سالی که روز‌های پایانی آن را سپری می‌کنیم، به جهت چند اتفاق بزرگ در ما‌های پایانی آن، سالی تلخ و پر آزمونی برای ملت ایران بوده است. از یکسو در آبان ماه، مردم به جهت یک تصمیم اشتباه بنزینی، با پدیده ناامنی در بسیاری از شهر‌های خود مواجه شدند و دیدند دشمن عنودی را که مترصد فرصت بود تا به بهانه‌ای، امنیت و آرامش آنها را نشانه برود. از سوی دیگر، در ۱۳ دی ماه با اقدام ددمنشانه رئیس جمهور امریکا در ترور سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی در غم عزیزترین و امنیت‌آورترین سردار خود نشستند ودر روز‌های پایانی بهمن نیز با ویروس «کرونا» که سلامتی آنها را نشانه رفته است، روبه‌رو شدند؛ اما آنچه بیش ازرنج وجود چنین ویروسی منحوس آنها را آزار می‌دهد فضاسازی مسموم رسانه‌های دشمن است که با پمپاژ خبر‌های دروغ و ناامید کننده، فضای ذهنی آنها را مشوش و تخریب کرده است.
با بروز و ظهور این ویروس زشت و خطرناک و اشاعه آن در کشور، ملت ما با دو رویکرد مواجه بودند. در یکسو شاهد همدلی و همگرایی همه بخش‌های حاکمیتی نظام اعم از دستگاه متولی مقابله کننده آن یعنی وزارت بهداشت و درمان که همچون سربازی فداکار در خط مقدم مبارزه با این پدیده قرار داشت، بودیم. در این ۱۰ روزی که از عمر این ویروس منحوس در کشور می‌گذرد، آنقدری که از صحنه‌های دیدنی و وصف ناشدنی از رفتار مسئول، پزشک، پرستار و کادر درمانی و خدمه در این ۱۰ روز دیده شده است، شیرین و جذاب بود که قطعاً هیچ بیان و قلمی یارای وصف آن را نخواهد داشت و چه بسیار صحنه‌های دیدنی که به جهت محدودیت ایجاد شده در نزدیکی دوربین‌ها و خبرنگاران برای ثبت صحنه‌های ایثار کادر‌های درمانی، نتوانستند این ازخودگذشتگی‌های ماندگار را ثبت و ضبط کنند که یقیناً در کارنامه آخرت این عزیزان ثبت شده است. اما در کنار برخی رفتار‌های سودجویانه جماعتی که همیشه اقدام به احتکار ملزومات مردم می‌کردند و در این مقطع نیز با احتکار مواد شوینده و ماسک و... همان رفتار‌های زشت احتکار دوران دفاع مقدس را تکرار کردند، بودند بسیاری از مردمی که از هزینه‌های زندگی خود همچون آن شهروند تهرانی زدند و با خرید ماسک و توزیع آن در بین مردم، انسانیت یک انسان مسلمان ایرانی را به نمایش گذاشتند ویا همچون آن خانواده عزیز مشکین شهری که هزینه مراسم ختم عزیزشان را تبدیل به چهار هزار پک بهداشتی و در بین شهروندان توزیع کردند. کرونا آزمون سختی است که ما در آن قرار داریم. آزمونی که نشان می‌دهد از حرف تا عمل ما چقدر فاصله است. اگر بپذیریم که صحنه صحنه مبارزه است باید با تمام توان در خدمت کادر درمانی کشور برای ریشه کنی این ویروس منحوس باشیم. دیروز فرمانده صحنه دفاع مقدس و دفاع از حرم، شهید حاج قاسم سلیمانی بود و وزیر بهداشت وهمه دستگاه‌های دولت در خدمت این عزیز بودند که اگر چنین نبودند باید در پیشگاه الهی پاسخگو باشند و امروز اگر چه آن فرمانده عزیز در بین ما نیست ولی نسخه عملیاتی او که نمونه‌اش را در سیل فروردین ۹۸ از سوی حاج قاسم عزیز دیدیم، پیش روی ماست. وقتی می‌بینیم سپاه برای گندزدایی از اماکن عمومی در شهر مقدس قم و همه شهر‌های آلوده، با تمام توان در خدمت دستگاه درمانی و بهداشتی کشور قرار گرفته، مفهومش آن است که امروز سنگر در جای دیگر و فرمانده کسان دیگری هستند که باید از دستورات آنها تبعیت کرد.
اما در آن سوی میدان، در جبهه رسانه‌ای دشمن، سربازانی را می‌بینیم که انسانیت را بوسیده و با پمپاژ تبلیغات مسموم به‌دنبال اهداف خبیثانه خود هستند. از روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ماه که خبر ابتلا و فوت دو نفر به ویروس کرونا (کرووید ۱۹) منتشر شد، ظرف مدت کمتر از یکهفته موجی از فضاسازی رسانه‌ای توسط بیگانگان شکل گرفت که انگار مبدأ چنین ویروسی ایران بوده است. این طوفان سهمگین رسانه‌ای حکایت از موجسواری استکبار تبلیغاتی داشته و در واقع بخشی از جنگِ شناختی دشمن در این عرصه است.
