چرا رتبهبندی معلمان به جای تأثیر خوب، مشکلات زیادی را برای جامعه فرهنگیان ایجاد کرد؟
طرح رتبهبندی برای ۱۱ سال پیش و یک کار زمینمانده بود که اواخر دولت قبلی لایحه ناقص یک صفحهای به مجلس آمد و کمیسیون آموزش نیز کلیات آن را تصویب کرد تا با آمدن دولت جدید پس گرفته نشود و روی جزئیات آن کار شود. در این رابطه کمیسیون آموزش مجلس جلساتی گذاشت و قانون رتبهبندی را آماده کرد که در نهایت در صحن مجلس رأی آن گرفته و تبدیل به قانون شد. وقتی قانون مصوب میشود باید آییننامهای هم برای آن وجود داشته باشد. قرار شد این آییننامه طی مدت یک ماه تهیه شود و برای نگارش آن نیز دو نفر از اعضای کمیسیون آموزش در جلسات آموزشوپرورش حضور داشته باشند، اما برای این کار از اعضای کمیسیون دعوت نشد و از نظرات آنها استفاده نکردند. از آنجا که طبق قانون باید طی سه ماه رتبهبندی انجام میشد، آموزشوپرورش وارد فاز اجرا شد و کارهایی را انجام داد که مشکلاتی را در این مدت ایجاد کرد.
در این زمینه چه اقداماتی از سوی مجلس انجام شده است؟
با توجه به برآیند جامعه و ارتباطاتی که با همکاران فرهنگیان گرفتیم، از طرف کمیسیون مأموریت گرفتیم که هر کدام از ما به شهر خودمان برویم و با هیئت ممیزی استان جلساتی بگذاریم. نتیجه فعالیتهای من این بود که در مورد قانون شبهه و ایرادی وجود نداشته است. ما با هیئت ممیزی نیز جلسه گذاشتیم، اما وقتی یک قانون نوشته میشود، حداقل باید یک سال از اجرای آن بگذرد تا از جایگاه نظارتی به عنوان نماینده مجلس اشکالات قانونی آن را پیدا کنیم و تبصره و اصلاحیه بزنیم. مشکل دیگر این بود که تعدادی از معلمان تمایلی به رتبهبندی نداشتند و تصور میکردند اجرایی نمیشود، به همین دلیل مدارک را بارگذاری نکردند و فاقد رتبه اعلام شدند. یک تعدادی هم مدارک را بارگذاری کردند، رتبهبندی شدند، اما نسبت به آن اعتراض دارند. ما نسبت به این پیشامد صحبت کردیم و قرار بود از ۱۹ فروردین، دو کمیته فعال شود؛ یک کمیته برای آنهایی که رتبه ندارند یا اعتراض دارند. یک کمیته هم برای آنهایی که رتبهبندی شدند، اما کمیته باید تطبیق بدهد که رتبه معلم با مدارک او میخواند و درست است یا نه.
به نظر شما علت اصلی مشکلاتی که برای رتبهبندی معلمان پیش آمده چه بوده است؟
به نظر من این اتفاقی که افتاده است به دلیل لجبازی سازمان برنامهوبودجه با آموزشوپرورش بود که در نهایت به شکل بدی تمام شد. از اول مسئله رتبهبندی معلمان مسئله پولی نبود، بیشتر مسائلی، چون شایستگی حرفهای، ایجاد انگیزه، فضای رقابت و اینکه کیفیت آموزش بالا برود مطرح بود، اما متأسفانه تبدیل به یک بحث مالی شد تا جایی که برخی به ما میگویند رتبهبندی را نمیخواهند و این قانون را برداریم، اما این یک قانون است، یک قانون خیلی خوب و نمیشود آن را برداشت.
چرا برخی از شاخصها سلیقهای بود و ارزیابها میتوانستند امتیازات سلیقهای به آن بدهند؟
اشکال این کار ارتباطی به قانون ندارد بلکه مربوط به آییننامه و بخش ارزیابیها و به طور کلی مربوط به آموزشوپرورش است. برخی از افرادی که به عنوان ارزیاب تعیین شده بودند، شناخت کافی از حوزه مورد بررسی نداشتهاند. مثلاً در استان کردستان نفراتی را در استان همدان ارزیابی کرده است. قطعاً فرد همدانی، فرد کردستانی را نمیشناسد.
چرا رتبهبندی معلمان که قرار بود به موجب ارتقای کیفیت آموزشوپرورش شود، به ارزشی ضدخودش تبدیل شد؟
واقعاً یک قانون خیلی خوب بود که در مجلس یازدهم اتفاق افتاد و کار ۱۱ ساله روی زمین مانده تمام شد. آن چیزی که برای فرهنگیان باید خیلی مهم باشد، این است که جایگاه و منزلت معلم در قانون رتبهبندی مشخص میشود و «معلم» با «کارمند» متفاوت است.
این قانون اگر به خوبی اجرا شود، هم ایجاد انگیزه میکند و هم به کمک آن میشود کیفیت آموزش را بالا برد، اما باید مسیر رتبهبندی به سمتی برود که «علم» معلمان را بهروز کند و به آنها نشاط و انگیزه ببخشد چراکه اگر معلمی بهروز نباشد، نمیتواند با قانون رتبهبندی تعیینشده رتبهاش را ارتقا ببخشد، حتی این مسئله در قانون دیده شده است که اگر کسی نتواند بعد از سه سال رتبهاش را حفظ کند یا ارتقا دهد، کسر رتبه میشود و نمره منفی میگیرد. همه اینها در راستای کیفی شدن آموزشوپرورش کشور تعیین شده است.
میتوانیم امیدوار باشیم به مرور زمان مشکلات حل شود و به سمتی که جزو اهداف طرح رتبهبندی معلمان بود، پیش برویم؟
ما تمام تلاشمان را کردیم اینطور پیش برود، اما در حال حاضر رتبهبندی بحث مالی و پولی شده است.
پس یعنی میشود این شرایط پیش آمده را اصلاح کرد؟
اگر کاری کنیم که معیشت معلم با رتبهبندی گره نخورد، اتفاقات خوبی رخ خواهد داد و با آن چیزی که مدنظر ماست، کیفیت آموزش بالا برود.