کد خبر: 1327251
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۵
فاطمه بصیری

روز گذشته مردم ایران برای ارسال پیام ایستادگی و تسلیم‌ناپذیری در برابر استکبار که امریکا نماد امروزی آن است، در صفوف فشرده کنار هم آمدند تا حمایتشان از مواضع راهبردی رهبر انقلاب را به همگان اعلام کنند. 
امروز، ایران پس از جنگ ۱۲ روزه نمایی آگاه‌تر و هوشمندانه‌تر از خود را به دشمنان به تصویر کشید و نشان داد که تصور کاخ سفید از مردم ایران تا چه اندازه با خطای فاحش رو به روست. امریکا در سال‌های پس از انقلاب، راهبرد خود علیه ایران را با هدف تسلیم‌پذیری اجرایی کرد و از هر تلاشی برای تحقق آن نیز فروگذار نکرد. فشار‌های متعدد اقتصادی و سیاسی، با پس زمینه عملیات روانی چند وجهی علیه جامعه با آنچه در تحولات فشرده منطقه جاری است، یک هدف بزرگ را دنبال می‌کنند و آن هم به زانو در آوردن و بازگشت ایران به فرم مستعمره سابق است. بر همین اساس، رهبر انقلاب در سخنرانی مهم خود به مناسبت استکبارستیزی در ۱۳ آبان، با تبیین دوباره ماهیت امریکا، ریشه دشمنی امریکا با ایران را ذاتی و نه تاکتیکی عنوان کردند. ایشان با بازخوانی تاریخ دشمنی امریکا با ایران که از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد، هدف امریکا از توطئه‌های تمام نشدنی و دراز مدت را تسلیم شدن مردم ایران دانستند. 
یکی از محور‌های اصلی سخنان رهبر انقلاب همین موضوع است که هم اپوزیسیون خارج‌نشین و هم برخی از افراد معلوم‌الحال داخلی ترویج می‌کنند. این مورد در کارنامه طرفداران سرسخت مذاکره یا همان «تسلیم‌طلبان مذاکره‌پیشه» که تسلیم کردن ایران را در کالبد «تغییر پارادایم» گنجاندند، به وفور یافت می‌شود. البته اساساً چنین ایده‌ای، یا از سر جهالت ممتد یا برای تبری امریکا از جنایاتش بر ضد مردم ایران و با نیت سفید شویی آن مطرح می‌شود. گرفتن انگشت اتهام به سمت داخل، راه گریزی است که امریکا خود می‌تواند مبدع آن هم باشد. چنانکه برخی مقامات امریکایی با انکار واقعیت‌های تاریخی، این شعار را نماد خصومت ایران با امریکا عنوان و از آن بهره کشی سیاسی کردند. این در حالی است که «مرگ بر امریکا» خشمی را که بسیاری از ایرانیان نسبت به سیاست امریکا در قبال ایران احساس می‌کنند، ابراز می‌کند. حافظه تاریخی مردم ایران، دست‌درازی و مداخله امریکا از کودتای ۲۸ مرداد که دولت ملی محمد مصدق را سرنگون کرد و از شاه دیکتاتوری که به دنبال آن رفت، حمایت کرد را تا به امروز که جنگ ۱۲ روزه را کلید زد، به یاد دارند. بنابراین، مرگ بر امریکا به معنای مرگ بر سیاست نفوذ و استبداد امریکا، نه یک «علت» بلکه یک «عکس‌العمل» طبیعی و مشروع مردمی در ازای سال‌ها تجاوز و خباثت است. رهبر انقلاب در بخشی دیگر از بیاناتشان دلیل این دشمنی ذاتی با امریکا را این‌گونه توصیف کردند: «ذات استکباری امریکا با ذات استقلال‌طلبی انقلاب با همدیگر سازگار نبود.»
تعارض امپریالیسم با استقلال‌خواهی، ریشه در ذات این دو پدیده دارد و این تقابلی طبیعی و اجتناب‌ناپذیر است. هر گروه یا ملت سازمان‌یافته‌ای که با استقلال خود عطش سلطه امپریالیسم را به چالش بکشد، هدف امریکا قرار می‌گیرد. تاریخچه چپاول و جنگ طلبی امریکا با کشور‌های استقلال خواه، به درستی بیان می‌کند که هر جا کشور یا مردمانی خواستار استقلال و بیرون کشیدن منافع خود را از دستان امریکا بودند، چگونه در طول مبارزات خود با وحشی‌گری امریکا مواجه شدند. جنایات امریکا علیه بشریت در کشور‌های فیلیپین، کوبا، ونزوئلا، هاوایی، ویتنام و بسیاری دیگر مانند جنگ ایران و عراق و همچنین جنایات امروز در غزه و جنگ علیه ایران، نشان می‌دهد که امریکا برای احیای تسلط خود بر جهان از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کند. عناوین فریبنده‌ای، چون «جنگ برای امن کردن جهان برای دموکراسی» تا «جنگ برای پایان دادن به همه جنگ‌ها» تا «جنگ علیه تروریسم»، بخشی از عملیات روانی با بهره‌گیری از ادبیات پرطرفدار برای مشروعیت‌بخشی به اقدامات جنایتکارانه است.. به عقیده برخی مفسران غربی، این امپریالیسم جهانی، هیچ مرزی برای سلطه نمی‌شناسد و هرجا که استقلال سیاسی وجود داشته باشد، آن را هدف قرار می‌دهد و به همین دلیل، امروزه دولت ایالات متحده به دلیل انجام جنگ‌های تجاوزکارانه سریالی و جنایات علیه صلح، باید به عنوان یک توطئه جنایی مداوم در حقوق بین‌الملل شناخته شود. 
با توجه به سوابق شوم امریکا در براندازی جنبش‌های استقلال‌خواه، هر اقدامی که امریکا در قبال کشورمان انجام می‌دهد در همین چهارچوب تعریف می‌گردد. خواه این اقدام تهاجمی یا غیر تهاجمی با ادبیات معمولی و رسمی دیپلماتیک صورت بگیرد. مرور رویداد‌های گذشته و تهدیدات لفظی و عملی علیه ایران ثابت کرده که دولت ایالات امریکا در تمام مسائل ایران و ذیل آن مسئله پرمناقشه هسته‌ای، در برابر ایران رویکردی جز خصومت در پیش نگرفته و در آینده هم بعید است جز این شیوه رفتار کند. همان طور که رهبر انقلاب پیشتر هم متذکر شدند: «رؤسای جمهور امریکا در دوره‌های مختلف بعد از پیروزی انقلاب خیلی حرف‌های چرب و نرم زدند، شاید بتوانند این راه بسته را دوباره باز کنند. ظاهراً حرف‌هایی می‌زنند، اما باطن قضیه همان پنجه چدنی است که من گفتم در زیر دستکش مخملی پنهان شده است.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار