سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: یکی از پررنگترین ابعاد انتقادها به بیانیه موسوم به «آبان» که به شکل هماهنگ شده و در یک بازه زمانی مشخص از سوی برخی چهرههای هنری در فضای مجازی منتشر شد اعتراض به اهداف سیاسی است که در پس چهره خیرخواهانه برخی از چهرههای سینمایی دیده میشود.
پیادهنظام سیاست
در میان اسامی امضاکنندگان بیانیه موسوم به «آبان» اسامی افراد مجرم و دارای پروندههای قضایی و امنیتی و متهمان عفو شده نیز دیده میشود. سازندگان فیلمهای توقیفی و کارگزاران و مرتبطان با پهلویها هم اسامیشان در این فهرست دیده میشود. از محمد رسولاف گرفته تا پگاه آهنگرانی و از بهمن فرمانآرا گرفته تا محسن امیریوسفی؛ چهرههایی که هر کدام به نحوی در حاشیهسازی برای سینما دخیل بودهاند.
در فهرست امضاکنندگان نام افرادی دیده میشود که ساخت فیلمهای سفارش شده از سوی نهادهای حاکمیتی را با جان و دل میپذیرند و در نهادهای مختلف انقلابی به دنبال جمع کردن کمک یا همکاری برای ساخت فیلم و سریال هستند، اما با وجود ارتزاق از بودجه حاکمیتی، با امضای بیانیههایی سیاسی، ژست دروغین استقلال و عدم وابستگی به خود میگیرند.
چندی پیش بود که افراد امضاکننده این بیانیه، رسولاف مجرم را تا زندان بدرقه کردند تا حمایت خود را از فردی که به حکم قانون باید دوران محکومیت قضایی خود را بگذراند اعلام کنند. بیانیهنویسها که جمعیشان از سینماگران بیکار و افراد به حاشیه رانده شده جریان تولید هستند، تلاش میکنند هر از چندگاهی با اقدامات غیرسینمایی، نام خود را دوباره بر سر زبانها بیندازند.
از دیگر شاخصههای امضاکنندگان بیانیه «آبان» مشارکت فعال آنها برای رأی جمع کردن در دوران انتخابات ریاست جمهوری است و هنوز مردم به خوبی به یاد دارند که افرادی، چون «منیژه حکمت» که امضای خودش و دخترش «پگاه آهنگرانی» پای بیانیه دیده میشود، از اینکه در دوران انتخابات پیادهنظام رأیجمعکن بودند، ابراز پشیمانی و ندامت کردند. آهنگرانی همان بازیگری است که چند روز پیش مورد عفو قرار گرفت.
چه کسی سیاهنماست!
انتشار بیانیه چند چهره هنرمند با موضوع اتفاقات آبان ماه، واکنش چند هنرمند از جمله «کارن همایونفر» را در پی داشته است. همایونفر با انتشار متن بلندی در صفحه اینستاگرامش، نسبت به بیانیه آبان، نویسندگان و امضاکنندگانش واکنش نشان داد. در بخشهایی از یادداشت همایونفر، آمده است: «بیانیه آبان را امضا نکردم. برای اعتراض نیازی برای لابهلای جمع قاطی شدن ندارم. از این بیانیهها هزار تا دیدهام مخصوصاً دم انتخابات. الحمدلله مسائل مالیاتی حل شد و بدهبستان و زورآزمایی فرهنگ و قدرت به سرانجام رسید، خدا را شکر. ما که درآمدی نداشتیم حاضر بودیم مالیات هم بدهیم، در سال مگر چقدر درآمد داریم کل درآمد یک سال من اندازه یک شب دورهمیتان نمیشود. خوش به حال دوستانی که برای هر کار دستمزدشان چند میلیارد است، خدا بیشتر کند، انشاءالله! البته که روزگار سیاه است و همه غمگین، فقط سؤال این است تمام این مدت که پستها و استوریها به تبلیغات و جشن تولد و آلودگی هوا گذشت، حالا که خود تلویزیون و همه شروع به اعتراض کردند، ناگهان آبانِ سیاه ایران مد شد؟ چرا ایران را سیاه میکنیم؟ سیاه خود ماییم، سیاهکار خود ماییم. دولتها میروند و میآیند، چیزی که عوض نمیشود حال مردم است. خدا را شکر شخصاً تا به حال به کسی رأی ندادهام. آنها که دادهاند و خود را هم جر دادهاند، الان بیانیه مینویسند؟! عجبا. عزیز، سیاهکار خود ماییم. در صفحهات اعتراض میکنی، اما ۵/۱ میلیارد دستمزد برای ۱۰روز میگیری؟ ایران اگر سراسر سیاه و ویران شود، باز مردم اینجا هستند، شما که پاسپورتت آماده است برو. اینجا هوا هم نباشد من خفگی را با جان میپذیرم.»
این پیانیست همچنین در استوری صفحه خود نوشت: «من بیانیه امضا نمیکنم، اسم کسانی آنجاست که خود منشأ نابودی فرهنگ و هنر و به دنبال آن سینما هستند. تنهایی اعتراض خواهم کرد که مسئولش خودم باشم.» البته انتقاد تند همایونفر، از سوی اینستاگرام تحمل نشد و حذف شد! این موسیقیدان با انتشار متن دیگری تأکید کرد: «متاسفم حرف حق را برنمیتابند».
منفعتطلبی اهل هنر!
یغماگلرویی، ترانهسرا هم که سابقه دیدگاههای سیاسی و اجتماعیاش نشان میدهد نسبتی با جریان انقلابی ندارد در صفحه اینستاگرامش، با انتشار یادداشتی، بیانیه «آبان» را به باد انتقاد گرفت.
در بخشی از این یادداشت آمده است: «چند سالی است با خود عهد کردهام پای هیچ بیانیه و نامه سرگشادهای امضا نگذارم، به این خاطر که آموختهام رفتار سیاسی اغلب اهل فرهنگ و هنر این سرزمین از سرِ منفعتطلبی است و اکثریت در جوامعی مثل جامعه ما اشتباه میکند یا بهتر است بنویسم ساده به اشتباه میافتد. از تکرارِ «تَکرار میکنم»های آن زبان به کامِ عافیت کشیده امروز تا شعار «تا ۱۴۰۰ با روحانی» و از نیمهراه برنگشتگان راه غلط که بسیاری هوادارانشان را پای صندوق رأی بردند و حالا زیر فشار مخاطب میکوشند با انتشار هماهنگ یک متن شعاری فاقد مخاطب که پیدا نیست به چه کسی و با توقع چه پاسخی نوشته شده گندِ آن را بپوشانند و بعید نیست مدتی بعد مثل پستهای انتخابات حذف کنند و یک اسکرینشات از اقدام متهورانه اجتماعیشان برای خود نگه دارند غافل از اینکه روزگار اسکرینشاتهای خودش را میگیرد و عام اگر فراموشکار باشد، باز عدهای از خاطر نمیبرند.»
پرستو گلستانی و رضا صادقی نیز در پستهای مستقلی به بیانیه یاد شده اشاره داشتهاند. گویا سابقه بعضی از امضاکنندگان بیانیه «آبان» و نیت پشت پرده نگارش چنین بیانیههایی برای بخشی از جامعه هنرمندان آشکار شده است و حاضر نیستند به خاطر منفعتطلبی دیگران نام و شهرت خود را لکهدار کنند.