به این اخبار توجه کنید!
۱ - در ژانویه امسال (اواسط دی ماه تا اواسط بهمن) ۲۳۰ هزار گردشگر چینی به ترکیه سفر کردند، اما شما نه تنها هیچ خبری از ابتلا مردم ترکیه به این ویروس مشاهده نمیکنید، بلکه روز جمعه، دومین تِرَند توئیتر در این کشور این بود که جلوی ورود ایرانیان به ترکیه را بگیرید. چرا؟!
۲ - آمار تلفات کرونا در کشور امارات بیش از ۶۰ نفر است، اما چرا خبری به بیرون درز پیدا نمیکند؟ چون اقتصاد کشورهایی، چون ترکیه، امارات و قطر مبتنی بر گردشگری، هتلداری، خدمات هواپیمایی و... است و اعلام خبر شیوع کرونا، یعنی نابودی اقتصاد آن کشورها.
۳- کشورهایی مانند عراق، افغانستان و پاکستان، اساساً سیستم قویای برای تشخیص و تست این ویروس ندارند، کشور‌های آسیای میانه و جنوب خلیج فارس نیز قطعاً درگیر این ماجرا شدهاند، اما هیچ خبری از شایعات رسانه‌ای غربی نیست!
۴- در کشور ۳۳۰ میلیون نفری امریکا، چند میلیون نفر مبتلا به آنفلوآنزا شده و حدود ۶۰ هزار نفر میمیرند. در سال ۲۰۱۹ فوتشدگان آنفلوآنزا، بین ۱۰ تا ۱۶ هزارنفر در گزارش «مراکز مدیریت و پیشگیری بیماری» (CDC) آمده است، اما چرا اخبار زیادی از آن را نمیبینیم؟!
۵- ایران سیویکمین کشوری است که درگیر ویروس کرونا شده است، چرا اخبار آن بعد از چین و حتی بیش از آن ضریب داده می‌شود و در داخل کشور اینگونه التهابآفرینی میگردد؟
بپذیریم که پای «جنگ شناختی» در میان است و هدف اصلی در جنگ شناختی - مانند جنگ نظامی- از پای درآوردن حریف است؛ و اهداف میانی برای رسیدن به این هدف اصلی، عبارتند از: «اعتبار زدایی»، «ناامید سازی»، «ناکارآمدنمایی» و سرانجام «مشروعیتزدایی» از حاکمیت و نظام است. روش جنگ شناختی مبتنی بر غوغاسالاری و پروپاگاندای رسانه‌ای است که با بزرگنمایی حادثه، سیاهنمایی مصنوعی، خبرسازی جعلی، التهابآفرینی کاذب، با بهرهگیری از رسانه‌های حقیقی و بخصوص مجازی انجام می‌شود. کافی است در همین روز‌ها به اخبار جعلی که از «فیسبوک»، «اینستاگرام»، «توئیتر»، «یوتیوب»، «تلگرام» و... منتشر می‌شود توجه کنیم! توجه به اخبار دروغین و تصاویر ساختگی انتشاریافته از شبکه‌های ماهوارهای برای ما روشن می‌کند که دشمن با چه امکانات و توانی وارد میدان شده است. مگر با همین حجم از توان در اتفاقات بنزینی آبان ماه، سقوط هواپیمای اوکراینی و شهادت حاج قاسم ورود پیدا نکردند! همه میدانیم که استکبار جهانی در سالهای اخیر یک جنگ «امنیتپایه» را محور نبرد‌های سخت و نرم خود قرار داده است. در تمام این سالها از جنگهای تکفیری داعش در اطراف ایران، تا حملات تروریستی در داخل، تا آشوبسازیهای سال ۹۶ و ۹۸، هدف یک چیز بوده است: «امنیت ایران انقلابی» باید زیر سؤال برود!
گاهی این امنیت با هجمه مسلحانه و بمبگذاری مورد اصابت تیر‌های دشمن قرار می‌گیرد و گاهی با توپخانه سنگین رسانه‌ای و تبلیغاتی! دشمن، زمانی با خدشه و التهاب آفرینی در «معیشت» مردم، امنیت شهروندان ایرانی را هدف خود قرار داد و اکنون با هدف خدشه به «سلامت» آنها، به امنیت عمومی و اجتماعی مردم حمله کرده است.
آنچه مسلّم است این است که برای مقابله با این هجمه سنگین تبلیغات منفی و هدفمند دشمن، چهار راهکار اصلی امیدبخشی، آگاهی بخشی، آرامش بخشی و مقابله با هرگونه کرونا هراسی و جلوگیری از بزرگنمایی آن باید دستور کار همه ما باشد و در این مسیر سخت، وظیفه همه ما به‌ویژه رسانه‌ها برای آرامش بخشی جامعه سنگین‌تر است.
