واقعه طبس يك شهيد بيشتر ندارد كه آن هم كسي جز شهيد محمدمنتظر قائم نيست. تقدير بر اين بود که شهيد منتظر قائم در جريان اين واقعه شهد شيرين شهادت را بنوشد تا مردم ايران با شجاعت و بزرگي اين فرمانده آشنا شوند. شهيد منتظر قائم به عنوان نخستين فرمانده سپاه پاسداران يزد در روز پنجم اردیبهشت 1359 به شهادت رسيد تا نام پر آوازه‌اش با اين روز تاريخي گره بخورد.
فرزند كوير
شهيد منتظر قائم هنگام شهادت 32 سال داشت. در جواني مسئوليت و كارهاي بزرگي را برعهده گرفته بود و براي انجام وظيفه در هر موقعيتي آماده و فرزند كوير بود و آدمي نبود كه سختي‌ها او را به سادگي از پا درآورد. مرد نبرد بود و با شجاعتي وصف نشدني به دل حادثه مي‌زد. از همان كودكي اين ويژگي‌هاي اخلاقي را با خودش داشت. و در خردسالي، پرتحرك، جسور و مقاوم بود. طوری که مادر بارها از شجاعت پسرش نزد اقوام و آشنايان گفته بود.
زماني كه خانواده از فردوس مشهد به شهر يزد مهاجرت كردند، محمد فهميد از دل كوير سوزان، روزهاي پرالتهابي انتظارش را مي‌كشد. گويي سرنوشت او با كوير گره خورده بود. از همان زمان تولد، انگار كوير او را به جنگ و نبرد دعوت مي‌كرد و مي‌خواست محمد را براي روزهاي سخت آينده آماده كند.
غناي وجود
شهيد منتظر قائم در 15 سالگي واقعه خونين 15 خرداد را مي‌بيند و از آن روز به بعد خودش را در ميدان مبارزه با رژيم پهلوي ديد. شب‌ها تا صبح اعلاميه‌هاي امام، حوادث فجيع فيضيه، پيوستن عشاير به امام و... را تكثير و پخش مي‌كرد. از همان موقع با تمامي وجود، سخنان امام را می‌شنید، از شهيدان مي‌خواند و مي‌نوشت.
براي ادامه تحصيل رشته برق را انتخاب مي‌كند تا حضوري مستقل در جامعه داشته باشد. پس از سربازي در شركت برق (توانير) مشغول به كار مي‌شود و سعي مي‌كند خود را به لحاظ علمي غني كند. كتاب «ولايت فقيه» امام خميني را مي‌خواند و سر كلاس‌هاي دكتر شريعتي حاضر مي‌شود. رابطه خوبي را هم با قم و طلاب شروع مي‌كند و به فعاليت‌هاي سياسي‌اش وسعت بيشتري مي‌بخشد.
خودسازي شهيد
شهيد منتظر قائم در اين دوران با شهامت و شجاعت عجيبي فعاليت مي‌كند و بار ديگر جرئت و جسارتش را به دوستانش نشان مي‌دهد. فعاليت مخفي انقلابي در كنار خودسازي او با مطالعه مداوم قرآن از او شخصيتي چند بعدي ساخته بود. مبارزي آگاه و شجاع به دنبال حقيقت و نور بود و هر مانعي را از مقابلش برمي‌داشت.
دستگيري محمد در سال 1351، آغاز دوره تازه‌اي از زندگي اوست. وقتي مأموران مي‌خواهند با شكنجه از محمد حرف بكشند، او را بسيار محكم و مقاوم مي‌بينند. بيش از 11 ماه او را در سلول‌هاي انفرادي تاريك و نمدار اوين نگه داشتند. در نهايت محمد پس از 15 ماه از زندان آزاد شد و به خاطر اينكه ديگر نمي‌توانست سر كار قبلي‌اش حاضر شود، در چندين شركت ديگر مشغول به كار شد.
شهادت فرمانده
با پيروزي انقلاب، فعاليت‌هاي شهيد منتظر قائم دامنه بيشتري گرفت. با تشكيل سپاه پاسداران و به دنبال ايجاد سپاه در شهرستان‌ها، پس از تحقیقات، شهيد منتظر قائم به عنوان اولين فرمانده سپاه پاسداران استان يزد و مسئول بنيانگذاري و تشكيل سپاه در يزد شد.
او پس از حضور در كردستان،مجدداً به یزد برگشت مدتي بعد در پنجم اردیبهشت 1359 امريكايي‌ها به قصد انجام عمليات «پنجه عقاب» وارد طبس شدند. منتظر قائم به عنوان فرمانده سپاه پاسداران يزد براي مقابله با اين تجاوز نظامي به منطقه اعزام شد و به شهادت رسيد و نامش در جرگه شهيدان مبارزه با امريكا به ثبت رسيد.
