سرويس حوادث جوان آنلاين: تازه عروس وقتی فهمید شوهرش عضو باند سارقانی به نام «عمه فرح» شدهاست به اداره پلیس رفت و اعضای باند را لو داد.
به گزارش جوان، چند روز قبل زن ۲۵سالهای در جنوب تهران به اداره پلیس رفت و گفت شوهرش مدتی است عضو باند سرقتی شدهاست که سردسته آن زن ۴۵سالهای به نام فرح است.
وی در توضیح ماجرا گفت: من تازه عروس هستم و چند ماه قبل با شوهرم که مرد ۲۷سالهای به نام اردشیر است، ازدواج کردم. ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه مدتی قبل متوجه رفتارهای مشکوک شوهرم شدم. او مدام سرش به گوشیاش بود و یک روز که به حمام رفته بود، گوشیاش را چک کردم که دیدم از طریق تلگرام با زن ۴۵سالهای به نام فرح ارتباط دارد. آن روز وقتی فهمیدم شوهرم به من خیانت کردهاست، زندگیام جلوی چشمانم تار و سیاه شد، اما تصمیم گرفتم با شوهرم حرف بزنم و زندگیام را نجات دهم. چند روزی او را به صورت نامحسوس تحتنظر گرفتم و پیامهای او را چک میکردم که تازه متوجه شدم فرح سردسته باند سارقانی است که شوهر مرا معتاد به مواد مخدر و عضو باند سرقتش کردهاست. به همین دلیل تصمیم گرفتم آنها را لو دهم. با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت تهران برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
تحقیقات مأموران نشان داد اردشیر مدتی است به خانهای در جنوب تهران که پاتوق افراد خلافکار است، رفت و آمد دارد. در ادامه مأموران اردشیر را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
متهم در بازجوییها به سرقتهای سریالی خود اقرار کرد و سرسته باند فرح و سهنفر از سارقانی که همراه آنها به سرقت میرفت، لو داد. پس از این مأموران فرح و سه سارق حرفهای را بازداشت کردند.
متهمان صبح دیروز برای بازجویی به دادسرا منتقل شدند و به جرم خود اقرار کردند و پس از آن متهمان برای ادامه تحقیقات به دستور بازپرس پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتگو با متهم:
شما که کارمند اداره شرکتی بودی وارد این باند سرقت شدی؟
تازه ازدواج کرده بودم و زندگیام خوب بود و بین دوستان و بستگانم آبرو داشتم و هر گز فکر نمیکردم سارق شوم تا اینکه مدتی قبل در گروه تلگرامی با زنی به نام فرح آشنا شدم و تصمیم گرفتم با او ارتباط برقرار کنم و سرآغاز گرفتاریها و بدبختیهای من از همان روز شروع شد.
چرا تصمیم گرفتی با فرح ارتباط برقرار کنی؟
هوسهای شیطانی باعث شد.
بعد چه شد؟
من از طریق تلگرام با او ارتباط برقرار کردم و او هم پس از مدتی پیامهای عاشقانه برای من فرستاد تا اینکه دلباخته او شدم و با هم قرار ملاقات گذاشتیم. چند باری او را در بیرون دیدم و با هم به رستوران رفتیم و غذا خوردیم. فرح وضع مالی خوبی داشت، اما من خبر نداشتم که سرسته باند سرقت است و مواد مخدر میفروشد.
چرا معتاد شدی؟
وقتی معتاد شدم تازه فهمیدم فرح از مردها کینه به دل دارد. چون مدتی قبل که با شوهرش اختلاف داشتهبود، معتادش میکند و طلاقش میدهد و از آن روز به بعد فرح هم وارد کارهای خلاف میشود و تصمیم میگیرد از مردان زندار انتقام بگیرد. به همین دلیل پس از گذشت مدتی از آشنایی مرا روزی به خانهاش دعوت کرد و از من خواست با او مواد مصرف کنم و من هم قبول کردم که طولی نکشید معتاد شدم.
وقتی معتاد شدی شما را وارد باند سرقت کرد؟
بله، من خبر نداشتم که سردسته باند سرقت است، اما وقتی معتاد شدم فهمیدم او معروف به عمه فرح است و سردسته باند سارقان است که بعد مرا به سه نفر از اعضای باندش معرفی کرد و گفت برای اینکه هزینه اعتیادم را فراهم کنم با آنها به سرقت بروم.
شما هم قبول کردی؟
بله، من تازه کار بودم به همین خاطر چند روزی با آنها به سرقت رفتم و چم و خم کار را یاد گرفتم و بعد از آن فقط لوازم داخل خودرو سرقت میکردم.
فقط لوازم خودرو سرقت میکردی؟
من فقط لوازم خودرو سرقت میکردم، اما افرادی که با عمه کار میکردند هر کدام وظیفه خاصی داشتند و بستگی به سفارش عمه فرح داشت که چه چیز سرقت کنند.
یعنی عمه فرح سفارش میگرفت؟
عمه فرح از مالخرها سفارش میگرفت و به اعضای باند هم طبق سفارش میگفت که چه سرقت کنند. مثلاً بعضیها موبایل قاپی میکردند و بعضیها هم لوازم داخل خودرو یا خود خودرو را سرقت میکردند و گاهی هم حتی مارک لوازم سرقتی را مشخص میکرد و میگفت فلان مارک گوشی لازم دارد.
معمولاً از سرقتها چقدر گیرتان میآمد؟
اکثر سارقان معتاد بودند و در ازای لوازم سرقتی، عمه فرح به آنها مواد میداد، اما به من به غیر از مواد مقداری هم پول برای هزینه زندگیام میداد.
میدانی چه کسی شما را لو داد؟
بله، همسرم باند ما را لو داد.
چه حسی درباره همسرت داری؟
ناراحت نیستم و تصمیم گرفتم پس از اینکه از زندان آزاد شدم توبه کنم و به زندگیام برگردم.