امین زندگانی، بازیگر سریال «کاتب اعظم» درباره ویژگیهای متن، کارگردانی و فضای متفاوت این سریال که در قالب تلهتئاتر ساخته شده است، سخن گفت.
تلهتئاتر سبک و قالبی است که دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ در تلویزیون ایران رونقی جدی داشت، اما به یکباره متوقف شد و حالا کاتب اعظم قرار است در این قالب نمایشی تولید شود تا شاید راهی برای رونق دوباره آن باشد. امین زندگانی که پیش از این تلهتئاتر هم بازی کرده است، درباره تمایزهای این سریال به مهر میگوید: من پیش از این چند تلهتئاتر کار کرده بودم که در استودیو بود، اما این مجموعه در یک لوکیشن واقعی ساخته شده که اتفاقاً نزدیک لوکیشن و قلعه فیلم سینمایی «ملک سلیمان» بود و خاطرات آن فیلم هم برای من تداعی شد. فکر میکنم ساخت این مجموعه آغاز خوبی برای سازمان سینمایی سوره و حوزه هنری باشد و رجعت خوبی هم برای تولید دوباره تلهتئاتر است. این مقوله چندین سال است که از سبد تولیدات تلویزیون خارج شده بود و امیدوارم با این پروژه ساخت تلهتئاتر دوباره کلید بخورد.
این بازیگر درباره همکاری با کارگردان نیز یادآور شد: غفوری، کارگردان درجه یک و با اخلاق بالای انسانی است که سالهای آینده سینمای ایران به او افتخار خواهد کرد و من هم افتخار میکنم که در اولین کارش حضور داشتم. این سریال گروهی بسیار عالی داشت و فکر میکنم تا دهههای بعدی حسرت این گروه را خواهم خورد. بازیگران شناخته شدهای مثل سیامک صفری، نادر فلاح و فاطمه گودرزی که در کار حضور داشتند و حتی بازیگران جوان هم همه نخبه بودند. فکر میکنم گفتن دیالوگهای تاریخی کار هر کسی نیست، اما همه بسیار خوش درخشیدند. در این مجموعه تولید، تهیه و تدارکات هم حرفهای بود.
این بازیگر درباره فضای این تلهتئاتر مناسبتی نیز عنوان کرد: قصه درباره آدمهایی است که در جناح دیگر واقعه عاشورا حضور دارند و ما ماجرا را از زاویه اشقیا میبینیم. نمیتوانم قصه را بیشتر از این لو بدهم، اما میشود گفت حرفهایی که در این داستان بیان میشود خیلی بهروز است. ما گاهی به دنبال قهرمان میگردیم و گاهی هم وظیفه خود را به دوش دیگران میاندازیم. مثلاً وقتی سیبزمینی و مایحتاج اولیه گران میشود، همه مردم توقع دارند بازیگران در اعتراض به معضلات اقتصادی دیگر بازی نکنند یا بیانیه بدهند! من اگر میخواستم در حوزه مسائل اقتصادی و سیاسی بیانیه بدهم، نماینده مجلس میشدم و شغل دیگری انتخاب میکردم یا برعکس اتفاقی میافتد و هر کسی فکر میکند چرا من باید پیشقراول شوم. این متن هم چنین فضایی دارد که نزدیک به خواستها، توقعات و نگاه اجتماعی است.