اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، در عداد کتابهایی است که انقلاب اسلامی را در شهرهای گوناگون و به شیوهای مستند، به روایت نشسته است. این پژوهش توسط یاسر صابری انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آن را منتشر ساخته است. تارنمای ناشر در اشارتی کوتاه، به تبیین اهمیت موضوع این کتاب پرداخته است: «انقلاب اسلامی ایران با دو ویژگی اصلی حضور گسترده مردم در سرتاسر کشور و رهبری دینی، از دیگر انقلابها متمایز است. گرچه جرقههای انقلاب در شهرهای قم و تهران زده شد، اما پیام نهضت به سرعت به شهرهای دیگر سرایت کرد و همه ایران را دربر گرفت. این گستردگی، توان مقابله و کنترل حرکت عمومی مردم را از رژیم شاه گرفت و پایههای آن را متزلزل کرد. پرداختن به تاریخ انقلاب اسلامی در شهرها و مناطق مختلف کشور، هم از جنبه ثبت تاریخ محلی یک منطقه جغرافیایی با هویت مشخص اهمیت دارد و هم وجوه ناپیدا و جذابی را از این حرکت بزرگ، به تصویر میکشد. این اثر حوادث انقلاب اسلامی در شهرهای ساری، بابل، آمل و بابلسر را شامل میشود که از مهمترین شهرهای استان مازندران به شمار میروند و در روند انقلاب اسلامی در مازندران، نقش مؤثری ایفا کردند...».
«انقلاب اسلامی در مازندران» در یکی از واپسین بخشهای خویش، شرایط خطه مازندران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دغدغههای انقلابیون را اینگونه بازتاب داده است: «پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، تمامی نهادها، سازمانها و مراکز قدرت در شهرستانها و روستاهای مختلف، از مدیریت رژیم گذشته خارج شد. انقلابیون پیروز از روز ۲۲ بهمن، مسئولیت سنگینی بر دوش داشتند و باید به منظور پیشگیری از هرگونه هرجومرج و خودمختاری گروههای مختلف، اقداماتی را صورت میدادند. شهربانی، ژاندارمری، ساواک و پادگانهای ارتش از مهمترین نهادهای امنیتی به شمار میرفتند که از سویی باید به پایگاههایی برای حراست از انقلاب و مردم تبدیل میشدند و از سوی دیگر به دلیل دارابودن سلاح و تجهیزات نظامی، در صورت تسخیر به دست گروههای مخالف انقلاب میتوانستند به تهدیدی برای امنیت عمومی تبدیل گردند، از این رو کنترل این مراکز مهم در شهرهای مختلف، اولین و مهمترین گام نیروهای انقلابی به شمار میرفت. گروههای مختلف مردم در ابتدای امر به پادگان، شهربانی و ژاندارمری حمله میکردند و در برخی نقاط، اسناد و سلاحهای زیادی از پادگانها و مراکز امنیتی به سرقت رفت. برخی از مردم معتقد بودند در صورت وقوع کودتا توسط ارتش شاهنشاهی، لازم است با داشتن سلاح به دفاع از خود بپردازند. انقلابیون شهر به صورت فردی و گروهی برای حفاظت از این مراکز مهم دست به کار شدند. در شهر ساری به پیشنهاد شهید شیخ عبدالوهاب قاسمی، محمداسماعیل گریبان و تعدادی از انقلابیون به پادگان اعزام شدند. در پادگان، با مدیریت سرگرد آراسته بسته شده بود. او مانع ورود گریبان شد و از او خواست به همراه یکی از روحانیون شهر، برای تحویل گرفتن سلاحها مراجعه کند. شهید قاسمی با گریبان همراه شد و کلید اسلحهخانه را از سرگرد تحویل گرفتند. سلاحها در پادگان حفاظتشده بود، اما در شهربانی تعدادی از سلاحها به سرقت رفته و بخشی از آن هم توسط انقلابیون به خانهها منتقل شده بود تا پس از آرام گرفتن اوضاع بازگردانده شود. احمدی فولادی با کمک یکی دیگر از انقلابیون، با مشاهده سرقت تعدادی از سلاحها، باقی سلاحها را به منزل خودشان منتقل و نگهداری کردند. گریبان و قاسمی پس از بستن در شهربانی و پادگان، راهی ایستگاه راهآهن شدند و در اسلحهخانه آنجا را نیز قفل کردند...».