کد خبر: 1116034
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۲
اقدام اخیر رئیس جمهور فرانسه در دیدار با شماری از عناصر معاند با کشورمان در حاشیه مجمع صلح پاریس و طرح مواضع ضدایرانی و تشویق به اغتشاش و ناآرامی در داخل ایران، صرفا خصومت دولت این کشور با ایران را از پسِ پرده و ظواهر زیبای دیپلماتیک خارج کرده است.

"امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه به تازگی در اقدامی جنجالی در حاشیه برگزاری مجمع صلح پاریس، با مصی علینژاد و تنی چند از دیگر چهره های معاند با کشورمان دیدار و گفتگو کرد و در عین حال در قالب یک موضع گیری عجیب، از اغتشاشات اخیر در ایران و آنچه یک انقلاب خواند، حمایت نمود.  

مساله ای که بلافاصله با واکنش وزارت خارجه ایران رو به رو شد و "ناصر کنعانی" سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان تاکید کرد که این قبیل اقدامات ضدایرانی بدون تردید در حافظه ملت ایران حک خواهند شد. وی تاکید کرد: "جای شگفتی است که رئیس جمهور یک کشور مدعی آزادی با تنزل دادن سطح خود، با فرد منفور و بازیچه‌ای دیدار می‌کند که طی ماه‌های اخیر تلاش کرده به وضوح به نفرت پراکنی و اقدامات خشونت بار و تروریستی در جمهوری اسلامی ایران و نیز علیه اماکن دیپلماتیک و دیپلمات‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور دامن بزند".

در این راستا، کنعانی دیدار رئیس جمهور فرانسه با برخی چهره های معاند با کشورمان را نقض مسوولیت های بین المللی دولت فرانسه جهت مبارزه با تروریسم و خشونت طلبی دانسته و عملا آن را در راستای ترویج این پدیده های شوم ارزیابی کرده است.

با این همه، نکته قابل توجه در قالب تحرک اخیر رئیس جمهور فرانسه علیه کشورمان این است که این نخستین بار نیست که الیزه به صراحت مواضع و رویکردهای ضدایرانی خود را نشان می دهد. در واقع، این مرتبه فقط این جنس رویکردهای کاخ الیزه، خود را به نحوی آشکار تر به نمایش گذاشته اند. در ادامه به طور خاص تنها به شش مورد از خیانت های تاریخی دولت فرانسه در سال های اخیر علیه کشورمان اشاره می شود.

یک: فرانسه؛ پلیس بدِ سنتی در قالب معادله اتمی ایران
یکی از جلوه های عینی رویکردهای خصومت آمیز دولت فرانسه در رابطه با ایران، به طور خاص خود را در رابطه با پیشرفت های قابل ملاحظه کشورمان در حوزه توانمندی های هسته ای نشان داده است. در واقع، پاریس همواره مایل بوده که جوی از تنش بین المللی پیرامون برنامه اتمی ایران حاکم باشد تا این کشور به همراه دیگر شرکا و متحدان خود به ویژه دولت آمریکا بتوانند با بهره برداری از آن ها، دستورکارهای مطلوب خود را به تهران تحمیل کنند.

از این منظر، به طور خاص در جریان مذاکرات مرتبط با انعقاد توافق برجام در سال 2015 میلادی، فرانسه به وضوح در نقش "پلیس بد" مذاکرات و کشوری که به دنبال حداکثرسازی فشارها علیه ایران با هدف اخذ امتیازات از این کشور بود، اقدام به کنشگری کرد.

در واقع، در جریان مذاکرات مذکور نوعی تقسیم کار میان طرف های غربی صورت گرفته بود که در قالب آن، فرانسه به مثابه پلیس بد کنشگری می کرد. در این راستا، جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا روایتی جالب از کارشکنی و سخت گیری های عجبب و غریب لوران فابیوس و دولت فرانسه در جریان مذکرات برجامی دارد.

او در کتاب خاطرات خود با عنوان "هر روز موهبتی است" می‌نویسد: «وقتی که به وین برگشتیم؛ درحالی‌که آماده نهایی کردن اسناد برجام می‌شدیم، فدریکا موگرینی پیامی دریافت کرد مبنی ‌بر اینکه برای لوران فابیوس سوال‌های جدیدی ایجاد شده که می‌خواهد قبل از آنکه موگرینی سند را به نیابت از اتحادیه اروپا امضا کند، پاسخ داده شوند.» این موضوع حتی برای جان‌کری که شاهد تغییر موضع‌های فرانسه در دقایق پایانی بوده هم عجیب بوده است.

کری می گوید "فابیوس پیشتر نیز در جریان نشست‌های ژنو، لوزان، و وین هم در دقایق پایانی، مسائل جدیدی را مطرح کرده بود". کری در ادامه می گوید که حتی صحبت های یک ساعته فدریکا موگرینی هماهنگ کننده وقتِ سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم نتوانسته فابیوس را به کوتاه آمدن از مواضعش قانع کند.

در دوره مذاکرات هسته ای که ختم به انعقاد توافق برجام شد، وزیر خارجه وقت این کشور لوران فابیوس به قدری در روند مذاکرات کارشکنی کرد که بسیاری از کاربران فضای مجازی به تمسخر تاکید می کردند که "سابوتاژ" (به معنای خرابکاری کردن و خرابکار)، لغتی فرانسوی است! با این همه، لوران فابیوس در جریان مذکرات منتهی به برجام تا حد زیادی از منافع رژیم صهیونیستی و عربستان حمایت و بارها تاکید داشت که دغدغه های اسرائیل نیز باید در روند مذاکرات اتمی ایران گنجانده شود.

البته که فرانسه بعد از نقض توافق برجام در سال 2018 توسط دولت ترامپ نیز تا حد زیادی موضعی منفعل اتخاذ کرد و عملا همکاریهای گسترده ای را با دولت مذکور جهت تشدید دامنه فشارها علیه ایران در قالب کارزار فشار حداکثری این کشور در پیش گرفت. موضوعی که آن هم نمودهای عینی و متعددی را از خود برجا گذاشت.

دو: فرانسه و رسوایی ارسال خون های آلوده به ایران
یکی دیگر از جلوه های خیانت تاریخی دولت فرانسه در رابطه با ایران، رسوایی ارسال خون های آلوده به ویروس HIV به ایران است. این اتفاق حدودا 40 سال قبل رخ داد و در قالب آن دولت فرانسه مجوز صادرات خون های آلوده به 10 کشور از جمله ایران را صادر کرد. این خون ها توسط "انیسیتو مریو" فرانسه به دیگر کشورها صادر شدند. این مساله موجب شد تا اردیبهشت ماه سال 1390، حدودا 200 نفر از دریافت کنندگانِ ایرانی این خون‌ها جان خود را از دست بدهند.

مساله ای که حتی با تشکیل یک پرونده قضایی از سوی کشورمان نیز همراه بوده است با این حال نتوانسته نتایج ملموسی را در محکوم سازی دولت و نهادهای مسول فرانسوی به همراه داشته باشد. جالب اینکه این اتفاق در زمانی رخ داده که لوران فابیوس، نخست وزیر وقت دولت فرانسه بوده است. همان فردی که بعدها در قالب معادله هسته ای ایران، کارشکنی های زیادی را از خود نشان داد و هر آنچه در توان داشت جهت تضییع منافع ملی ایران به نمایش گذاشت.

سه: فرانسه و بی توجهی به سهام هسته ای ایران در این کشور
ایران از جمله کشورهایی است که در فرانسه و در قالب شرکت های مهم هسته ای این کشور، از سهام برخوردار است. ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، 10 درصد از سهام کنسرسیوم بین المللی "یورودیف" را خریداری کرد که بر مبنای آن ایران از مزایای هسته ای و مادی به واسطه سهام خود برخوردار می شود. با این همه، سال هاست که فرانسوی ها از دادنِ حق ایران در معادله مذکور طفره می روند و علی رغم وعده و وعیدهایی که در بحبوحه امضا توافق برجام داده بودند، همچنان به رویه غیرقانونی خود در حوزه مذکور ادامه داده و میلیون ها یورو منافع ملی کشورمان را تضییع و مورد بی توجهی قرار می دهند.

موضوعی که در نوع خود به نمودی عینی از رویکردهای دولت فرانسه در بی احترامی به اصول ابتدایی حقوق بین‌الملل و منافع دیگر کشورها، برخلاف ظاهر دموکراتیک و حامی آزادی آن تبدیل شده است.

چهار: پناه دادن فرانسه به گروهک ترویستی منافقین
فرانسه از جمله کشورهایی است که سال ها در عرصه بین المللی سعی داشته خود را به مثابه مهد آزادی و احترام به حقوق بشر و قانون معرفی کند. این در حالی است که دولت فرانسه از همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به انحا مختلف سعی در ایجاد بحران و چالش برای این حرکت گسترده مردمی داشته است.

در این راستا، فرانسه سال هاست که یکی از پایگاه های امن فعالیت های رهبران گروهک تروریستی منافقین است. گروهکی که بر اساس اسناد و شواهد گوناگون، عامل شهادت بیش از 17 هزار شهروند ایرانی است و حتی در دوره حضور آن در خاک عراق، ملت این کشور نیز از جنایات فجیع این گروهک تروریستی در امان نبوده اند. این رویکرد دولت فرانسه که به طور خاص به جای مقابله با گروه های تروریستی نظیر منافقین، با آن ها همکاری های فراوانی را انجام داده و می دهد، به جلوه ای عینی از سیاست های یک بام و دو هوای پاریس در قبال تهران تبدیل شده است.

البته که فرانسه در سال های اخیر در موراد متعددی میزبان دیگر افراد و گروه های معاند و ضدانقلاب هم بوده است. افراد و گروه هایی که در توطئه ورزی و انجام اقدامات خصمانه علیه ملت ایران کارنامه ای سیاه داشته اند.

پنج: بی توجهی فرانسه به تعهدات اقتصادی خود در قبال ایران
یکی از ویژگی های بارز رویکردها و سیاست های دولت فرانسه در قبال ایران، این نکته بوده که اساسا این دولت هیچ احترامی را در رابطه با تعهدات خود در مورد ایران قائل نبوده است. به طور خاص، شرکت های فرانسوی نظیر پژو و توتال در سال های اخیر با توجه به تشدید فشارهای تحریمی و اقتصادی علیه ایران، بارها اقدام به نقض مفاد تعهدات خود در قبال ایران و ایجاد چالش برای کشورمان کرده اند.

بدتر از همه اینکه پس از امضای توافق برجام و وقتی شرکت توتال برای همکاری جهت توسعه میادین انرژی پارس‌جنوبی به ایران برگشت و مدتی بعد با توجه به اوج گیری تنش های ایران و غرب، کشورمان را ترک کرد، در اقدامی غیرقانونی بسیاری از نقشه ها و اطلاعات مرتبط با میادین مذکور را به قطر فروخت و در این چهارچوب، خیانتی تاریخی که با تعهدات حرفه ای آن نیز هیچ تناسبی نشدند را علیه کشورمان مرتکب شد.

با این همه، آنچه که مهم است این نکته می باشد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فرانسوی ها هر زمان لازم دیده اند، راه خیانت و تضییع حقوق ملت ایران را در قالب روابط اقتصادیشان با کشورمان در پیش گرفته اند و در این رابطه نه تنها پاسخگو نبوده اند، بلکه در قامت طلبکار نیز ظاهر شده اند.

شش: کنشگری فعال دولت فرانسه در حمایت از رژیم بعث عراق
یکی دیگر از مصادیق بارز خصومت دولت فرانسه با ملت ایران، کمک های قابل توجه آن به رژیم بعث عراق در بحبوحه جنگ تحمیلی بوده است. در آن دوران، پاریس تا بدانجا در زمینه کمک به بغداد جلو رفت که پس از شوروی به دومین فروشنده سلاح و تجهیزات نظامی به رژیم عراق تبدیل شد. در این دوران دولت فرانسه اقدام به ارسال جنگنده های میراژ و موشک های رولاند به فرانسه در مقیاسی گسترده کرد و حتی بعضا موضوعی نیز از سوی مقام های فرانسوی مطرح می شد که بد نیست این کشور(عراق) به نحوی محدود در بحبوحه جنگ با ایران، به تسلیحات اتمی نیز دست پیدا کند.

جالب اینکه اسناد و شواهد مختلفی وجود دارند که نشان می دهند تشدید کمک های نظامی فرانسه به عراق در دوان جنگ تحمیلی، با حمایت و تشویق دولت وقت آمریکا صورت گرفته و به دنبال خارج کردن رژیم صدام از موقعیت ضعف در برابر پیروی های میدانی ایران بوده است.

متاسفانه فرانسوی ها در بحبوحه جنگ ایران و عراق، کمک های قابل توجهی را به رژیم عراق جهت تسهیل روند دستیابی آن به سلاح های شیمیایی نیز انجام دادند. مساله که موجب شد رژیم عراق از این تسلیحات نه فقط علیه مردم ایران، بلکه جهت سرکوب ملت خود نیز استفاده کند.

مجموع این مسائل با توجه به تحرکات ضدایرانی اخیر رئیس جمهور فرانسه حاکی از این واقعیت هستند که تهران بایستی رویکردی قاطع تر در برابر رویه های منفی پاریس اتخاذ کند و پاسخی درخور را به آن ها مطرح سازد. رویکردی که در صورت اتخاذ، تا حد زیادی حافظ منافع ملی کشورمان نیز خواهد بود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار