مرد میانسال که پسرجوانش شش سال قبل با ضربه چاقوی دوستش به قتل رسیده شرط کرده است قاتل را در صورت ترک محل زندگیاش خواهد بخشید.
به گزارش جوان، شامگاه ۲۴اسفندماه سال۱۳۹۴ به مرکز فوریتهای پلیس۱۱۰ خبر رسید که حادثهای خونین در پارک شببو منطقه لواسان اتفاق افتادهاست. وقتی مأموران پلیس در محل حاضر شدند مشخص شد که پسری ۲۲ساله با ضربه چاقو زخمی و به بیمارستان منتقل شدهاست. همزمان با حضور پلیس در مرکز درمانی معلوم شد که نیما به علت شدت جراحت جانش را از دست داده است. بنابراین پرونده با موضوع قتل تشکیل و بازپرس ویژه قتل همراه کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی در محل حاضر شد. در اولین گام و در جریان تحقیقات میدانی معلوم شدکه عامل حادثه پسری به نام ایمان است که تحت تعقیب پلیس قرارگرفت و دستگیر شد.
ایمان وقتی بازجویی شد به ارتکاب قتل اعتراف کرد و در شرح حادثه هم گفت: من مدتی است که به مصرف موادمخدر اعتیاد دارم. شب حادثه همراه نیما بودم. او از دوستانم بود. مقداری به او پول دادم و خواستم برای من مواد و پایپ تهیه کند. وقتی از او جدا شدم گفت بعد از تهیه مواد تماس میگیرد. ساعتی گذشت، اما از نیما خبری نشد برای همین با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد.
چند بار دیگر هم زنگ زدم، اما به تماسم جواب نداد. فهمیدم نمیخواهد به تماسم جواب بدهد، برای همین با علی که از دوستان مشترکمان بود تماس گرفتم. از علی خواستم با نیما تماس بگیرد و در پارک شببو با او قرار بگذارد. علی قبول کرد و با او قرار گذاشت. وقتی سر قرار آنها حاضر شدم متوجه شد برایش تله گذاشته بودم. خواستم پولم را برگرداند. او یک پایپ به دستم داد و گفت که مواد را تهیه میکند. سر این موضوع مشاجرهمان شد. او یک چاقویی لای بوتهها جا ساز کرده بود که آن را برداشت. دعوایمان دیگر بالا گرفته بود که درگیر شدیم و چاقو به دست من افتاد که به او ضربه زدم و حادثه اتفاق افتاد.
بعد از اعتراف متهم، بازپرس ایمان را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به پرونده پدر مقتول به عنوان تنها ولی دم برای ایمان درخواست قصاص کرد. وقتی نوبت به دفاع ایمان رسید او گفت قبل از حادثه مشروب خوردهبود و روی رفتارش کنترل نداشته و قتل ناخواسته اتفاق افتادهاست. دفاعیات ایمان، اما از سوی هیئت قضایی پذیرفته نشد و ایمان به مرگ محکوم شد. با اعتراض متهم به رأی دادگاه پرونده در دیوانعالی کشور بررسی و رأی قضات رسیدگی کننده تأیید شد. بعد از انجام تشریفات قانونی اجرای حکم پرونده در شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امور جنایی در نوبت اجرا قرار گرفت. با کامل شدن بررسیها نام ایمان در میان محکومان به مرگ ثبت و متهم چند روز قبل برای اجرای حکم آماده شد. در حالی که همه چیز مهیای اجرا بود پدر مقتول به عنوان ولیدم گفت: حاضر است که به سه شرط و بدون دریافت دیه از متهم اعلام گذشت کند. اول این که متهم حق ندارد دیگر به محل زندگی آنها در لواسان بازگردد و دوم این که با خانواده مقتول هیچ ارتباطی برقرار نکند.
پدر مقتول همچنین گفت: پرونده باید از جنبه عمومی جرم بررسی و هر میزان مجازات زندان که قضات دادگاه برای متهم در نظر گرفتند باید سپری شود. متهم با پذیرش شرط اولیایدم فرصت زندگی تازهای پیدا میکند.