حتماً شما هم با راهبههای مسیحی مواجه شدهاید؛ بانوانی که حجابی کامل و پوششی بسیار متین دارند. برای ورود به کنیسه و کلیسا همانند ورود به مسجد احترام ویژهای وجود دارد و هر کس بخواهد وارد این مکانهای مذهبی شود، به احترام تقدس این مکانها حجابش را رعایت میکند. دلیل این رفتار و این احترام هم آن است که حجاب موضوع مورد تأکید تمامی ادیان الهی است و پیروان دیگر ادیان همچون مسیحیت و یهود هم ملزم به رعایت حجاب و پوشش هستند، چنان که همین امروز هم در دل دنیای غرب با وجود تلاش برای حاکمیت فرهنگ برهنگی، همچنان مکانهای مقدس و مذهبی حرمت دارند و هنوز هم بانوان متشخص غربی در جایگاه معلم، مدرس دانشگاه، محقق و پژوهشگر با پوششی متین و با رعایت کامل موازین عفاف در جامعه ظاهر میشوند، حتی اگر حدود حجاب آنها با آنچه مدنظر اسلام است تفاوتهایی داشته باشد. با گذری به تاریخ هم میتوان به روشنی دریافت نوع پوشش بانوان در دل دنیای غرب با آنچه امروز از آنها میبینیم تفاوتهای بسیاری دارد، اما اهداف سیاسی و اقتصادی و حرکت به سمت اقتصاد لیبرالی نیازمند زیرساختهای فکری و برهنهسازی تفکر و باورهای مردم بوده است. همچنان که النا لاویان، بانوی دینپژوه یهودی در گفتگو با «جوان» تأکید میکند «باور برهنگی در تفکر برهنه و خالی جای میگیرد.»
خانم لاویان! حجاب یکی از موضوعاتی است که در تمام ادیان الهی بر آن تأکید شده است. شما به عنوان یک دینپژوه فلسفه این حکم الهی و تأکید بر آن را چه میدانید؟
حجاب با تمام فلسفه و تعبیر عام و خاصش در تمام ادیان الهی و به ویژه ابراهیمی هست و بر آن تأکید شده است. در آیین موسی حتی مردان هم باید پوشیده و محجب باشند و جسم خود را از نظر دیگران دور دارند و از نظر بازی هم پرهیز کنند. حضرت ابراهیم و حضرت موسی و همه پیامبران سربند و سرپوش داشتهاند. تمثال حضرت مولا علی (ع) حجاب دارد. اکنون بیشتر حجاب مقولهای فرهنگی شده است و برای تحقق آن باید کاری فرهنگی کرد، مانند خوراک که امروزه شماری از مردم به ویژه جوانان، در پی طعم و مزه آن هستند تا ارزش غذایی، کیفیت و ارزش آن. حجاب مفاهیم و انواع بسیاری دارد. در جهان ادیان یک تعبیر مشترک وجود دارد و آن هم اینکه پوشش مناسب باشد و بیشتر هم درباره زنان میگنجد و آنان را به سمت این پوشش مناسب هدایت میکند. حجاب برای معتقدانش دریایی از آرامش و اطمینان، لطف و صفا و امنیت خاطر است. حجاب برای معتقدان و باوردارانش یک ادب، روش و قاعده است. من تعبیر حجاب را در عرفان و تصوف، فلسفه، شریعت و فرهنگ این میدانم که همه حجاب داشته باشند. حجاب یک نوع آراستگی و بهداشت است. زن و مرد باید هر دوملبس باشند. این برای شماری از زنان سؤال است که چرا فقط ما زنان باید حجاب داشته باشیم، اما حجاب برای مردان هم هست و من در تمام ادیان وقتی مطالعه میکنم و اخلاق، عرفان و الهیات درس میدهم، به این میرسم و بر این باورم که در کنار حجاب جسم، حجاب اندیشه، چشم، گوش و زبان هم باید وجود داشته باشد و رعایت شود؛ اینکه چیزهایی که متعلق به ما نیست را نگاه نکنیم، لمس نکنیم. حرفهایی که غیبت، دروغ و نارواست نگوییم. حجاب زبان اینکه دیگران را ناامید، افسرده و شرمنده نکنیم. حجاب فکر اینکه به خیلی چیزها فکر نکنیم و در کار دیگران هم مداخله و آشوب نکنیم و بسیاری حجابهای دیگر. حجاب برای پیروان ادیان معنای عفاف، عفت، دوری از جدایی و خیانت، خانواده محکم و خودداری از نمایش آنچه خدا به ما ارزانی فرموده است و باید تنها برای خودمان داشته باشیم، یعنی راز ما، خدا، پاکی، آرامش و در نهایت باید بگویم خدا هم در حجابی از نور است.
چرا در دنیای غرب اصرار هست زنان را به سمت برهنگی حرکت دهند؟
ریشهها و ارزشهای ما باهم فرق دارند. همچنین قرائت و تعبیر و برداشت ما از برهنگی و زیبایی هم باهم متفاوت است. با وجود این، اما در همه غرب فرهنگ برهنگی حاکم نیست. افراد بسیاری در غرب هستند که پوشش مناسب، حجاب و رفتارهای متین و سنجیده دارند و جلف و سبکسر هم نیستند. آن پزشک، جراح و مدرس دانشگاه را در نظر بگیرید، اینها به تفکر تربیت و ریشهها بازمیگردد، اما اگر بخواهیم در کلیت به این موضوع بپردازیم، وقتی بخواهند کسی را فریب دهند، کلاه از سرش برمیدارند. اینها هم به جای برداشتن کلاه لباس مردم را از تنشان درمیآورند. آنها اصرار دارند افراد بیدین هستند و از دین صیانت، عفاف، اخلاق و آرامش، تعابیر ناروا و تیره و تاری را به خورد مردم میدهند. خودشان میدانند پوشش آرامش است ولی سعی میکنند آن را جور دیگری جلوه دهند. حال ما با آنها فرق میکند. اینها تنها شماری از مردمان آن سرزمین هستند. یادتان باشد که غرب، بیشتر وقتها مرکز ارائه مد، پوشاک، نساجی و لباس برای خانمها و آقایان بوده است. مزونها، بورداها و ژورنالها همه از آنجا میآید. طراحی لباس از آنجاست. اینها بالادستهایی دارند که خط و جهت میدهند و این خطدهیها زیربنای سیاسی دارد.
جریان مد در دنیا زیربنای سیاسی دارد! چطور؟
یعنی باید فکر مردم را به این سمت و سو برد که برهنگی زیباست! و آنها در تلاشند این کار را انجام دهند. باور برهنگی در تفکر برهنه و خالی جای میگیرد. وقتی باورهای محکمی وجود نداشته باشد، این باور در درون افراد شکل میگیرد که برهنگی زیباست و همه این تفکر را نخواهند داشت. اگر اینطور بود که در غرب برهنه بودند! حتی افراد بسیاری هستند که مذهبی نیستند، اما هجمه بسیاری علیه این پوششها و برهنگی دارند. به هر حال مسائلی در آن بلوک و ممالک هست و باید حواس عدهای به سمت این مسائل پرت شود و در واقع آگاه نشوند و مردم در جو دیگری پرت شوند و در وادی دیگری بیفتند. یکی از این روشها، حرکت به سمت برهنگی است. این طرح تنها برای خانمهای غربی نیست. ما مردان برهنه و برهنه فکر بسیار داریم. آنها به نوعی ابزار فروش کارخانهها، باشگاهها، استودیوها، شبکهها و ... هستند. مردان برهنه هم چشم پلشت، هرزه گرد و هرزه فکرند. زنان برهنه میخواهند از دیگران متمایز باشند، فرق داشته باشند و این فرق را اینجوری نشان میدهند. آنها راه دیگری ندارند.
از نگاه شما به عنوان یک اسلامپژوه، دین اسلام چقدر به زن بها داده و این ارزشگذاری برای شخصیت زن در چه قالبهایی نمود یافته است؟
ما داریم از منظر آیین اسلام صحبت میکنیم، یعنی بیش و پیش از همه قرآن کریم و سیره و سنت پیامبر (ص) اقبال احوال و کردار ۱۴ معصوم و بقیه زعما. درباره ارزش و ارجمندی زنان در قرآن و اسلام، چندین همایش جهانی داشتهام و همه بر احترام به زن تکریم و تقدس وی دلالت دارد، یعنی هدایت برای بسترسازی زیربنایی محکم و استوار، متین و زیبا برای سلامت بهداشت روحی، جسمی، توانایی، ارتقا، اعتلا و آرامش زنان خانه برای خانه و خانوادهای وزین و جهانی پاک و پر از آشتی، صلح و آرامش؛ و مصادیق این مهرورزی و ارزشگذاری را در قرآن، سیره و سنت میبینیم. درست است؟
شما روابط لطیف و مهرورزی حضرت خدیجه (س) و رسول اکرم (ص) را ببینید که چقدر زیبا باهم خوبند؛ یکدل، یکرنگ، یکروح و یکزبان و همزبان. کجا هم را تحریم و محدود کردهاند؟ هر دو برای ارتقا و اعتلای هم کوشیدهاند یا حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین علی (ع) نیز اینگونه بودهاند. طبق تاریخ، زنان مسلمان بسیاری در پوشش نویسنده، خطیب، فعال اجتماعی، بازرگان، عارف درجات و معنوی و علمی بالایی داشتهاند و نقش زنان در تاریخ اسلام بسیار زیاد بوده است. حضرت زینب (س) و تمام خانمهایی که پرچم نهضت عاشورا را عمود و قائم نگه داشتهاند، کافی است، ولی در سدههای بعدی شماری از قانونپردازان در جهان به اسم فقه و حقوق اسلامی قانونهایی گذاشتهاند که پایه و اساس دینی ندارند و بیشتر سلیقهای است. بنده در بخش فعالیتهای حقوق بشری خودم همواره سعی کردهام به جهان تذکر بدهم اینها از قرآن و اسلام نیست.
چگونه میتوانیم واقعیت زنان را در جامعه ایران به دنیا معرفی کنیم و در حوزه زنان به خصوص خانواده از غرب مطالبه گر باشیم؟
واقعیت یا حقیقت؟ آنچه هست یا آنچه باید باشد یا بشود؟ در نگاهی واقعبینانه وضعیت زنان در ایران متفاوت است. خدا را شکر بسیاری از زنان ما در کنار خانواده خود و درکنار برادر، همسر، پدر، پسر و دیگر اعضا احساس رضایت و آرامش دارند یا در محیطهای کاری شغلی و تحصیلی، امنیت و شادمانی دارند. این بستگی به نوع فرهنگ و نگرش خانوادهها و خود فرد و میزان مفاهمه و تفاهم دوسویه دارد. شماری هم تنگناهای فکری، فرهنگی، خانوادگی، کاری، اقتصادی و ... دارند. هر دو گروه را باید دید و شنید و واکاوی و بررسی کرد و پی گرفت. شاخصها و شاکلهها مهمند. با پوششهای خبری مناسب، زیبا، بجا و رسانهای کردن منطقی و خردمندانه موضوع. وقتی هر دو مورد را بگوییم، دیگران باور میکنند و موضوع ملموس میشود. حقیقت را گفتن از همه بهتر است. صداقت، صداقت میآورد. ما در ایران دریایی از آداب و رسوم، فرهنگ، ملیت و ادیان متفاوت داریم که این خودش جذاب است. ما باید اینها را نشان دهیم و ادعایی نداریم، ولی میخواهیم به یاری خدا، رهبر، دولت و مردم بهترین، بالاترین و متعالیترین بشویم.