سرویس حوادث جوان آنلاین: شامگاه دوشنبه ۱۲خردادماه امسال زن جوانی وحشتزده به اداره پلیس رفت و از دو مرد ناشناس به اتهام آدمربایی و سرقت طلاهایش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: حدود ساعت۶ عصر از اسلامشهر همراه دختر هفتساله و برادرزادهام سوار خودروی پراید قهوهای به مقصد تهران شدیم. دخترم و برادرزادهام حوالی پاسگاه نعمتآباد در جنوب تهران نزدیک خانهمان پیاده شدند، اما من از آنجایی که قرار بود برای خرید به چهاردانگه بروم از راننده که مرد جوانی بود خواستم مرا به یکی از خیابانهای چهاردانگه برساند. پس از این در صندلی جلو نشستم و راننده هم حرکت کرد تا اینکه در نزدیکی چهاردانگه خودرواش را در مکان خلوتی نگه داشت و مدعی شد موتور ماشین جوش آورده و باید داخل رادیاتورش آب بریزد.
راننده از خودرو پیاده شد و به طرف صندوق عقب رفت که پس از باز کردن در صندوق عقب ناگهان مردجوان دیگری از داخل صندوق بیرون آمد و دو نفری مرا داخل خودرو خفت کردند. آنها با تهدید چاقو مرا وادار به سکوت کردند و با قیچی فلزبری که همراه داشتند تمامی النگوهای طلایم را بریدند و بعد هم گردنبند و انگشترهایم را که حدود ۲۰۰میلیون تومان قیمت داشت به زور از من گرفتند و در حالی که دستانم را با طنابی بسته بودند به راه افتادند.
دو مرد سارق یک ساعت و نیم مرا داخل خودرو حبس کردند و در این مدت در خیابانها و جادهها دور دور میکردند تا اینکه من با دیدن رهگذران شروع به داد و فریاد کردم و از آنها درخواست کمک کردم که سارقان آدمربا مجبور شدند مرا رها کردند. وی در پایان گفت: وقتی آنها فرار کردند رهگذران شماره پلاک خودروی آنها را یادداشت کرده بودند.
پس از طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس جنایی در اختیار تیمی از کارآگاهان مبارزه با آدمربایی پلیسآگاهی قرار گرفت. مأموران پلیس در نخستین گام صاحب خودرو را که مرد میانسالی به نام احمد بود شناسایی کردند. احمد در بازجوییها گفت که خودرواش را مدتی قبل به مرد ۲۹سالهای به نام کیومرث فروخته است. بنابراین مأموران پلیس در گام بعدی کیومرث را شناسایی و بازداشت کردند. متهم ابتدا در بازجوییها منکر جرم خود شد، اما وقتی با شاکی روبهرو شد، به جرم خود با همدستی یکی از دوستانش به نام کیوان اعتراف کرد و مأموران هم کیوان را بازداشت کردند. دو متهم صبح دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی منتقل شدند و به سرقت و آدمربایی اعتراف کردند. در ادامه دو متهم برای تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفتند.
گفتگو با یکی از متهمان
کیومرث سابقه داری؟
نه، تا الان حتی به کلانتری هم نرفتهام.
معتادی؟
نه، اعتیاد هم ندارم.
پس چرا همراه دوستت باند سرقت تشکیل دادی؟
طمع کردم و میخواستم زود پولدار شوم. فکر میکردیم حالا که طلا و جواهرات گران شده است با چند سرقت میتوانیم پولدار شویم و گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم و بعد هم یک کار پر سود برای خودمان دست و پا کنیم.
قبلاً چه کار میکردی؟
من دستفروشی میکردم. البته به خاطر اینکه عیالوار هستم و دو پسر دو و هفتساله هم دارم و از همه مهمتر به خاطر هزینههای بالای زندگی با خودروام مسافرکشی هم میکردم که دوستم پیشنهاد داد مسافرانی که طلا و جواهر همراه دارند، شناسایی و طلاهای آنها را سرقت کنیم.
دوستت چه کاره بود؟
دوستم مغازه لباس فروشی داشت که به خاطر بیماری کرونا فروشش کم شد و به قول خودش ورشکست شد که مدتی قبل پیش من آمد و پیشنهاد سرقت طلاهای زنان مسافر را داد.
چرا همدستت در صندوق عقب مخفی میشد؟
کیوان این نقشه را طراحی کرد. او گفت این شیوه را در یک فیلم خارجی هالیوودی دیده و وقتی برای من توضیح داد قبول کردم. چون فکر میکردیم که اگر دو نفری سوار خودرو باشیم، مسافران زن اعتماد نمیکنند و سوار ماشین نمیشوند.
پول دار شدی؟
نه، فقط گرفتار شدم. چون کیوان به من رو دست زد و بعد از اینکه طلاهای مسافر را سرقت کردیم او طلاها را با خودش برد و بعد هم مدعی شد که مأموران پلیس تعقیبش کردند و طلاها را در مکانی از جیبش بیرون انداخته و بعد هم که از دام مأموران فرار کرده به آنجا برگشته و طلاها را پیدا نکرده است. البته میدانستم دروغ میگوید و الان هم که دستگیر شده اعتراف کرده طلاها را در خانهاش مخفی کردهاست.
در این مدت چند مورد سرقت داشتید؟
اولین مورد بود که دستگیر شدیم.
اما تحقیقات نشان میدهد که شما سرقتهای دیگری هم داشته اید؟
[سکوت میکند.]