کد خبر: 1035321
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۹
نگاهی به جلوه‌های تربیت مهرورزانه در سیره معصومین
امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) می‌فرماید: «کودک هفت سال آزاد است و هفت سال مورد ادب و توجه و هفت سال دیگر مورد خدمت و یاور است»، این فرمایش کوتاه و نغز نه تنها در تربیت حسنین و دیگر فرزندان مولای متقیان به خوبی به کار گرفته شد، بلکه حاوی مهم‌ترین نکاتی است که امروزه روانشناسان و پژوهشگران علوم تربیتی را مشغول ساخته است

سرویس سبک زندگی جوان آنلاین:

حسین گل محمدی
دین اسلام به عنوان مکتب جامع زندگی برای تمام ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان دارای برنامه‌هایی روشن و راهبردی است که نه تنها ریشه در فطرت آدمی دارد، بلکه واجد ویژگی‌های لازم برای روزآمدکردن است. یکی از مباحثی که هم در قرآن کریم و هم در روایات و احادیث به آن پرداخته شده، تربیت کودک است. از نگاه مکتب تربیتی اسلام، سال‌های نخستین زندگی دورانی حساس در رشد کودک محسوب می‌شود که باید همراه با فراغ بال، نشاط و تفریح و مالامال از محبت باشد. در احادیث و روایات تأکید شده است که در هر مرحله از رشد باید به گونه‌ای خاص و متناسب با سن فرزند با او رفتار کرد.

هر سنی مقتضیاتی برای خودش دارد و باید طبق آن برنامه‌ریزی کرد. در کتب روایت براساس فرموده امیرالمؤمنین (ع) دوره‌ای ۲۱ ساله برای فرزندپروری تعیین شده که به سه دوره هفت ساله تقسیم می‌شود. البته هر یک از این دوره‌ها به دوره‌های جزئی‌تری قابل تقسیم است و ملاحظات خاص خود را دارد. امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) که پدر شایسته‌ترین فرزندان هستی بود، می‌فرماید: «کودک هفت سال آزاد است و هفت سال مورد ادب و توجه و هفت سال دیگر مورد خدمت و یاور است»، این فرمایش کوتاه و نغز نه تنها در تربیت حسنین و دیگر فرزندان مولای متقیان به خوبی به کار گرفته شد، بلکه حاوی مهم‌ترین نکاتی است که امروزه روانشناسان و پژوهشگران علوم تربیتی را مشغول ساخته است.
امام صادق (ع) نیز تأکیدی دوباره بر فرمایش حضرت علی (ع) داشته و فرموده است: «کودک هفت سال بازی می‌کند و هفت سال خواندن و نوشتن می‌آموزد و هفت سال حلال و حرام را یاد می‌گیرد.» از نگاه اصول تربیتی اسلام هفت سال نخست دوره تکوین است که باید تفاوت کودکان به لحاظ رشد و نمو عقلی و هوشی ارزیابی شود. هفت ساله دوم دوره پرورش دینی و اخلاقی و هفت سال سوم دوره تمرین و عمل به آموخته‌هاست تا آمادگی کامل برای ایفای نقش در زندگی اجتماعی ایجاد شود. همان‌طور که در مقدمه اشاره شد، اسلام نگاهی روزآمد به تربیت دارد. نکته‌ای که باید در همه مراحل در نظر گرفته شود، این است که محتوای آموزشی و تعلیم باید با مسائل روز و مورد نیاز فراگیران و نیز شرایط محیطی و اجتماعی آن‌ها مرتبط باشد. علی (ع) در این زمینه می‌فرماید: «فرزندان خود را به عادات و آداب خود مجبور نکنید؛ زیرا آن‌ها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده‌اند.»
نگاهی به چالش‌های میان فرزندان و والدین نشانگر آن است که پدر و مادر‌ها اصرار به تربیت فرزندان دقیقاً براساس معیار‌های خود دارند، همان اصول و معیار‌هایی که بر اساس آن تربیت شده‌اند. البته بی‌تردید بنیان‌های تربیتی اسلام مشخص و معین است، اما شیوه‌ها باید به روز شود تا پاسخگوی نیاز امروز نسل‌ها باشد. در این زمینه والدین خودشان هم باید آموزش‌های لازم را ببینند، چراکه برای تربیت فرزند مهارت‌هایی لازم است که باید آموخته شود؛ یکی از این مهارت‌ها چگونگی گفتار و رفتار با فرزند است. باید به گونه‌ای با آنان رفتار کرد و سخن گفت که برایشان جذابیت داشته باشد وگرنه هیچ آموزشی به صورت عمقی اتفاق نمی‌افتد. بی‌تردید در این زمینه محبت‌کردن به عنوان نسخه‌ای مؤثر سفارش می‌شود. محبت بی‌قید و شرط به کودکان مثل آب و غذا برای زندگی کودک ضرورت دارد. انسان فطرتاً خداجوست و خداجویی همانا محبت‌جویی است. همانگونه که حضرت موسی (ع) به خداوند عرض کرد: «پروردگارا! کدام یک از اعمال نزد تو برتر است؟ خطاب رسید: محبت به کودکان؛ چراکه من فطرت آن‌ها را بر پایه اعتماد به یگانگی خود قرار دادم.»
محبت سرشار بی‌دریغ به کودکان را در سیره پیامبر مهربانی حضرت محمد (ص) به خوبی می‌توان دید. در بحارالانوار آمده است: روزی پیامبر (ص) آهنگ نماز کرد در حالی که امام حسن (ع) همراهشان بود. رسول خدا (ص)، امام حسن را در مقابل خود بر زمین نهاد و شروع به نماز کرد. پس وقتی که به سجده رفت آن را طولانی نمود. راوی می‌گوید: سر خود را از سجده برداشتم تا ببینم چرا سجده پیامبر طولانی شده است؟ ناگاه چشمم به امام حسن افتاد که بر شانه پیامبر نشسته بود. هنگامی که آن حضرت سلام را گفت مردم به آن حضرت عرض کردند:‌ای رسول خدا در این نماز سجده‌ای کردی که پیش از این چنین سجده‌ای نکرده بودی، گویی بر شما وحی نازل می‌شد. پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: بر من وحی نازل نشد، اما پسرم بر دوشم نشسته بود و دوست نداشتم که او را شتابزده کنم، صبر کردم تا اینکه از دوشم پایین آمد.
سیدمهدی شمس در کتاب اخلاق اسلامی روایتی را از سیره رسول گرامی اسلام در محبت به کودکان روایت می‌کند که می‌تواند همچون چراغی فروزان برای همه پیروان راستین آن حضرت به ویژه پدر و مادر‌ها باشد. روایت از این قرار است که: روزی پیامبر (ص) همراه اصحاب از کوچه‌های مدینه عبور می‌کردند، در یکی از کوچه‌ها چند کودک مشغول بازی بودند و در کنار آن‌ها کودکی خود را روی زمین می‌کشید و گریه می‌کرد. حضرت متوجه آن کودک شده، پهلوی او روی زمین نشستند، سپس آن طفل را از زمین بلند کرده و علت گریه او را جویا شدند. کودک گفت: من پسر رفاعه انصاری هستم، پدرم در جنگ احد کشته شد. خواهری داشتم که ازدواج کرد و مادرم نیز شوهر کرد و مرا از خود راند. اکنون بی‌کس و تنها مانده‌ام. بچه‌ها مرا سرزنش می‌کنند و به بازی نمی‌گیرند. حضرت بسیار ناراحت شد و اشک از چشمانش جاری گردید و سپس او را روی زانوی خود نشاند و فرمود: ناراحت مباش، من از امروز پدر تو و دخترم فاطمه خواهر توست. کودک شادمان شد و برخاست و فریاد زد:‌ای بچه‌ها، دیگر مرا سرزنش نکنید که پدرم از پدر‌های شما بهتر است. آنگاه پیامبر (ص) دست او را گرفت و به خانه دخترشان فاطمه (س) بردند و گفتند: دخترم! این کودک فرزند ما و برادر توست. از او نگهداری کن. فاطمه نیز جامه‌ای پاکیزه بر او نشاند. سرش را روغن زد و ظرف خرمایی پیش روی او گذاشت و فرمود: حسن و حسینم بیایید و با هم غذا بخورید. بعد از رحلت حضرت رسول اکرم (ص) او بر سر خود خاک می‌ریخت و فریاد میزد: «وا ابتاه امروز من یتیم شدم» و همه مردم از سوز او می‌گریستند.
در مکتبی که چنین پیامبری دارد- پیامبری که در تمام لحظه‌های عمر پربرکت خویش یک دم از مهر و محبت به امتش فروگذار نکرد- بی‌تردید در صورت عمل به سفارش‌های متعالی‌اش فرزندانی شایسته تربیت و تقدیم جامعه خواهد شد. باشد که برای یادگیری اصول فرزندپروری راه دوری نرویم و با تأمل و تعمق در سیره و گفتار معصومین (ع) راه روشن تربیت فرزندان خویش را بر مبنای مهر و عطوفت پیدا کنیم تا در آغوش محبت مان جان بگیرند و بالنده شوند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار