سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: با نگاهی به آموزههای اسلامی و مصادیقی که در آیات، روایات و احادیث آمده است متوجه میشویم که در هیچ دین و آیینی به اندازه اسلام بر رعایت حقوق انسانها تأکید نشده است تا جایی که باریتعالی از حق خود میگذرد، اما از حق الناس نمیگذرد. مروری بر بعضی آیات قرآن و همچنین احادیث به ویژه آموزههای نهجالبلاغه به خوبی روشنگر این موضوع است.
بیتردیدی ادیان الهی به ویژه اسلام منشأ مطمئنی برای احصای حقوق انسانها هستند. از آنجایی که خاستگاه حقوق بشر، فطرت انسان است، خالق این فطرت بهتر و بیشتر از هر مرجع دیگری از آفریده خود اطلاع دارد. فطرتی که انسان برای دستیابی به آن باید از لایههای خودخواهی عبور کند. از این رو حقوق اسلامی با دیگر حقوق وضع شده از سوی انسانها اختلاف مبنایی دارد.
در این زمینه امیرمؤمنان علی (ع) در مدت کوتاه حکومت خود، با وجود کارشکنیها و مشکلات فراوان جامعه آن روز به همه انسانها نشان داد که میتوان به حق عمل کرد، از زمان و مکان عبور کرد، در راه آن جان داد و جاودانه ماند. در قرآن کریم در آیاتی مانند آیه ۹ سوره مبارکه اعراف و آیه ۳۰ سوره مبارکه روم بهطور مکرر تصریح شده است بر حسب اصل خلقت، مواهب عالم برای انسان آفریده شده است، بهطوریکه خداوند در آیه ۲۹ سوره مبارکه بقره میفرماید: «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً؛ اوست آن کسىکه آنچه در زمین است همه را براى شما آفرید.»
از دیدگاه اسلام خداوند متعال نهتنها خالق جهان هستی و مدبر امور آن است، بلکه قوانین حاکم بر افراد و جوامع انسانی را هم وضع میکند. انسان مکلف است تنها از دستورات و قوانین او اطاعت کند. این نکته در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است چنانکه در آیه ۲۱۳ سوره مبارکه بقره آمده است: «کانَ الناس أمة واحده فبعث الله النبیین مُبشرین و منذرین و أنزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه؛ مردم امت واحدی بودند؛ خداوند پیامبران را برانگیخت و کتاب خود را همراه ایشان به حق فرستاد تا در میان مردم در مواردی که اختلاف میکنند، حکم کند.»
با توجه به آیات قرآنکریم و تعالیم بزرگان دین درمییابیم که نخستین حق انسان شناخت جایگاه حقیقی خویش است و با این شناخت به وظایف خود بهعنوان بالاترین مخلوق پی میبرد. از دیدگاه امام سجاد (ع) اولین حق انسان حق نفس، سپس حق تکتک اعضا و پس از آن حقوق اموال و افراد اجتماع بیان گردیده است. بنابراین قوانین اسلامی هر دو بُعد فردی و اجتماعی انسان را مورد توجه قرار داده و در هر دو بُعد هم به نیازهای مادی و هم به نیازهای معنوی پاسخ داده است.
در سیستم قانونگذاری الهی که قوانین پیرو مصالح فردی و جمعی است بسیاری از احکام عبادی برای پرورش و سازندگی فرد و روحیات او قانونگذاری شده و بسیاری از احکام دیگر نیز برای اصلاح جامعه و ایجاد عدالت اجتماعی و حفظ حقوق امت اسلامی است. همواره مصلحتهای فردی و اجتماعی در احکام فقهی مراعات شده است، اما هرگاه این دو مصلحت در یکجا با هم اصطکاک و برخورد پیدا کنند، مصالح عمومی بر مصالح فردی ترجیح پیدا کرده است.
نخستین حق هر شهروند و هر انسانی ایجاد زمینههای رشد اوست. پس از آن باید محیط اجتماع فرصت رشد، توسعه و کمال را به افراد بدهد. بنابراین برقراری عدالت و اقامه قسط در جامعه وظیفه هر حاکم و حق هر شهروند است، چراکه قسط و عدل مطلوب هر انسان است و در جای جای تعالیم اسلامی به آن امر شده است، حتی اگر به ضرر شخصی باشد. از دیگر حقوق شهروندان تأمین امنیت ایشان در زمینههای مختلف مالی، جانی، کاری، حقوقی و شخصیتی است. در آیات متعدد قرآن کریم از ظلم و تعدی به هر صورتی که باشد نهی شده است. اسلام این حق را نهتنها برای شهروندان حکومت اسلامی بلکه برای همه موجودات و انسانهای دیگر نیز محترم شمرده است. در چنین محیط امن و آرامی است که انسان میتواند به رشد و کمال خود بیندیشد.
توجه به منزلت و کرامت همه انسانها یکی دیگر از مهمترین تعالیم دینی است، همانگونه که خداوند در آیه۱۳ سوره مبارکه حجرات اشاره دارد آنچه موجب برتری کسی بر دیگری میگردد، تنها تقواست، یعنی چگونگی عمل و رفتار است که موجب کسب فضیلتی افزون بر دیگری میشود، نه مظاهر دیگر آفرینش از قبیل رنگ پوست، جنسیت، نژاد و... بنابراین همه انسانها از حقوق مساوی برخوردار هستند.
از دیگر عوامل ایجاد محیط سالم و امن در اجتماع، امانتداری است؛ چنانچه خداوند در آیه ۵۷ سوره مبارکه نساء به همه فرمان میدهد امانتدار باشند و امانتها را به صاحبان آن برسانند. البته امانتداری جنبههای مختلفی دارد که همه مورد توجه هستند. امانتداری در اموال، آبرو، سخنان و... حتی در مورد اهل کتاب «مَن اَوفی بعهده و اتّقی فإنَّ الله یحبّ المتّقین» خطاب آیه شریف عام است و وفای به عهد در مورد همگان را شامل میشود.
همانگونه که گفته شد حکومت امیرالمؤمنین (ع) نمونهای بارز از احقاق حقوق شهروندی را تحقق بخشید. علی (ع) در دوره خلافت تقریباً پنج ساله خویش در گفتار و رفتار خود، توجه ویژهای به حقوق عمومی مردم داشته است. دقت در ابعاد مختلف مباحث حقوقی مطرح شده از سوی آن حضرت به عنوان رهبری الهی میتواند منبعی کم نظیر در پژوهشهای حقوقی و سیاسی به شمار آید و ملاک و معیاری مطمئن در جهت تدوین حقوق بشر در اسلام باشد. بحث کلی در باره حقوق متقابل مردم و حکومت را نیز حضرت در خطبه ۲۱۶ به زیبایی تمام بیان فرموده است.
از منظر امام علی (ع) خلقت واحد ایجاب میکند افراد بشر ذاتاً دارای منزلتی برابر باشند و تمایزاتی از قبیل وراثت، نژاد، زبان، رنگ، شرایط اقلیمی و زیستی، ثروت و جنسیت نمیتواند و نباید بر این منزلت برابر خدشهای وارد سازد و این حق مسلم انسان را از او سلب نماید.
امام در نامهای به یکی از فرماندهان خود یادآور میشود همه در برابر حق باید یکسان و برابر باشند و هیچ کس را بر دیگری امتیازی نیست. امیرالمؤمنین (ع) در جای دیگر خطاب به فرماندهانش میفرماید: «حق شما بر من این است که در مورد «حق» تمامتان را به یک چشم بنگرم.» یا خطاب به مالک اشتر میفرماید: «هرگز شرافت و شخصیت کسی وادارت نکند که کار کوچکش را بزرگ بشماری و گمنامی انسانی سبب گردد که کار بزرگ او را کوچک پنداری.»
بدون شک امروز هر مسئولی در هر جایگاهی تنها با همین آموزه روشن میتواند رفتاری عادلانه پیشه و حقوق شهروندان را در هر زمینهای اعاده کند. باشد که پیرو راستین مولای متقیان باشیم.
منابع: خبرگزاری ایکنا و پایگاه اطلاعرسانی حوزه