سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: ماه مبارک رمضان برای همه ما سرشار از خاطرات شیرین است و کمتر کسی را میتوان یافت که در شبهای رمضان، سفره افطار و سحر و به ویژه از روزههای دوران کودکی و نوجوانیاش خاطره و قصهای نداشته باشد، اما در این میان بعضی داستانهای رمضانی به قدری جذاب و عبرتآموز است که ماندگار شده است. بخشی از این حکایتها را روز قبل در همین صفحه خواندید و امروز تعدادی دیگر از حکایتهای رمضانی را میخوانید.
هیچ کس افطار نکند؛ تا به او اجازه دهم
پیامبر (ص) مردم را به روزه یک روز امر کرد و فرمود: «هیچ کس افطار نکند؛ تا به او اجازه دهم.» مردم روزه گرفتند؛ تا اینکه شب شد؛ شخصی میآمد و میگفتای رسول خدا! روزه دارم؛ اجازه بده افطار کنم و پیامبر (ص) به او اجازه میداد و مردم همچنان میآمدند و اجازه میگرفتند؛ تا این که مردی آمد و گفت از خانوادهام دو دختر جوان روزه دارند و شرم دارند که خدمت شما بیایند؛ به آنها اجازه بده افطار کنند. پیامبر (ص) از او روی برگرداند. او حرفش را دوباره تکرار کرد و پیامبر (ص) روی برگرداند و بعد برای سومینبار، سخنش را تکرار کرد. پیامبر (ص) فرمود: آنها روزه ندارند؛ چگونه روزهدار است کسی که امروز گوشتهای مردم را خورده است؟ برو و به آن دو دستور بده، اگر روزهاند، قی کنند. مرد برگشت و به آنها خبر داد و از آنها خواست قی کنند. پس هر کدام لختهخونی قی کرد. مرد به محضر پیامبر (ص) برگشت و جریان را به او خبر داد. پیامبر (ص) فرمود: «سوگند به خدایی که جان محمد (ص) در دست قدرت اوست! اگر لختههای خون در شکم آنها باقی میماند، آتش (دوزخ) آنها را میخورد.»
ثواب عبادت و روزه مرد متأهل بسیار است
امام صادق (ع) فرمود: «مردی نزد پدرم آمد. پدرم به او فرمود آیا همسر داری؟» او گفت نه. پدرم به او فرمود من دوست ندارم همه دنیا و آنچه را در آن است، داشته باشم، ولی یک شب را بدون همسر به سر برم و بعد فرمود: «دو رکعت نماز مردی که همسر دارد، بهتر است از عبادت یک شب و روزه روز آن؛ از مرد بیهمسر» سپس پدرم هفت دینار به او داد و فرمود: با این پول، ازدواج کن و بعد گفت: رسول اکرم (ص) میفرمود: «برای خود، همسر و فرزند فراهم کنید، زیرا این کار، روزی شما را بیشتر میکند.»
در روزه آدم بداخلاق خیری نیست
بانوی مسلمانی همواره روزه میگرفت و به نماز اهمیت بسیار میداد و حتی شب را با عبادت و مناجات به سر میبرد، ولی بداخلاق بود و با زبان خود، همسایگانش را میآزرد. شخصی به محضر رسول خدا (ص) آمد و گفت فلان زن، همواره روزه میگیرد و شب زندهداری میکند، ولی بداخلاق است و با نیش زبانش، همسایگان را میآزارد.
رسول اکرم (ص) فرمود: «در چنین زنی، خیری نیست و او اهل دوزخ است.»