موضوع یکی از پروندههایی که مدام در محاکم کیفری یک استانها در حال رسیدگی است، از دست رفتن عفت دختران در جریان روابط نامشروع است. براساس شکایتهایی که در این محاکم مطرح میشود، عمده این دختران با وعده ازدواج یا برقرار ماندن یک رابطه دوستانه، قدم به این روابط میگذارند، اما وقتی به خواسته خود نمیرسند با تنشهای درونی و روانی بسیاری مواجه میشوند که آنها را به سمت افسردگی، خودکشی یا در بهترین حالت مطرح کردن شکایت برای اعاده حیثیت سوق میدهد. هرچند حیثیت از دست رفته قابل برنگشت نیست. تجربه این پروندهها نشان میدهد دختران قربانیان بزرگ این روابط هستند.
دختری جوان روز گذشته در راهروی دادگاه جنایی میگفت: بعد از آشنایی با پسری در فضای مجازی با درخواست ازدواج از سوی او مواجه شدم. بعد از برقراری روابط دیداری، یک روز از من خواست به خانهشان برود تا مادرش مرا ببیند. وقتی قدم به خانهشان گذاشتم، متوجه شدم از مادرش خبری نیست و این دامی بوده که حیثیت من در آنجا لکهدار شد. حالا هم برای طرح شکایت از او به دادگاه آمدهام.
مطرح شدن این شکایتها که به شیوههای متفاوت صورت میگیرد از دو دهه گذشته و همزمان با سست شدن کانونهای خانواده شدت بیشتری گرفته است. حاکمیت فضای مجازی، همزمان با ورود به زندگی خانوادگی، ابزاری مهم برای سست شدن کانون خانوادههایی شد که قوام و دوام آن پیشینهای به قدمت تاریخ داشت، اما امواج سهمگین شبکههای ماهوارهای و اجتماعی و فقدان مرجعی برای مدیریت آن منجر به گسست روابط اخلاقی شده که به این شیوه خود را عیان کرده است. این روزها طرح موضوع زن، زندگی، آزادی که بدون پیشینه تاریخی و با اقتباسی نخنما از زندگی نابهنجار غرب عاریت گرفته شده است، مطالبهای از جنس برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی را در خود مستتر دارد که بازیگردانان ماجرا طرح آن را به بازیگران میدانی واگذار کردهاند که هیجان ناشی از ماجرا سبب شده درک حقیقی از زن، زندگی و آزادی نداشته باشند. پشت کردن به پیشینههای تاریخی، دینی، فرهنگی و سنتهای حاکم بر جامعه مطالبهای است که در پس این شعارها نهفته است که همصدا شدن با آن به جای بخشیدن زندگی به شعاردهندگان میتواند بسیاری از آنها را در جایگاه همان شاکیان قرار دهد.