کد خبر: 1160148
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۳:۰۰
به بهانه بازنشر خاطرات زنده‌یاد حاج احمد قدیریان
زنده‌یاد حاج احمد قدیریان از مبارزان دیرین نهضت اسلامی و اعضای قدیمی هیئت‌های مؤتلفه اسلامی به شمار می‌رفت. وی در فرایند‌های مرتبط با انقلاب و نیز برقراری نظام برآمده از آن، حضوری نمایان داشت و در مناصب متعدد، به خدمت پرداخت
محمدرضا کائینی

زنده‌یاد حاج احمد قدیریان از مبارزان دیرین نهضت اسلامی و اعضای قدیمی هیئت‌های مؤتلفه اسلامی به شمار می‌رفت. وی در فرایند‌های مرتبط با انقلاب و نیز برقراری نظام برآمده از آن، حضوری نمایان داشت و در مناصب متعدد، به خدمت پرداخت. او همچنین با تأسیس مؤسسه فرهنگی شهید آیت‌الله بهشتی به انتشار پاره‌ای از آثار تاریخی- پژوهشی مبادرت کرد که هم اینک دستمایه محققان و پژوهشگران این حوزه به شمار می‌رود. خاطرات قدیریان نخست در دو مجلد منتشر شد؛ جلد اول توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی و جلد دوم توسط مؤسسه فرهنگی شهید آیت‌الله بهشتی. اخیراً ناشر نخست، این دو جلد را در هیئتی جدید و زیبا و نیز ویراستی جدید منتشر ساخته است. راوی در بخش بیان خاطرات خویش از دوران حبس، در باب شرایط زندان در دوره ماه مبارک رمضان، اشاراتی به قرار پی آمده دارد:
«در پادگان‌های نظامی رژیم پهلوی، نماز و روزه و عبادت اصلاً جایی نداشت و بچه‌های مذهبی هم باید به طور مخفی و با رعایت یکسری مسائل، نماز خود را بجا آورند یا روزه بگیرند. شاید کمتر از ۱۰ درصد از نظامیان نماز می‌خواندند و از روزه گرفتن هم هیچ خبری نبود! در ماه مبارک رمضان، ناهار در دانشکده ارائه می‌شد و از افطار و سحر برای سربازان- که تمام وقت در پادگان بودند- خبری نبود. من و تعداد دیگری از بچه‌های مذهبی، ناهار را برای افطار می‌گرفتیم و شام را برای سحر نگه می‌داشتیم. در حالی که هنگام سحر و افطار، هیچ وسیله‌ای برای گرم کردن غذا وجود نداشت و غذای بی‌کیفیت سربازی که اکنون سردی و مانده بودنش هم مزید بر علت شده بود، به واقع شرایط را برای روزه داران سخت می‌کرد، اما اعتقادات و باور‌های مذهبی بچه‌ها بیش از این بود که این موانع کوچک بتواند در اراده آنان برای روزه داری خللی ایجاد کند. احساس شعف و رضایتی که این روزه داری به ما می‌داد، اکنون غیرقابل وصف است. در آن شرایط اگر خداوند ما را حفظ نمی‌کرد، در دانشکده افسری منحرف می‌شدیم! اکثر افسران گروهان منحرف بودند، از جمله یک افسری که مدتی فرمانده گروهان ما بود، مشروب‌خور قهاری بود و خیلی تلاش داشت جمع ما بچه مذهبی‌ها را تحت تأثیر خود بگیرد، اما موفق نشد هیچ‌گونه اثری در ما بگذارد. این توفیق بیشتر به خاطر این بود که خداوند شهید حاج صادق امانی را مأمور کرده بود تا نسبت به برنامه‌های مذهبی ما را تقویت کند. در رژیم پهلوی سربازانی که در دفتر فرماندهی بودند، خیلی از امور شخصی فرماندهی و دیگر افسران را نیز از خرید منزل تا کار‌های دیگر انجام می‌دادند و در اصطلاح گماشته نامیده می‌شدند. این وضعیت در مورد من باعث شده بود فسق و فجوری را که در این‌ها بود، ببینم و درک کنم. چند نفری هم بودند که خیلی با شخصیت و سالم بودند، هر چند باز هم در مسائل عبادی کمبود داشتند، ولی مشخص بود که ما بچه‌مذهبی‌ها را دوست دارند و احترام می‌گذاشتند. بعضی از آن‌ها فقط در ماه رمضان که روزه می‌گرفتند، نماز می‌خواندند و همان فرصت خوبی برای ما بود تا روی آن‌ها کار کرده و گرایشات مذهبی آنان را بیشتر کنیم. این روند و برنامه‌ای که ما در پیش گرفته بودیم، تأثیرات بسیار خوبی هم داشت و در مواضع متعدد خود را نشان می‌داد...».
علاوه بر این مسائل، زندان‌ها نیز از این امر مستثنی نبود و زندانیان سیاسی که اغلب مذهبی هم بودند، راه‌هایی برای برون‌رفت از این شرایط در پیش می‌گرفتند. ما در زندان براى گرفتن روزه نیز اهتمام مى‌ورزیدیم، اما محدودیت‌هاى زیادى براى روزه‌دارى وجود داشت. ماه رمضان انگار براى ساواک و زندان‌بان‌ها، ماه روزه و عبادت نبود. اصلاً از سحرى و افطار براى زندانیان هم خبرى نبود. شام را ساعت ۵ تا ۵/۵ مى‌دادند که اغلب هم آبگوشت بود. ما که روزه مى‌گرفتیم، باید آن را براى افطار خود نگه مى‌داشتیم...».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار