کد خبر: 990469
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۳:۳۱
اهمیت انقلاب اسلامی، فراتر از مرز‌ها
غربی‌ها که سکولاریسم را به عنوان فرمولی قطعی برای اعمال حاکمیت در جوامع مدرن می‌پنداشتند و مارکسیست‌ها که مذهب را افیون توده‌ها معرفی می‌کردند پس از انقلاب ناگهان با شکی مهیب روبه‌رو شدند
محمد خداپرست
سرویس اندیشه جوان آنلاین: امام (ره) جمله مهمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند که کمتر شنیده شده و درجه اهمیت این انقلاب را نشان می‌دهد: «اگر این کشور ساعت‌ها باز شود و سپس تخریب گردد؛ می‌ارزید که انقلاب اسلامی در آن واقع شود» برای این تعبیر تکان‌دهنده جز آنکه به نقش انقلاب اسلامی در عرصه جهانی و بشری بیندیشیم توجیه دیگری را نمی‌توانیم درست بدانیم. بسیاری از مردم ممکن است وقتی به نقش انقلاب اسلامی می‌اندیشند حداکثر استقلال اقتصادی و سیاسی ایران از بیگانگان را به‌عنوان نقطه‌ای مثبت تلقی کنند، اما واضح است که انقلاب اسلامی در برخی عرصه‌های درونی مانند اقتصاد، تغییر بنیادین مکاتب اقتصادی یا تغییر اساسی رویکرد‌ها را در حد انتظار نداشته است. یا مثلاً در برخی عرصه‌های هنری مستند معماری آنچنان که از یک انقلاب همه‌جانبه انتظار می‌رود هنوز به حد مقبول پیش نرفته است. از همین روی برخی روشنفکران دچار اشتباه در ادراک ماهیت انقلاب شده و حتی گاهی آن را در حد شورش یا قیام معرفی می‌کنند.

انقلابی با معیار‌های جهانی
حقیقت آن است که انقلاب اسلامی در عرصه جهانی منشأ یک انقلاب تمام‌عیار بود. این انقلاب آثار عمیقی بر طرز فکر‌ها و تلقی‌ها از ایدئولوژی اسلامی گذاشت. غربی‌ها که سکولاریسم را به عنوان فرمولی قطعی برای اعمال حاکمیت در جوامع مدرن می‌پنداشتند و مارکسیست‌ها که مذهب را افیون توده‌ها معرفی می‌کردند ناگهان با شکی مهیب روبه‌رو شدند. هر آنچه در کتب علوم اجتماعی و علوم سیاسی تعلیم می‌شد با ابهامات و مثال نقضی مهم مواجه شد. گویا نیرویی پا به عرصه جهانی گذاشته بود که حقیقت را به گونه‌ای جز آنچه چندین قرن بر آن اصرار می‌شد به نمایش می‌گذاشت. حکومتی که ادعا می‌کرد تفکر غرب و شرق همزمان باطل بوده و حقیقت چیز دیگری است. جهان ناگهان از مرحله آرامش و ثبات به ناآرامی و تلاطم هم در بعد نظری و هم در بعد عملی رسید. این برهم زدن نظم و ثبات حاکم فی‌نفسه همراه نامطلوبی نبود و در صدد ایجاد تغییر در هنجار‌های تثبیت شده مبتنی بر آموزه‌های دینی برآمد.

خاصه آنکه فردی در مقام مرجعیت دینی از یک طرف و عارفی پاکباخته از طرف دیگر کنشگر اصلی این ماجرا بود. امام عارفی بود پخته و فیلسوفی آگاه که عمیق‌ترین لایه‌های اندیشه فلسفی را آموخته بود. علاوه بر این‌ها جنبه فقاهتی امام و شخصیت مذهبی ایشان در کنار ابعاد سیاسی توأم با عرفان و فلسفه که در آن روزگار علوم سکولار محسوب می‌شدند توجه اندیشمندان را به خود جلب کرد.

آنان نمی‌توانستند امام را به عنوان یک رهبر مذهبی دچار دگماتیسم معرفی کنند چراکه آثار و سخنرانی‌های ایشان بسیار پخته و مبتنی بر دانش‌ها و بینش اسلام سیاسی ایشان بود. با حضور این بازیگر فعال و نقش‌آفرینی جهانی انقلاب جهشی اساسی در نگرش‌های جهانی پدید آمد. درباره اصل این پدیده یعنی امام و انقلاب اسلامی هزاران ساعت دروس دانشگاهی اختصاص پیدا کرد. صد‌ها نفر موضوع تحقیق و پژوهش خود را انقلاب اسلامی و مبانی فکری آن قرار دادند. تشیع کتاب قبل از انقلاب به صورت خرده فرهنگی نگریسته می‌شد مورد توجه قرار گرفت و پس از انقلاب جانی دوباره یافت تا جایی که هزاران کتاب و مقاله در زمینه مذهب شیعیان به رشته تألیف درآمد. از سوی دشمنان نیز میلیارد‌ها دلار برای مقابله با این پدیده هزینه شد. کشور‌های اطراف ایران توسط ارتش امریکا تجهیز شدند و در جنگ ایران و عراق از هر گونه کمکی به نابودی ین پدیده فروگذار نکردند. انقلاب، اما کار خود را کرده بود.

انقلابی برای مستضعفین
تفکر انقلاب اسلامی نگرشی جدید بود که در عرصه جهانی و با امکاناتی که اطلاع‌رسانی جهانی دارد تا حدودی خود را به همگان معرفی کرد بسیاری از دانشمندان و طبقات اجتماعی غرب درصدد شناخت انقلاب برآمدند. مسلمان‌ها که صد‌ها سال بار تحقیر و استضعاف را به دوش خود احساس نکردند نقطه قوتی به دست آوردند احساس کردند که می‌توانند سرنوشت خود را تغییر دهند. اگر این انقلاب توسط شخصی انجام می‌شد که صرفاً سیاسی بود این‌قدر نمی‌توانست در تغییر نگرش‌ها موفق عمل کند. مسلمانان که در وجهه سنتی خود، برای پذیرش قضا و قدر الهی نسبت به حاکمیت، خصوصاً پس از تجارب ناکام پس از مشروطه متوسل به تفکرات جبری مسلک شده بودند دوباره عنان اختیار اعمال حاکمیت به دست گرفتند.

مسلمانان و همچنین دشمنان حاکمیت اسلام می‌دیدند شخصیتی همه‌جانبه و ذوالابعاد، اختیار حرکت پرشکوه انقلاب را به دست گرفته و از این رهگذر در پی بر هم زدن معادلات جهانی است. امام خمینی و انقلاب اسلامی توانسته بودند اذهان مأیوس مسلمانان را متحول کنند و انگاره‌های جدیدی به باور مردم تزریق کنند. شکل‌گیری این باور‌های جدید و اعتقاداتی نظیر «باور به توانمندی»، «روحیه عدالت‌خواهی» و «استکبار‌ستیزی» را می‌توان از جمله مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب و رویداد‌های این نهضت به شمار آورد که امام خمینی برای شکل‌گیری چنین باور‌هایی جمله تکان‌دهنده‌ای که در بالا اشاره شد را به کار می‌برند.

تا قبل از امام متفکران جهان اسلام به دنبال شناخت جهان بودند و بیشتر نقش تماشاچی در صحنه جهانی و معادلات بین‌المللی ایفا می‌کردند. اما امام خمینی نشان داد که می‌توان با ورود به عرصه‌های جهانی بازیگری فعال بود. امام همواره در سخنان ایشان به طنز می‌فرمودند: «شما بزنید تا آن‌ها بروند از شما شکایت کنند و آن که بخورید و بعد به شکایت بروید» که همین عبارت رویکرد فعال و تهاجمی امام نسبت به موضوعات بین‌المللی را نشان می‌دهد.
کنشگری فعال در عرصه بین‌المللی رقیبی جدی پیدا کرده بود. رقیبی که با اتکا به وعده‌های الهی بدون هراس از عواقب موضوع و مبتنی بر تکلیف به تدبیر به سیاست‌گزینی در میادین بین‌المللی مبادرت می‌ورزید. ابرقدرتان آن روز جهان را به چالش می‌کشید و ابایی نداشت سخنان امریکایی‌ها را یاوه‌گویی تلقی کند و اعتقاد صریح خود مبنی بر اینکه امریکایی‌ها هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند را ابراز دارد. ظهور این ادبیات جدید در واقع حیثیت و اعتبار جهانی امریکا را به سرعت هشدار داده بود.

ماجرای صدور فتوای قتل سلمان رشدی یکی از مهیب‌ترین ضربات امام بر پیکره نظم مدرن و سیستم فرهنگی‌ای بود که غرب دنیا را برای پذیرش آن آماده کرده بود. اهمیت این ماجرا در واقع بیش از آنکه به اجرای یک حد شرعی محدود باشد اهانتی به ارزش‌ها و نگرش‌های مادی حاکم بر غرب است. در جهان زورمندان و قلدر‌ها ملتی پیدا شده بود که میدان وابستگی به شرق و غرب می‌خواست در مقابل زورگویی و گردن‌کشی قد علم کند و چنین موضوعی برای ایدئولوژی‌های رقیب بسیار گران تمام می‌شد.
این خودآگاهی بین‌المللی تنها در دایره افکار ایرانیان منحصر نماند و بسیار زود توانست خود را به سایر ملت‌های مسلمان نیز تسری دهد. پیدا شدن انسان‌های مؤمنی که نسبت به وضعیت اسفبار خود و جایگاه و مظلومیت شان در صحنه بین‌المللی به تنگ آمده و به تأسی از نگرش امام به دنبال قدرت مقابل گردن‌کشان بودند.

نهضت‌های جهانی اسلامی، ثمره انقلاب
نظامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفت، بهترین الگو و مهم‌ترین خواسته سیاسی مبارزان مسلمان شد. تا پیش از انقلاب ایران، مسلمانان در اقصی نقاط جهان مسلمان بودن خود را پنهان می‌کردند، ولی انقلاب ایران در تولد و تحرک سیاسی بسیاری از جنبش‌های اسلامی سیاسی نقش داشت. چنین تأثیری با مروری بر پرونده سیاسی جنبش‌های اسلامی دهه‌های اخیر به روشنی دیده می‌شود.

برخی گروه‌های اسلامی سیاسی، تولد و موجودیت خود را مدیون انقلاب اسلامی‌اند. این گروه‌ها را می‌توان در چند دسته تقسیم کرد. دسته‌ای که از یک جنبش اسلامی غیرفعال پیشین منشعب شده‌اند (مانند امل اسلامی از جنبش امل و جنبش جهاد اسلامی‌از اخوان‌المسلمین فلسطین، در واقع بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین مرکز جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه فعال شد) و دسته‌ای که وابسته به جنبشی و گروهی نبوده‌اند، بلکه موجود و پدیده‌ای جدیدند (مانند نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان) اگرچه دسته اخیر بیش از دسته نخست، مدافع و متأثر از انقلاب اسلامی است، اما همه این گروه‌ها در دفاع از انقلاب اسلامی ایران، پیروی از رهبری آن و نیز الگو قرار دادن آن اشتراک نظر دارند. برخی دیگر از گروه‌ها و جنبش‌های سیاسی اسلامی به تأثیر از تجدید حیات اسلام که از ثمرات انقلاب اسلامی ایران در قرن اخیر است، از حالت رکود، رخوت و انفعال خارج شده‌اند، و با نیرو و سازماندهی جدیدی به مبارزه نظامی و سیاسی علیه حکومت و دولت‌های حاکم پرداخته‌اند. مثلاً حرکت اسلامی در دانشگاه‌های النجاعع، بیرزیت، غزه، بیت‌المقدس و الخلیل، به نحو چشمگیری پس از انقلاب اسلامی‌گسترش و توسعه یافت و یا فعالیت گروه جماعه‌المسلمین که حضوری محدود در نوار غزه داشت، در پی انقلاب اسلامی ایران و نیز به دنبال احکام صادره از سوی دادگاه نظامی رام‌الله علیه اعضای آن، افزایش پیدا کرد.

نقش انقلاب اسلامی در ایجاد جرئت اظهار دینداری
انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر اینکه عزت شیعیان را با زنده کردن روحیه انقلابی ارتقا داد سایر مسلمانان را نیز در سراسر جهان عزتمند کرد. تا قبل از انقلاب اسلامی، مسلمانان در کشور‌های غربی از مسلمان بودن خود شرم می‌کردند؛ اگر خود را ملتزم به احکام شرعی از قبیل نماز، روزه و سایر واجبات می‌دیدند، به مرتجع بودن متهم می‌شدند، اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران مسلمانان جهان به مسلمان بودن خود افتخار و حتی از آن احساس غرور می‌کنند. همین عزتمندی در رأس دستاورد‌های این انقلاب قرار دارد: «وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ؛ عزّت مخصوص خدا و پیامبر او و مؤمنان است.» انقلاب اسلامی ایران، نه فقط عزتمندی اسلامی را برای مسلمانان جهان به ارمغان آورد؛ بلکه پیروان سایر ادیان را نیز به تلاش انداخت و مصادیق زیادی وجود دارید که ایشان را نسبت به دینداری خویش مفتخر کرده است؛ به گونه‌ای که بعضی از مسئولان اروپایی چنین اعتراف کرده‌اند. به عنوان مثال رئیس جمهور سابق اتریش، به طور صریح معترف بود که بعد از نهضت امام، جرئت ابراز دین یافتند. بعضی کشیشان مسیحی نیز با صراحت ابراز داشته‌اند که انقلاب ایران به آن‌ها جرئت ترویج رسمی ادیان الهی و خداپرستی را داده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر