت بیداری اسلامی ماهیت، لوازم، فرصتها و موانع این جریان را تحلیل و ارزیابی میکند. دکتر عبدالکریم به کار نویسنده سوریالاصل، این کتاب را تألیف کرده و مسعود نظریتوجهده آن را به فارسی ترجمه کرده است. در پیشگفتار کتاب به نقل از نویسنده میخوانیم: دلایل متعددی مرا به نگاشتن این کتاب واداشت که شاید مهمترین آنها عبارتند از:
۱- طرح افکار و اندیشهها و مفاهیم جدیدی که برای نفوذ و تأثیرگذاری بیشتر به مقوله بیداری در زندگی کمک کند.
۲- بازنگری برخی از افکار و تحلیلها و رفتارهایی که معتقدیم، در راستای تناسب با افکار و اندیشههای جدید و اوضاع و احوال حال حاضر جهان، نیاز به تغییر و تحول دارند.
۳- اشاره به اشتباهات فاحشی که برخی از طرفداران بیداری، صرفنظر از اهداف و خواستههای خود، به آنها دچار شدهاند.
۴- گفتگو با مخالفان بیداری و افرادی که در برخی اظهارات خود، با بیداری اختلاف نظر دارند و تلاش برای تشکیل زمینه مشترکی که همگی آن را قبول داشته باشند... بیتردید نگارش این کتاب از حساسیت زیادی برخوردار است، زیرا در آن، روشها و دیدگاههای برخی احزاب، گروهها و گرایشها مورد انتقاد قرار گرفته است. در بخشی از کتاب به نقل از نویسنده میخوانیم: شیوه کار و تحقیق من این نیست که وارد درگیری با هر جناحی شوم، چون نمیخواهم با دستهبندی جامعه مسلمان، در پایههای فکری- روانی آن شکافهای بیشتری ایجاد کنم و همینطور نمیخواهم در راستای تلاش برای پاسخ به صحبتهای این و آن، وقتم را به هدر دهم، زیرا طرحهایی که در انتظار کلیدخوردن نشستهاند، مستحق آنند تا ما را از پرداختن به هر کار دیگری باز دارند، اما من در اینجا خلاف عادت عمل خواهم کرد و بسیار مراقبم تا بحث با طرفهای مخالف، منجر به تقسیم جوامع مسلمان و ایجاد شکاف در بنیانهای فکری- روانی آن نشود. تنها هم و غم من، همان تبلور زمینه مشترکی است که همگی بتوانیم برای رسیدن به اهداف بزرگ اسلامی، بر آن تکیه کنیم...».