اينكه براي يك بخيه ساده مجبور باشيد 300 كيلومتر راه طي كنيد تا به مركز استان برسيد و به پزشك دسترسي پيدا كنيد، شايد براي پايتختنشينان و ساكنان مراكز استانها چندان ملموس نباشد، اما اين تجربه زيسته كساني است كه در مناطق محروم و دور افتادهاي همچون پيرانشهر و سردشت يا شاهين دژ و تكاب زندگي ميكنند. اين چالشي است كه قاعدتاً نبايد از چشم مسئولان وزارت بهداشت پنهان مانده باشد و آنها ميتوانند با افزايش ظرفيت رشتههاي پزشكي و تربيت پزشكان بيشتر معضل كمبود پزشك در كشور را حل كنند، اما وزارت بهداشت به جاي آنكه به دنبال افزايش تربيت پزشك و توزيع متوزان پزشكان به ويژه پزشكان متخصص در كشور باشد، معتقد است كمبود پزشك نداريم! اظهاراتي كه مقايسه آن با واقعيت ملموس براي مردم نشان ميدهد يك جاي كار ميلنگد و انگار در اين انحصارطلبي پاي تعارض منافع در ميان است. بر همين اساس هم برخي پزشكان ذينفوذ در وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشكي تنها افرادي هستند كه چالش كمبود پزشك در كشور را نفي ميكنند. حالا قائم مقام ستاد راهبري نقشه جامع علمي كشور با تأكيد بر اينكه، سرانه پزشك در كشورمان در مقايسه با كشورهاي منطقه مناسب نيست، معتقد است براي خروج از اين بحران بايد طي پنج سال آينده در رشته پزشكي سالانه ۳ هزار نفر و در رشته دندانپزشكي ۵۰۰ نفر به ورودي دانشگاههاي كشور اضافه شود.
آمارها و گزارشات رسمي از كمبود پزشك در كشور حكايت دارد. سرانه پزشك ايران تقريباً 7/11 پزشك به ازاي 10 هزار نفر است، اما عمده كشورهاي پيشرو بالاي 30 پزشك به ازاي هر 10 هزار نفر دارند؛ در همين زمينه كشور ما از بين 27 كشور منطقه رتبه بيستم را دارد، يعني پايينتر از كشورهایی مثل تاجيكستان و قرقيزستان و تركمنستان. شاهد اين ادعا هم صف طولاني بيماران در بيمارستانها و مطبها و كلينيكها است. وضعيت ايران در سرانه پزشكان متخصص از اين هم بدتر است و به ازاي هر 10 هزار نفر شش پزشك متخصص در كشور وجود دارد، در حالي كه خيلي از اين كشورهاي پيشرفته و حتي متوسط، بالاي 20 پزشك متخصص به ازاي هر 10 هزار نفر دارند. از سوي ديگر شيوه توزيع پزشكان در كشور به اين بحران دامن زده است. در حالي پايتخت 11درصد جمعيت كشور را در خود جاي داده سرانه پزشك در شهر تهران به ازاي هر 10 هزار نفر 35 پزشك است. در شهرهاي نسبتاً كوچكتر كه دانشكدههاي پزشكي دارند و 40 درصد جمعيت را دارند اين سرانه 15 هست، اما نيمي از جمعيت كشور ما با سرانه 5/2 پزشك به ازاي 10 هزار نفر دارند، زندگي ميكنند.
كرونا و تعميق بحران كمبود پزشك
بحران كرونا بيش از پيش كمبود پزشك در كشور را به رخ كشيد؛ موضوعي كه با خستگي و فرسودگي كادر درمان بر خروجي نهايي كار آنها در درمان بيماران هم اثر ميگذارد به گونهاي كه علي جعفريان، رئيس بخش پيوند بيمارستان امام خميني (ره) با اشاره به چالش مرگهاي مخفي ناشي از كرونا هم گفته بود:«هر كجا مشاهده كرديد كه ميزان مرگ و مير ناشي از كرونا از متوسط بينالمللي بالاتر رفت، بدانيد كه از سقف توانايي سيستم درماني گذشتهايم، زيرا مرگ و مير ناشي از كرونا در بسياري از موارد قابل پيشگيري است. حال اگر نميتوانيم پيشگيري كنيم، يعني از سقف و تحمل سيستم درمان خارج شديم.»
آمارهاي متفاوت مديران پزشك
با وجود اين وزارت بهداشتيها و همچنين مسئولان نظام صنفي نظام پزشكي اعتقادي به كمبود پزشك ندارند. قاسم جان بابايي، معاون درمان وزارت بهداشت در يك برنامه تلويزيوني، تعداد پزشكان شاغل در بخش دولتي را در حدود ۱۵ هزار نفر عنوان كرد و مدعي شد كمبود پزشك در كشور وجود ندارد. وي وجود ۱۸۰ هزار شماره نظام پزشكي را به عنوان ادله خود براي نفي كمبود پزشك ارائه كرد و مدعي شد به خاطر كمبود اعتبارات و عدم حمايت بيمهها، پزشكان رغبتي براي ماندگاري در مناطق محروم ندارند. آمار ارائه شده از سوي جهانگيري، معاون سازمان نظام پزشكي با آمار معاون درمان متفاوت است. به گفته وي كل تعداد شماره نظام پزشكي در سرجمع پزشكان و دندانپزشكان به ترتيب ۱۵۰ هزار نفر پزشك و ۳۶ هزار نفر دندانپزشك هستند كه از اين تعداد افرادي فوت و برخي مهاجرت كردهاند و در حال حاضر ۱۰۶ هزار پروانه صادر شده كه شامل 26 هزار پروانه دندانپزشك، 45 هزار پزشك متخصص و 35 هزار پزشك عمومي است.
ابوالفضل باقري فرد هم از ديگر مخالفان كمبود پزشك است و ميگويد:« براساس اطلاعات كنوني، در ايران به ازاي هر ۱۰ هزار نفر 1/17 پزشك داريم و با برنامهريزيهاي انجام شده تا سال ۱۴۰۴، اين عدد به بالاي ۱۸ خواهد رسيد كه تقريباً نزديك به مطلوب است.»
بهرام عيناللهي، وزير بهداشت هم با بيان اينكه منكر كمبود نيروي كادر درماني نيستيم، ميگويد:«در شرايط كنوني هم نيروهاي انساني ما به اندازه زيرساختها است. » وي راهكار رفع كمبود پزشك در مناطق را بومي گزيني ميداند.
انحصارگرايي مانع افزايش ظرفيت تربيت پزشك
در واكنش به اظهارات معاون وزير بهداشت حسن همتي، نماينده شاهين دژ و تكاب هم با تأكيد بر اينكه هر كس كه با افزايش ظرفيت پزشكي مخالفت ميكند، قطعاً انحصارگر است، ميگويد:«معاون وزير بهداشت گفته بود كمبود پزشك نداريم از همينجا به او ميگويم شايد سر كوچه شما كمبود نيست. ما داريم رنج ميكشيم.»
كمال حسينپور، نماينده سردشت و پيرانشهر هم درباره كمبود پزشك در اين مناطق ميگويد:« در پيرانشهر و سردشت به ازاي ۱۲۵ هزار نفر تنها ۱۵ پزشك متخصص وجود دارد و در بعضي تخصصها يك پزشك و در بعضي تخصصها مثل مغز و اعصاب حتي همان يك پزشك را هم نداريم. مردم مجبورند براي يك بخيه ساده ۳۰۰كيلومتر تا مركز استان طي كنند. بسياري از تصادفات جادهاي ما به خاطر طي كردن مسافت براي رجوع به پزشك است.»
حسينعلي شهرياري، رئيس كميسيون بهداشت و درمان هم معتقد است در خيلي از رشتههاي تخصص و فوقتخصص، كمبود پزشك داريم و آماري 150 تا 160 هزار پزشك در كشور دقيق نيست، زيرا پزشكان فوت شده، پزشكاني كه طبابت نميكنند از تعداد كل پزشكان كم نشدهاند. وي در پاسخ به نبود امكانات و زير ساخت براي تربيت پزشك بيشتر هم ميگويد:«در سال 65 در دانشگاه علوم پزشكي زاهدان با وجود كمبود امكانات، تخت بيمارستاني و استاد، سالي 200 پزشك عمومي تربيت ميشد.» شهرياري در عين حال توپ پيگيري مسئله كمبود پزشك را در كشور در زمين مجلس مياندازد و ميگويد:«مسائل آموزشي وزارت بهداشت و درمان در حوزه وظايف كميسیون آموزش و تحقيقات مجلس است.»
سوء قصد پس از نامه به رئيسجمهور
چند روز پيش هم جمعي از دفاتر بسيچ دانشجويي دانشگاههاي علوم پزشكي كشور طي نامهاي تفضيلي به سيدابراهيم رئيسي، به عنوان رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي، نكاتي را پيرامون بحران كمبود پزشك در كشور و آمار و ارقام غلط مربوط به آن مطرح كردند. جمعي از دفاتر بسيج دانشجويي علوم پزشكي كشور با صدور نامهاي تفصيلي خطاب به آيت الله رئيسي با ارائه آمارهايي متقن نسبت به تبعات كمبود پزشك در كشور هشدار دادند و اظهارات مسئولان وزارت بهداشت را دچار تعارض منافع دانسته و از رئيسجمهور انقلابي خواستند براي تغيير ريل صنفي اين وزارتخانه به سمت منافع مردم به مسئله افزايش ظرفيت پزشكي شخصاً ورود كنند. پس از انتشار اين نامه اما مسئول بسيج دانشجويي دانشگاه علوم پزشكي تهران از سوي دو موتور سوار مورد سوء قصد قرار گرفت؛ ماجرايي كه مجتبي توانگر نماينده مردم تهران در مجلس آن را با انتشار نامه مذكور بيارتباط ندانست و با تأكيد بر اينكه «پشت پرده مافياي درمان چه خبر است؟» از نيروي انتظامي(ناجا) و اطلاعات(واجا) خواستار پيگيري اين موضوع و روشن شدن آن شد.
لزوم افزايش ظرفیت
حالا منصور كبکانيان، قائم مقام ستاد راهبري اجراي نقشه جامع علمي كشور از موافقت با افزايش ظرفيت پذيرش در دو رشته پزشكي و دندانپزشكي تا پنج سال آينده خبر مي دهد. وي با اشاره به بحران پيري جمعيت و نياز كشور به خدمات پزشكي بالاتر ميافزايد:«پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در دهه شصت جهشي در جذب دانشجويان پزشكي داشتيم كه اين گروه در شرف بازنشستگي هستند. تهديداتي همچون مهاجرت بخشي از جامعه پزشكان به خارج از كشور و گردشگري سلامت از ديگر دلايل ورود شوراي عالي انقلاب فرهنگي به موضوع سرانه پزشكي است.»
وي با اشاره به آمارهاي متفاوت ارائه شده از تعداد پزشكان فعال در كشور ميافزايد:«ميزان پزشكان موجود طبق آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در نقشه راه درمان حدود ۱۰۰ هزار نفر است كه اين آمار اختلافاتي با آمار سازمان نظام پزشكي دارد كه حدود ۱۴۷ هزار نفر است و به نظر در برخي آمارها تنها پزشكان داراي مجوز محاسبه شدهاند.»
به گفته وي براي رسيدن به تعداد مطلوب پزشك در كشور در مقايسه با كشورهاي منطقه بايد ۱۰۰ هزار پزشك فعلي به ۱۸۰ هزار نفر افزايش يابد و اگر بخواهيم در ۱۰ سال آينده جزو كشورهاي پيشرفته باشيم، اين ميزان بايد به ۳۰۰ هزار نفر برسد. بر همين اساس و براي خروج از بحران سرانه پزشك در كشور طي پنج سال آينده بايستي حداقل در رشته پزشكي در سال ۳هزار نفر و در رشته دندانپزشكي نيز حداقل ۵۰۰ نفر به دانشجويان ورودي دانشگاههاي كشور اضافه شود.