سرویس سیاسی جوان آنلاین: روحانی استعفا کند یا نکند؟ این موضوعی است که برخلاف تصور اولیه، نه میان منتقدان دولت بلکه از سوی حامیان او مطرح شده است. شاید در میان منتقدان روحانی هم کسانی باشند که از رفتن روحانی استقبال کنند، اما جنس این دو خواسته با هم متفاوت است؛ یک سو به کنار رفتن رئیسجمهور برای بهبود اوضاع کشور میاندیشد و سویی دیگر نگران پایگاه اجتماعی حامیان روحانی یا همان اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است. اینگونه است که در پیشنهاد استعفایی که حامیان روحانی طرح میکنند، مسیر فرار از مسئولیت را میتوان دید؛ حامیانی که تلاش میکنند به هر نحوی، بار مسئولیت ناکارآمدی دولت را از دوش دولت و به تبع آن، از دوش خود بردارند و برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده، خود را سبک کنند و بگویند تقصیر منتقدان است که «نمیگذارند دولت کار کند» و بار اصلی را روی دوش منتقدان دولت بگذارند، اما آنچه این روزها درگیر آن هستیم، اتفاقاً از آن رو است که اجازه داده شده دولت تصمیم خودش را اجرایی بکند. تصمیم گرانی بنزین یا قبول برجام، تصمیم دولت بود کل حاکمیت، به اصرار دولت، با آن همراه شدند تا دولت کارش را بکند، نتیجهاش را هم البته دیدیم!
بهانه تکراری؛ نمیگذارند دولت کار کند!
عباس عبدی، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد که متعلق به یکی از نمایندگان مجلس عضو فراکسیون امید است، پیشنهاد داده که حسن روحانی از ریاست جمهوری استعفا کند و همزمان با انتخابات مجلس، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری هم برگزار شود. او در یادداشت خود دلیل پیشنهادش برای استعفا را تند شدن انتقادات علیه روحانی میداند: «این روزها شنیدن و دیدن برخی سخنرانیها علیه دولت و نیز رفتارهایی که انجام میدهند، هر فردی را نگران آینده کشور میکند. گویی که هیچ نظارت و هدایتی بر این نیروها وجود ندارد و آنان چشم بسته و با سرعت به سوی پرتگاه در حرکت هستند و تنها کسانی که قدری کنار نشستهاند و تماشا میکنند متوجه این خطر هستند، از این رو به طور جدی پیشنهاد میشود که نسبت به ادامه وضع موجود بازنگری شود.»
او سپس مینویسد: «هیچ حکومت و دولتی حتی در شرایط عادی نیز نمیتواند و مجاز نیست که با این حد از تنش مدیریت خود را تداوم دهد.» منظور او از تنش چیست؟ انتقادات علیه دولت، همین! و بعد راهحلهایی همچون معرفی مجدد کابینه یا گرفتن مجدد رأی اعتماد از مجلس را طرح و خود رد میکند و تأکید دارد که «مسئله اصلی همکاران نیستند، بلکه شخص رئیسجمهور مورد نظر است» و بعد راهحل سوم را به عنوان راهحلی که خود مدافع آن است، مطرح میکند: «راهحل سوم انتخابات زودرس ریاست جمهوری است؛ انتخاباتی که میتواند همراه با انتخابات مجلس انجام شود؛ مثلاً در اردیبهشت ماه یا حتی در اواخر اسفند ماه... هیچ چیزی کمتر از این نمیتواند نگاه مردم را در باور به اراده حکومت برای تغییر تحت تاثیر قرار دهد. این پیشنهاد حتماً مشکلاتی هم دارد ولی کدام راه است که فاقد مشکل باشد... آنچه قطعی است، ادامه راه کنونی بدترین شیوه است.»
جمله جالب توجه عباس عبدی این جمله است: «هیچ چیزی کمتر از این نمیتواند نگاه مردم را در باور به اراده حکومت برای تغییر تحت تاثیر قرار دهد» چرا حکومت؟ از چه زمانی این طور شده که عباس عبدی خارج از دایره حکومت و دولت روحانی، میتواند استعفای روحانی را تلویحاً منوط به موافقت حکومت و انجام آن را راهی برای باور مردم به اراده حکومت برای تغییر بداند؟ اصلاً برای تغییر فضایی که از عملکرد دولت اصلاحطلبان ناشی شده، چرا حکومت باید چنین باوری را به وجود بیاورد؟! چرا عبدی درخواست استعفا را مستقیماً خطاب به خود دولت طرح نمیکند؟ آیا به این دلیل نیست که او میخواهد توپ استعفا را به زمین حکومت بیندازد؟
جملاتی از عباس عبدی، یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، جالب توجه است. او خرداد ۹۵ در مصاحبهای میگوید: «جدا شدن اصلاحطلبان از آقای روحانی به این راحتی نیست یا آقای روحانی فکر کند اگر رأی آورده این رأی ناشی از سبد خودش است و میتواند متمایز باشد. چنین چیزی امکان ندارد و تردید نکنید اصلاحطلبان دور بعد از آقای روحانی دفاع میکنند و اصلاً نباید ذرهای تردید داشت.»
این سطح از حمایت را اکنون حکومت باید جمع کند یا اصلاحطلبان و جریانی که عباس عبدی یکی از روزنامهنگاران مهم آن است؟
استعفا یا ابزار فشار بر کشور؟!
پیشنهاد استعفا به دلیل مخالفتها با دولت نوعی تحت فشار قرار دادن حکومت است. ترجمه سادهتری هم دارد: «نمیگذارند کار کنم، پس کنار میروم!» لذا با خود میگویند حکومت یا باید هزینه استعفا و کنارهگیری دولت ۵/۱ سال قبل از پایان دوره ریاست جمهوری را متقبل شود یا آنکه دهان منتقدان دولت را ببندد تا کسی به دولت انتقادی نکند و مزاحم کار دولت نشود! دلیل مخالفت منتقدان دولت با پیشنهاد عباس عبدی هم از همین رو است، نه آنکه پیرامون اصل استعفا نظری داده باشند.
علاوه بر متن یادداشت عبدی، سابقه او هم در این زمینه به درستی چنین برداشتی کمک میکند؛ زمانی که محمدجواد ظریف به دلیل اختلافات درون دولت، کودکانه استعفا کرد و دیدار مهم رهبری با رئیسجمهور سوریه را به حاشیه برد، عبدی از اولین کسانی بود که در توئیتر، استعفای حاشیهساز ظریف را تحسین کرد. در دوران اصلاحات هم وقتی دولت سیدمحمد خاتمی را در تنگنای کارآمدی دید، پیشنهاد خروج از حاکمیت داد. سال ۸۱ در حالی که تنها یک سال از دولت دوم خاتمی میگذشت، عبدی با همین استدلال امروز که «نمیگذارند دولت کار کند»، نوشت: «بخشی از نیروهای سپهر سیاسی جامعه ایران که قدرتمند نیز هستند، حاضر به پذیرش پیام رأی مردم نیستند...» و با بیان اینکه «باید عطای مسئولیت بیابزار را به لقایش بخشید»، تلویحاً دولت را بیاختیار لازم دانست و خواستار کنارهگیری خاتمی شد. این ایده در آن زمان به «خروج از حاکمیت» معروف شد.
این سابقه نشان میدهد عباس عبدی همواره ایده فرار از مسئولیت، فرافکنی در یافتن مقصر و انداختن تقصیر ناکارآمدی دولت اصلاحطلب بر دوش سایر نهادهای نظام را در ذهن دارد و زدن زیر میز بازی هنگام ناتوانی از ادامه راه را یک رویکرد سیاسی مناسب میداند!
استعفای فرار!
روحانی میتواند استعفا کند یا نکند، موضوع این گزارش بررسی موضوع رفتن یا نرفتن روحانی نیست، اما اصلاحطلبان نمیتوانند بهانه «نمیگذارند دولت کار کند» را برای دلیل استعفای او به کار برند. به جرئت میتوان گفت هیچ دولتی از سال ۶۸ تاکنون، به قدر دولت روحانی، حکومت را راضی به عدم مخالفت با تصمیمهای کلانش نکرده است. انتقاد هم که برای همه دولتها بوده است. ماجرا چیست؟ عبدی و همفکرانش به این نتیجه رسیدهاند که ادامه دولت روحانی، روزبهروز بیشتر پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را به دلیل حمایت شدیدی که شب انتخابات از او کردهاند، تحت تاثیر منفی قرار میدهد، از همین رو تلاش میکنند هم او را کنار بزنند و هم این کنار زدن، نام «عبور از روحانی» را به خود نگیرد. چه آنکه در آن صورت مجبور به پذیرش اشتباه خود در حمایت از روحانی خواهند شد و اعتماد مردم را برای انتخاباتهای آینده کسب نخواهند کرد، از این رو بهانه میآورند که انتقادات و تنشها علیه دولت زیاد است و نمیشود کار کرد و ما آنقدر دلسوز کشور هستیم که از حق خود میگذریم و کنار میرویم تا دولت جدید بیاید و مهم نیست ما در قدرت هستیم یا نه، فقط امورات کشور پیش برود! گویی هم آنان نبودند که برای دستیابی به همین کرسی قدرت، چه دروغها که نگفتند و هزینهها نتراشیدند.
امیدوار هم هستند، نظام وارد شود و با دفاع از روحانی، سطح انتقادات را کم کند. اگر هم روحانی استعفا کند که میگویند نگذاشتند دولت او کار کند و مقصر منتقدان هستند؛ بازی انتخاباتی و جناحی بدی که اصلاحطلبان در شرایط خاص کشور به راه انداختهاند و جز منافع جناحی گویی دغدغه دیگری ندارند.
هم از این رو است که منتقدان دولت با پیشنهاد عبدی برای استعفای روحانی مخالف هستند، چه آنکه مسیر و انگیزه این استعفا را فشار بر حاکمیت و فرار از پاسخگویی و پیشبرد منافع جناحی و آن را استوار بر بهانه «نمیگذارند دولت کار کند» میدانند و این پیشنهاد (و نه الزاماً هر پیشنهاد استعفای دیگر) را طرح شده در چارچوب برهم زدن آرامش کشور و برای فرار از پاسخگویی میبینند، وگرنه بعید است کسی از ماندن این دولت استقبال کند.