کد خبر: 1016711
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۱
یادداشتی از دکتر یونس شکرخواه
مغالطه با خطای شناختی تفاوت دارد. مغالطه نیاز به استدلال دارد و در ساختار استدلال از آن استفاده می‌شود، در‌حالی‌که خطای شناختی به الگوی پیش‌فرض اندیشیدن و تفکر اشاره می‌کند. منظور از الگوی پیش‌فرض تفکر این است که فرد تنظیمات ذهن خود را بر‌اساس سوگیری انجام داده، سپس با توجه به آن تنظیمات جانبدارانه می‌اندیشد.
جوان آنلاین: دکتر یونس شکرخواه، استاد ارتباطات و روزنامه‌نگار پیشکسوت، در کانال تلگرامی خود نوشت: واژه (fallacy) مغالطه از واژه لاتین fallacia به معنی فریب، نیرنگ، و حیله گرفته شده است. مغالطه به گفتار، نوشتار، اندیشه، احساس، و زبانِ بدن گفته می‌شود که در ساختار استدلال جای گزاره‌های منطقی و درست را بگیرد و در آن به‌طور عمد یا غیر‌عمد فریب به خود یا به مخاطب باشد؛ مانند مغالطه‌های توسل به ترس، توهین، ترحم، تکرار، توطئه، خشم، نفرت و حسادت. خطای شناختی یا سوگیری دو معنی و مفهوم متفاوت دارد: ۱- تمایل و گرایش به یک ایده و تفکر خاص و ۲- تعصب و جانبداری غیرمنطقی از یک ایده.

در معنی و مفهوم اول، خطای شناختی خنثی، بی‌ضرر و بدون خطر است؛ مانند طرفداری از یک تیم فوتبال، یک جناح سیاسی و... طبیعتاً، گرایش به یک تیم فوتبال، یک جناح سیاسی، یا یک عقیده خاص خطا یا اشتباه نیست، اما در معنی و مفهوم دوم، خطای شناختی می‌تواند مضر و خطرناک باشد. در این مفهوم، خطای شناختی به تمایلات و گرایشات غیر‌منطقی و متعصبانه به یک ایده و تفکر و طرفداری غیر‌منصفانه از آن می‌باشد که باعث می‌شود فرد قضاوت نادرست و ناعادلانه کند.

مغالطه با خطای شناختی تفاوت دارد. مغالطه نیاز به استدلال دارد و در ساختار استدلال از آن استفاده می‌شود، در‌حالی‌که خطای شناختی به الگوی پیش‌فرض اندیشیدن و تفکر اشاره می‌کند. منظور از الگوی پیش‌فرض تفکر این است که فرد تنظیمات ذهن خود را بر‌اساس سوگیری انجام داده، سپس با توجه به آن تنظیمات جانبدارانه می‌اندیشد. مغالطه‌ها می‌توانند نتیجه خطا‌های شناختی باشند، اما داشتن خطای شناختی الزاماً به معنی مرتکب شدن مغالطه نیست. با این مقدمه، به تعریف و توضیح مغالطه خطای شناختی می‌پردازیم.

مغالطه خطای شناختی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد ادعا کند، چون مخاطب سوگیری دارد، بنابراین ادعاهایش غلط و نادرست می‌باشد. ساختار مغالطه خطای شناختی بسیار ساده است: «الف» خطای شناختی است. بنابراین، «الف» اشتباه و خطاست.

از این فرمول این نتیجه را می‌توان گرفت که هر نوع خطای شناختی اشتباه و نادرست است. در‌حالی‌که این دو مدعا کاملاً مستقل و مجزا هستند. نمی‌توان از سوگیری نتیجه نادرست و اشتباه گرفت. در مغالطه خطای شناختی، مغالطه‌کننده معنی و مفهوم منفی خطای شناختی را به‌جای معنی و مفهوم خنثی و بی‌خطر آن به کار می‌برد که در واقع مرتکب مغالطه تحریف معنی (definist fallacy) نیز می‌شود. مغالطه تحریف معنی زمانی اتفاق می‌افتد که شخصی واژه یا عبارتی را طوری تعریف کند که برای دفاع از موضعش آسان‌تر باشد و به نفع خود مصادره به مطلوب کند. مغالطه خطای شناختی با خطای شناختی نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت (discounting positives) ارتباط دارد. در این خطای شناختی فرد توانایی‌ها و جنبه‌های مثبت خود یا مخاطب را کوچک می‌شمرد و روی جنبه‌های منفی تأکید می‌کند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر